16 - 03 - 2020
ندانسته گوش نده، ندانسته حرف نزن
رقیه حسینی- همیشه چیزی که میپسندم را میشنوم، بیتوجه به احساسات صدای گوینده. چیزی را که دوست دارم در پاسخ به سوالات او میگویم. بیتوجه به خواستههای گوینده. او چه دوست باشد و چه رهگذری در خیابانهای شلوغ و چه خلوت. گاهی هم نمیشنوم و میخندم، نمیشنوم ولی حیرت میکنم. نمیشنوم و غمدار میشوم. گاهی حتی تنها به کلمات سری از روی بیتوجهی تکان میدهم. اندک اندک تلاشهای گوینده برای توجه به احساساتت کم میشود. کمکم گویندهها کم میشوند. آن وقت است که حرفهایت قبل از شنیده شدن تکذیب و تصدیق میشوند. احساسات مصنوعی تحویل میگیری و شادیهای زورکی را تماشا میکنی.
گاهی اما واژگان را نمیفهمم اما مفهومها را تصدیق میکنم. گاهی سوالات را متوجه نمیشوم اما تکذیب میکنم. نمیدانم چیست. نمیدانم کیست و نمیدانم چگونه است. ندانسته بله میگویم و کشته میشود. ندانسته، نه میگویم تا میرود و دیگر هیچ گاه بازنمیگردد. آنقدر ندانسته زندگی میکنم تا روزی که خود، دگر نیست شوم و به خوابی ابدی بپیوندم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد