30 - 12 - 2021
نعل؛ نشان تشخص
امیرحسین کاوه*
اسب که همه او را اصیل و نجیب میدانستند با صاحب گله سَر و سِر زیادی داشت و برعکس، گله گوسفند که صاحب خود را نمیشناخت، با صاحب مزرعه رفاقتی خاص داشت.
البته اسب نان اهلی شدنش را میخورَد؛ اسب وحشی وقتی رام میشود ارزش رقافت را دارد!
صاحب مزرعه برای اسبها به پاداش اهلی شدنشان، آب و خوراک و پناهگاه و از همه مهمتر نعل، مهیا کرده بود.
یک اسب وحشی واقعا چقدر بیفرهنگ باید باشد که حاضر شود بدون نعل در کوه و دشت، رها بچرخد!
نعل در بین اسبان و حتی قاطرها و خرها نشان تشخص و اهمیت است و چه شلاقهایی را تحمل کردند تا از این بیفرهنگی بینعلی، رهایی یابند.
البته اسبان پرحرارت و خونسرد با صاحبان خود خو گرفتهاند و در غم نبود آنها مرثیهسرایی میکنند…
اما در گوشه کنار اخباری به گوش اسبان اصطبل رسیده بود که هنوز گلههای بیفرهنگ اسبهای وحشی، در برخی نقاط کره زمین یله و رها در حال چریدن هستند؛ البته یکی از اسبهای طویله این موضوع را تکذیب کرد و گفت: ما دیگر بعد از چندین هزار سال همراهی و همیاری با انسانها، اسب وحشی نداریم و این چند گله اسب اغتشاشگر همان چندین راس اسب یاغی فراری از مزرعه کوه دریای ابر هستند.
اسب دیگر که سر در آخور داشت گفت: اصلا نمیدانم چرا هر چه ارتفاع مزرعه بالاتر از دریا باشد حس طغیان و شورش حتی بین حیوانات نجیبی مثل ما بیشتر میشود. شاید ارتفاع، آنها را کمتحمل کرده و یا ابرهای موازی با سَر، باعث توهمشان میشود.
در همین هنگام نجیبترین اسب مزرعه با گاری از راه رسید؛ قبلا هنگام رسیدن به پناهگاه، گاری را از او باز میکردند ولی اکنون از بس این اسب نجیب شده بود، شبانهروز گاری با او همراه بود و خدمات او را برای این مزرعه ناشمردنی مینمود؛ برخلاف رفتار اسب لوس رهواری که کاری جز بدنسازی و جستوخیز نداشت، این اسب خادم همه بود و حتی علوفه دیگر اسبان را هم او حمل میکرد. صدای شیهه اسب مادهای، سکوت طویله گرم و آرام را به هم زد.
او میخواست کُرهای به دنیا آورد؛ کُره اسب حکایتی دارد در این مزرعه!…
برگرفته از کتاب «ناگفتههای چشم سوم»
*دبیر سابق سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی ایران
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد