19 - 04 - 2025
نشست رُم زیر سایه سفر به مسکو
صلاحالدین هرسنی*
در آستانه دور دوم نشست ایران و آمریکا برای مذاکرات در رم پایتخت ایتالیا، سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه عازم مسکو شد تا حامل نامه رهبری ایران «آیتالله خامنهای» به «ولادیمیر پوتین» رییسجمهور روسیه باشد. براساس راهبردهای اعلامی جمهوری اسلامی ایران، علت انتخاب مسکو برای رایزنی قبل از عزیمت به «رم» برای دور دوم نشست مذاکرات با نقش واسطهای عمان بسیار پیداست. در اینباره «سیدعباس عراقچی» قویا و صریحا اعلام کرده که ما اساسا درباره مسائل مهمی چون هستهای باید آن را با دوستان بلوک شرقی خود به ویژه روسیه که روابط ما با آن راهبردی است، در میان بگذاریم. به واقع و آنگونه که وزیر امور خارجه کشورمان اعلام کرده، روسیه بخشی از پازل تصمیمات جمهوری اسلامی ایران در مساله مهمی چون هستهای است.
انتخاب مسکو به عنوان منبعی مطمئن برای منتج ساختن مذاکرات؛ مذاکراتی که گفته میشود باید منافع آمریکای عصر ترامپ و متحدان کلیدیاش چون اسرائیل که به چیزی کمتر از حمله به مراکز هستهای و برچیدن کمال و تمام آن رضایت نمیدهد، بلااشکال نیست. این اشکال و خطای راهبردی و حتی تاکتیکی و راهکنشی ایران روی حمایت روسیه بدان جهت است که روسیه عامل اصلی «برجام پرانی» چه در توافقات 2015 و چه در سلسله نشستهای «وین» در دولت سیزدهم بوده است. در توافقات 2015 «سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه روسیه بعد از امضای توافق نه با رغبت بلکه با اکراه و تعلل روی سکوی توافقات وین حاضر شد که با آن گروه 10 نفره معروف عکس یادگاری بگیرد و همواره با سهمخواهی و اتخاذ رفتارهای سینوسی نتوانست بقای برجام را
به عنوان شریک راهبردی ایران در قبال خروج ترامپ از برجام و بد عهدی تروئیکای اروپایی تضمین کند. سهمخواهی دقیقه نودی روسیه نیز در سلسله «توافقات وین» در دولت سیزدهم باعث شد که نشستهای وین فاقد نتیجه مطلوب بابت احیا و بقای برجام شود. این رفتار روسیه نتیجهای جز افزایش سیاست آزار و ایذای تروئیکای اروپایی برجام در مرگ برجام و تهدید آنها به اعمال سیستم مکانیسم ماشه «اسنپ بک» نشد. علت رفتارهای روسیه در قبال موضوع هستهای نیز با توجه به رفتارهای سینوسی و پاندولیاش بسیار پیداست. اول آنکه یک ایران هستهای به عنوان همسایه جنوبی، ایدهآل و مطلوب روسیه نیست. مطلوب و ایدهآل روسیه یک ایران بیثبات و ضعیف شده و فاقد توان هستهای است و چهبسا که روسیه در سایه یک ایران هستهای خود را مغبون ببیند. دوم آنکه اساسا رابطه ایران با غرب مطلوب روسیه نیست و ولادیمیر پوتین همواره عادیسازی در روابط غرب و ایران را به زیان خود میبیند چراکه اساسا روابط و همکاری ایران و روسیه از یک حلقه مشترکی چون غرب و تحریم آن ناشی میشد بنابراین طبیعی است که از پس منتج شدن توافقات جدید با واسطهگری عمان، روسیه خود را تنهاتر و بازندهتر از گذشته احساس کند.مهمترین خطای راهبردی ایران در بازی دادن روسیه در مذاکرات جدید آنجاست که ولایمیر پوتین قرار است ایران را وجهالمصالحه اوکراین در راستای تمایلات صلحطلبی ترامپ در برقراری و استقرار صلح پایدار در اوکراین کند. به واقع روسیه تلاش دارد که در مذاکرات با ترامپ بر سر صلح اوکراین، ایران را با اوکراین تاخت بزند یعنی آنکه ترامپ بر سر اوکراین به روسیه امتیاز دهد و در مقابل روسیه نیز به ترامپ بر سر ایران و قطعا به میان کشاندن پای روسیه به چنین معاملهای زیان ایران را بیشتر از گذشته میکند چون روسیه حاضر به حمایت تام از ایران نیست. افزونبر این، انتخاب مسکو و قمار و حساب کردن روی حمایتهای این کشور، آن هم در آستانه دور جدید مذاکرات ضمن آنکه روند مذکرات را طولانی و پیچیدهتر خواهد کرد، قطعا پای تروئیکای اروپایی برجام را به میان میآورد چراکه هرگونه توافق باید منافع تروئیکای اروپایی برجام را نیز لحاظ کند زیرا آنها جزئی از این توافقات در گذشته نشستها و مذاکرات بودهاند. به این ترتیب اگر منافع تروئیکای اروپایی برجام لحاظ نشود و با توجه به آنکه گزارشات «رافائل گروسی» مبنای عمل شورای حکام در ماه ژوئن خواهد بود، غیرمنتظره نیست که تروئیکای اروپایی برجام بخواهند «مکانیسم ماشه» را علیه ایران فعال کنند. در این شرایط، بهترین راهبرد ایران در دور جدید مذاکرات آن بود که ایران بخواهد در غیاب روسیه روند مذاکرات را ادامه و به فرجامی معلوم برساند و قطعا اشتباه است که تصور شود به جهت رابطه استراتژیک تهران- مسکو، مذاکرات به سرانجام و فرجام مطلوبی خواهد رسید. واقعیت آن است که در بهترین شرایط رابطه مسکو- تهران یک رابطه راهبردی نیست. این رابطه یک رابطه بین دولتی، تاکتیکی و مبتنی بر همکاری دولتی و در بهترین شرایط مبتنی بر جلوهها و نشانگانی چون صلح سرد است. رابطه راهبردی دارای ملزوماتی است که رابطه مسکو- تهران در آن نمیگنجد. واقعیتهای رفتاری روسیه در روزگاران اخیر از عهدنامه گلستان عصر قجری تا به امروز نشان داده است که پوتین بسیار تمایل دارد که با کارت ایران در قبال قدرتهای بزرگ به نفع منافع خود بازی کند و ایران را قربانی دائم کرملین کند. حال اگر این دست از مذاکرات همچون مذاکرات گذشته منتج به نتیجه مطلوب و پایدار شود و بتواند تَرَکی بر یخ روابط تهران- واشنگتن ایجاد کند و منجر به بهبود روابط ایران با غرب شود، قطعا نشان میدهد که پای شیطنت، خیانت، فرصتطلبی، نگاه ابزارگرایانه، سیاستهای کارشکنانه، کارافزایانه و سهمخواهیها روسیه در میان بوده است و صدالبته که خود کرده را تدبیر نیست.
* کارشناس و تحلیلگر مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد