12 - 09 - 2022
ناگفتههای تاریخی امید روحانی عذرخواهی از ملت ایران
«جهانصنعت»- بهار سال ۱۳۵۰ آیدین آغداشلو به امید روحانی خبر داد که قرار است جوانی به نام سهراب شهید ثالث فیلمی در ایران بسازد. جوانی که هیچ آگاهی از مناسبات فیلمسازی در آن مقطع نداشت. روحانی به خانه شهید ثالث رفت و دوستیای میان آنها شکل گرفت. رفاقتی که تا سالهای طولانی ادامه پیدا کرد، هر چند با قهر و آشتیهایی هم همراه بود.
سهراب شهید ثالث تازه از سفر ماه عسل به بندر ترکمن بازگشته بود، بندری بیغوله که آخرین بندر دریای خزر است و گویی آخر دنیاست. او در آن بیغوله پرت، معلمی را دید و نطفه ساخت «یک اتفاق ساده» از همانجا شکل گرفت. فیلمی که هرگز برای سرگرمی ساخته نشد و مردم به هنگام تماشای آن صندلیهای سینما را پاره کردند ولی افتخارات جهانی متعددی را برای سینمای ایران در پی داشت.
تازهترین نشست «شنبههای خانه هنر کاج» به نمایش و نقد و بررسی فیلم «یک اتفاق ساده» ساخته سهراب شهید ثالث اختصاص داشت. در این برنامه که با حضور امید روحانی برگزار شد، این منتقد و بازیگر سینما توضیحاتی درباره چگونگی ساخت این فیلم و مناسبتهای روشنفکری آن دوره، بخشی از ناگفتههای مهم فرهنگی، همکاری نافرجام کیارستمی و شهید ثالث، وجهه سیاسی آثار علی حاتمی ارائه کرد و یکی از اشتباههای خود را بازی در بعضی از فیلمهای سینمای ایران دانست.
روحانی که پزشک و منتقد سینماست، ابتدا به سرآغاز دوستی خود با شهید ثالث اشاره کرد و گفت: اوایل دهه ۵۰ که به واسطه آیدین آغداشلو با سهراب شهید ثالث آشنا شدم، هر دو بسیار مغرور بودیم و فکر میکردیم قرار است جهان را جابهجا کنیم. جوان بودیم و جاهل و تصور میکردیم نابغه هستیم و دیگران چیزی نمیدانند. ما نمیخواستیم فقط یک فیلم بسازیم بلکه میخواستیم تحولی در هنر ایجاد کنیم. من و سهراب هر دو عاشق چخوف بودیم. سهراب با ادبیات و سینما به خوبی آشنا بود. او در دوران نوجوانی کافکا خوانده بود. ما خیلی زود شروع به کتاب خواندن و فیلم دیدن کرده بودیم و فکر میکردیم میتوانیم جهان را دگرگون کنیم.
تصویری از فیلم یک اتفاق ساده
او با بیان خاطراتی از سالهای آغازین دوستی با سهراب شهید ثالث اضافه کرد: سهراب در یک خانواده متزلزل بزرگ شده بود. پدرش در اوایل جوانی او را به آلمان فرستاده بود که در آنجا با خسرو سینایی آشنا شد که هر دو میخواستند، فیلم بسازند. او اوایل دهه ۵۰ به ایران بازگشت در حالی که تربیتی ایرانی نداشت و میخواست در ایران فیلم بسازد اما مناسبتهای سینمای ایران را نمیدانست.
روحانی ادامه داد: سهراب بعد از بازگشت به ایران به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان رفت. در آن دوره ابراهیم فروزش مدیریت بخش سینمای کانون را برعهده داشت. سهراب طرحی تکفریمی داشت به اسم «سیاه و سفید» که آن را پسندیدند و اولین فیلمی بود که مهرداد فخیمی آن را فیلمبرداری کرد. در آن مقطع کانون پرورش فکری جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان را برگزار میکرد. جشنوارهای عجیب که سبب شد ما باغولهای سینمای انیمیشن دنیا آشنا شویم و در همان دوره بود که فیلمسازانی مانند کیارستمی و بیضایی اولین فیلمهای خود را ساختند. مدتی بعد وزارت فرهنگ و هنر نیز در رقابت با کانون تصمیم گرفت چند فیلم کوتاه و انیمیشن بسازد. سهراب شهید ثالث نیز از این وضعیت استفاده کرد و طرحی نوشت که وزیر فرهنگ و هنر وقت با آن موافقت کرد.
او که در ساخت دو فیلم «یک اتفاق ساده» و «طبیعت بیجان» و در نگارش چندین طرح سینمایی با شهید ثالث همکاری داشته است، توضیحاتی درباره چگونگی ساخت فیلم «یک اتفاق ساده» ارائه کرد و افزود: سهراب تازه از سفر ماه عسل به بندرشاه (بندر ترکمن فعلی) بازگشته بود. بندری بیغوله که آخرین بندر دریای خزر است و گویی آخر دنیاست. او در آن بیغوله پرت، معلمی را دید و نطفه ساخت «یک اتفاق ساده» از همان جا شکل گرفت.
روحانی که در نگارش فیلمنامه این فیلم با شهید ثالث همکاری داشته است، افزود: فیلمنامه طی دو سه شب نوشته شد چون دیالوگی نداشت و همان دیالوگ محدود هم سر صحنه به بازیگران گفته میشد. ما مدام ایدهپردازی میکردیم و گاهی هم دعوا داشتیم تا اینکه در آخرین روز اسفند سال ۵۱، یک گروه ۸ نفره برای ساخت این فیلم به بندر ترکمن رفتیم و کل فیلم در مدت دو هفته ساخته شد. فیلمی با رئالیسمی خشن و بیرویا با ریتمی بسیار کند که تعمدی بود. ما هرگز این فیلم را برای سرگرمی نساختیم و از همان آغاز میدانستیم که تماشاگران در اعتراض به این فیلم، صندلیهای سینما را پاره میکنند.
او با بیان خاطراتی از چگونگی ساخت موسیقی این فیلم و نیز صدابرداری آن ادامه داد: در وزارت فرهنگ و هنر پیانویی بود که سهراب موقع عصبانیت به دکمههای آن میکوبید ما همین صدا را ضبط کردیم که تبدیل به موسیقی فیلم شد. تمام بازیگران فیلم محلی هستند و این فیلم جزو معدود آثار آن دوره بود که صدابرداری سر صحنه داشت، چون ما با دوبله مخالف بودیم.در اولین روز فیلمبرداری، صدابردار ما قهر کرد و اسحاق خانزادی که دستیار او بود، جور فیلم را به دوش کشید.
روحانی اضافه کرد: هرگونه عنصر سینمایی در این فیلم باید حذف میشد؛ گریم، نورپردازی، طراحی و بازیگری و حتی دراماتیزاسیون، چون میخواستیم فیلمی کاملا خشک و سبع، حتی در اجرا و پرداخت بسازیم. فیلمی کاملا مینیمال در حالی که آن زمان اصلا بحث سینمای مینیمال نبود. هدف این بود که چقدر میشود فاصله زمانی بین سینما و واقعیت را از بین برد.
او همچنین با بیان خاطراتی از ساخت فیلم «طبیعت بیجان» دیگر فیلمی که با همکاری سهراب شهید ثالث و روحانی ساخته شده است، یادآوری کرد: سال ۵۴ فیلمسازان موسوم به موج نو، تعاونی فیلمسازی را تشکیل دادند که اولین محصول آن فیلم «طبیعت بیجان» بود اما تعاونی خیلی زود شکست خورد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد