28 - 09 - 2017
نزاع خیابانی و سکوت عابران
شیدا ملکی- شبهای این شهر مامنی برای بروز تلخیها و شیرینیهایی است که گاهی دیدن و شنیدنشان بسیار سخت میشود. مخصوصا زمانی که در کانون این تلخیها ایستاده باشید، این زخم گاهی وجودتان را به عمیقترین شکل ممکن به درد میآورد.
نزاعهای خیابانی نیز از همین دست ماجراهایی است که در مقابل کنترل آن، گاهی شهروندان هیچ چارهای ندارند. شاید در آن لحظه که صدای فریاد و خشم، خیابان را میلرزاند یک سوی این نزاع نباشید اما به هر روی چنین حجمی از فشار و استرس شهری بر جان شما هم تاثیر خواهد گذاشت.
اما فریاد و درگیری فیزیکی یک زن و مرد در پیادهراه تاریکی که از آن عبور میکنید بیش از نزاعهایی که به دیدن آن عادت کردهاید وجودتان را سرشار از نگرانی خواهد کرد. این نگرانی همیشه هست که پایان این نزاع چه خواهد شد؟ آیا منجر به شکلگیری قتل خیابانی خواهد شد یا با صلح و آرامش به پایان میرسد.
شب گذشته پیادهراه اتوبان بیهقی شاهد شنیعترین شکل ممکن از درگیری یک زن و مرد جوان بود. مرد با همه وجود فریاد میزد و زن جیغ و گریهاش پیادهراه و عابران را به حدی شوکه کرده بود که هیچکس سعی نمیکرد آرامشان کند. عابران نه تنها تلاشی برای کنترل این نزاع و دعوت آنها به آرامش نمیکردند، بلکه با سرعت بیشتری از کنارشان عبور میکردند.
جملههایی که بین فریادهایشان قابل تشخیص بود نشانی بود بر آنکه زن و شوهر هستند. مرد زن را به سمت دیوار هل داد و زن فریاد میزد. فریادهای کمک خواستن زن و رفتار بیتفاوت عابران هیچ تناسبی با هم نداشت و حتی گریههای زن، مرد را از فریادهای طولانی اش منصرف نمیکرد.
آغاز این نزاع خانوادگی ریشه در کدام مشکل این زوج داشته
است را نمیتوان با شنیدن چند جمله از این زوج واکاوی کرد، اما سکوت مدام جامعه در برابر چنین درگیریهایی جای تعجب دارد. فارغ از هر نگاه جنسیتی این زن در خیابانهای شهری که هر روز از آن میگذریم فریاد کمک سر داده بود. اما فریادرسی در این ماجرا نبود. عابرانی که از پیادهراه میگذشتند هیچ استنادی بر خانوادگی بودن این نزاع نداشتند و به سادگی از آن گذر کردند.حال آنکه این امکان وجود داشت که مرد برای زن مزاحمت ایجاد کرده باشد. شاید زن قربانی زورگیری شبانهای شده بود که برای نجات از آن فریاد میزد و هزاران گزاره غیرقابل پیشبینی دیگر. اگر باور خانوادگی بودن این نزاع تا این حد عمیق باشد که عابران هیچ شکی بر آن نداشتهاند نیز، هنوز انگشت قضاوت به سوی جامعهای است که چرا در مقابل چنین درگیری و آزار و اذیتهایی سکوت میکنند؟ چرا زن با پلیس تماس نگرفت و از مرد شکایت نکرد.پوشش ترس از آبرو بر درگیریهای خانوادگی کشیده شده است که همیشه موجب میشود، یکی از زوجین از حقوق عادی خود صرف نظر کند. در این بین حتی اگر چنین درگیریهایی پای خود را از حریم خانه فراتر گذاشته باشد و به خیابانهای شهر هم رسیده باشد به شکل قانونی حل نخواهد شد. راهحل پایانی سکوت و کوتاه آمدنی است که اغلب زن نقش پررنگتری در آن دارد.
sheidamaleki.journalist@gmail.com

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد