22 - 06 - 2018
نفرین فراعنه گریبانش را رها نکرد
حمیدرضا صدر در یادداشتی به سقوط دردآلود محمد صلاح و مصر پرداخته...
روزنامه المصری فردای فینال لیگ قهرمانان اشارهای به قهرمانی رئالمادرید نکرد. به چند تصویر از اشتباهات لوریس کاریوس و یک عکس از برگردان گرت بیل روی آورد و تیتر صفحه اولش را نه به رئال بخشید و نه به لیورپول. در آن تیتر جمله «مصریها اشک ریختند» با حروف بزرگ چاپ شده بود. آنچه نباید رخ میداد رخ داده بود: سلطان در نبرد بزرگ شکست خورده بود. به زمین غلتیده بود، با زخمی عمیق، خیلی عمیق.
مصریها پس از شکست تکگله برابر اروگوئه، از روسیه هم شکست خوردند و مردان هکتور کوپر احتمالا نخستین لشکری خواهند بود که با جام وداع خواهند کرد. بهترین بازیکن لیگ برتر در فصل سپری شده، همان کسی که لیورپول را تا دیدار نهایی لیگ قهرمانان بالا برده بود سایهای از خودش شده بود، سایه و فقط سایه. آنچه در فینال کییف بر سر سلطان آمده بود او را به بند کشیده و رویاهای دور و دراز مصر را هم بر باد داده بود. مصر بدون محمد صلاح یعنی آرژانتین بدون لیونل مسی، پرتغال بدون کریستیانو رونالدو.
مصر یکی از آن کشورهایی بود که جامجهانی برایش طعمی داشت ورای فوتبال. کشوری در مشتهای آهنین رییسجمهورش، عبدالفتاح السیسی، و درگیر توفانهای سیاسی. بهار عربی که قرار بود پس از سقوط حسنی مبارک فرا برسد هرگز فرا نرسیده بود. صلحی که قرار بود از راه برسد از راه نرسیده بود. قرار بود فوتبال برای مصریها بهانهای برای فرار چند روزه از منگنه دلشورههای تمامنشدنی مهیا سازد. قرار بود حضور در جامجهانی مرهمی بر خاطره تلخ کشته شدن ۷۴ نفر و مصدومیت بیش از ۵۰۰ تن طی رویارویی طرفداران المصری و الاهلی در فوریه ۲۰۱۲ بگذارد. همان روزی که طرفداران الاهلی شعارهای ضد دولت مصر سر دادند و پلیس آنها را در استادیوم زندانی کرد.
در چنان تب و تابی رقابتهای لیگ مصر برای دوسال انجام نشد. با این وصف از دل آن تاریکی و سیاهی پسر صاف و سادهای بیرون آمد؛ محمد صلاح. بازیکنی که طی ۱۰ ماه سپری شده لیورپول را به پرواز درآورد، مصر را هم با زدن دو گل به کنگو در نبرد نهایی راهی روسیه کرد. مصریها صلاح را سلطان خواندند و سلطان برایشان شد یک الگو، سفیر اتحاد. سلطان از سیاستبارگی خاورمیانهایها فاصله گرفت. سلطان نهاد خیریهای برپا کرد برای کمک به فقرای مصری. سلطان با گلهایش تصویر دیگری از مصر را برای جهانیان ترسیم کرد.
وقتی قرعههای جامجهانی درآمدند، مصر در گروه مناسبی برای صعود قرار گرفته بود، برابر روسیه از نفس افتاده و عربستان بیچنگ و دندان. مصریها یکی از بهترینهای جهان را در اختیار داشتند و از هیچ تیمی بیم به دل راه نمیدادند. بازیهای مرحله دوم برایشان همان نزدیکیها بود، ولی مصیبت از راه رسید و مصریها بر بخت بد لعنت فرستادند. سلطان در مصاف با سرخیو راموس بر زمین غلتید و درد کشید، آه کشید، از زمین بیرون رفت. نفرین فراعنه گریبان خود مصریها را گرفته بود. اگر مصر بدون سلطان در نخستین بازیاش برابر اروگوئه بی رمق بود، با سلطان زیر باران سنپترزبورگ مقابل روسیه فروپاشید. سلطان تنها بازیکن مصری بود که با آستینهای بلند بازی کرد تا باندپیچیهای زیر پیراهنش عیان نشوند. سلطان در یکسوم آخر زمین روسها با احتیاط دوید و نشانی از جرقههای نبوغ آسایش نیامد. بیشترین نفوذهای مصر از جناح چپ انجام شد و نه از جناح راست متعلق به سلطان. وقتی روسها گل سومشان را زدند سلطان پیراهنش را بر سرش کشید. آه و فقط آه. آن ضربه پنالتی دیرهنگام مرهمی بر دل سلطان و مصریها نمیگذاشت. اهرام ثلاثه ویران شده بودند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد