16 - 03 - 2020
میتونیم کلاهمون رو بندازیم بالا؟!
مجید عابدینیراد- پیش از ظهر که رضا از راه رسید دیدم اوضاع در به داغونی داره! تعارفش کردم به داخل آپارتمان و فوری پرسیدم: چی شده که اینطور به هِن و هِن افتادی رفیق! اصلا تو کجا هستی که چند روزه سراغم نیومدی؟
رضا که توی وضع جسمی ضعیفی بود رفت سمت مبل و قبل از نشستن گفت: عابد تهرون بودم ولی ما از همون موقع آخرین دیدارمون تا حالا همگی توی خونه بدجوری افتادیم! از اون سرماخوردگیهای ناجور! این صبح تا شب شلغم و لیمو و آنتیبیوتیک خوردنها من رو به این روز نزار انداخته! حالا خدا رو شکر، اوضاعمون داره میره به سمت بهبود. فریبرز پسرم وضعش از ماها یکم بهتره! بالاخره چهارتا آدم توی چهل متر جا این جور مسائل رو هم داره!
گفتم: ای بابا! کاشکی اقلا یه زنگ میزدی تا بیام کمکی بهتون بدم! حالا میخوای یه لیوان شیر بخوری؟ با اینکه شرکتهای لبنی رو به خاطر گرونی جنسهاشون مدتی است تحریم کرده بودم ولی دیروز از روی مجبوری رفتم دو تا بطری شیر خریدم!
درست وقتی داشتم شیر رو توی قابلمه برای جوشوندن میریختم که رضا پرسید: چه خبر از اوضاع مملکت؟ از ترامپ و بنسلمان و ارزون شدن نفت چی میگن!
همینطور که مراقب بودم شیر سر نره گفتم: رضا بذار بیام بهت یه خبری بدم که موقع رفتن تن و روحت به صفا و سلامت برسه! منتها یه کوچولو دندون روی جگر بذار تا بیام پیشت!
وقتی بعد از گذشت زمانی نه چندان زیاد سینی شیر و شیرینی رو روی میز گذاشتم، گفتم: رضا جون چند روز پیش توی روزنامه خوندم که گویا یه فرد صاحبمقامی در یزد برای اینکه افسری ماشینش رو جریمه کرده بود براش یه نامه تقدیر مینویسه و همراه با پرداخت جریمه کلی از کار شجاعانه طرف هم تقدیر و سپاسگزاری میکنه، که بدون هیچ ترسی چنین جراتی رو از خودش نشون داده و به وظیفهاش عمل کرده و اینها!
رضا وقتی از حرفی زیاد تعجب میکنه همیشه دهنش کمی باز میمونه! قبل از اینکه بخواد حرفی بزنه خودم دوباره از روی هیجان اضافه کردم: تازه انگار عذرخواهی هم کرده و گفته از این به بعد برای پارک کردن ماشینش بیشتر دقت میکنه و…. حرفهایی توی همین رده. باز نتونستم خودم رو کنترل کنم و گفتم: رضا حسابش رو بکن! من توی این ۴۰ سالی که همش کلهام توی روزنامهها و خبرهاست تا به حال چنین خبر خوشحالکنندهای کمتر شنیده بودم! میدونی اینجا اون عملی رو از خودش نشون داده تا بگه قانون برای همه باید یکسان اجرا شود.
رضا که تازه اولین جرعه از شیرش رو نوشیده بود گفت: عابد بد نیست آدرسشرو گیر بیاری و براش دوتایی تقدیرنامهای به خاطر این اقدامش بفرستیم!
یه قلپ از شیرم نوشیدم و گفتم: رضا تو انگار حالت خوش نباشهها! آخه مرد حسابی ما کی هستیم که بخواهیم برای یک مقام عالیرتبه تقدیرنامه بفرستیم ولی از طرفی، هر کی میشنوه دلش میخواد هم از این مقام و هم از اون مامور درستکار تقدیر کنه، آخه یه کار کمیابی رو انجام داده!
رضا ته فنجون شیرش رو سر کشید و گفت: عابد جدی سر حالم آوردی ولی باید زودتر برم تا برای ناهار کمی خرید دارم! آخرش این فکر توی ذهنم اومد که اون عشقورزی به غیر که اون روز از کمبودش توی جامعه میگفتی، اولش از راه ارزشدهی به کار و رفتار و فکر و هنر دیگری شروع میشه و تازه بیشترین منفعتش هم به خود آدم میرسه!
من هم با بلند شدن رضا از توی مبل ته فنجونم رو سر کشیدم و گفتم: چه خوب که با شنیدن این خبر احساس بهتری داری! میدونی اون روز هم شاید بیاد که همه مقامات و نهادها و دستگاههای کوچک و بزرگ و همه اقشار صاحب درآمد برگههای مالیاتیشون رو با خشنودی برای بهبود و صلاح جامعه بپردازند تا هم مملکت روی آبادانی ببینه و هم فساد از توش جمع بشه و هم روح و روانهامون توی اوضاع بهتری قرار بگیره!
توی پیچ پلهها رضا با سرمستی گفت: پس اینطوری میتونیم کلاهمون رو بندازیم بالا؟!
دم همهمان گرم!
هومن جعفری- خبر آمده که در تهران نزدیک به صد و پنجاه هزار نفر داریم که کار نمیکنند اما درآمد دارند! یعنی اینکه مینشینند خانه و از راه اجاره دادن ملک و سود بانکی و… درآمد دارند. زندگی هم برایشان خیلی شیرین است. دمشان هم گرم. در مقابل این عده حداقل یک و نیم میلیون نفر داریم که کار میکنند ولی حقوق نمیگیرند! کار دارند ولی درآمد ندارند. چند شیفت کار میکنند ولی حتی امیدوار نیستند حقوقشان به وسط ماه برسد! طبیعتا همه ما دوست داریم بنشینیم در خانه و بانک برایمان پول بریزد اما معمولا چیزی که از بانک نصیبمان میشود پیامک تهدید برای تاخیر در پرداخت قسط است!
خدایا ما باید چند شیفت کار کنیم اما یک عده مینشینند خانه و بانک برایشان پول مفت میآورد! یک عده سی سال است کار میکنند و هنوز مستاجرند اما یک عده چندتا چندتا خانه دارند. دم همهمان گرم!
کنسرت رخساره در تالار وحدت
بیستوسوم آذرماه تالار وحدت میزبان کنسرت رخساره است؛ کنسرتی مخصوص بانوان که قرار است عواید آن صرف آسیبدیدگان اجتماعی شود. کنسرت رخساره به سرپرستی و خوانندگی بهار منصوری روی صحنه خواهد رفت. نوازندگان این گروه عبارتند از سحر شاطری درامز، ارمغان حاجیوندی پرکاشن، خزر چکاوک کیبورد، ریما حسنزاده گیتار بیس، آرمیتا فهیمی گیتار الکتریک، زهرا اصغری گیتار کلاسیک و پاپ، سارا سقایی فلوت، نسرین سلیمانی دف هستند. این گروه در سبک پاپ و سنتی فعالیت میکند و شروع کارش با کنسرتی در تالار وحدت و سال ۸۲ کلید خورده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد