14 - 06 - 2018
نفرین نفت
سعید ساویز*- بسیاری از اقتصاددانان به قاعده نفرین منابع اعتقاد دارند و با استفاده از آمار و ارقام توسعه اقتصادی در ۳۰ سال گذشته خصوصا آمارهای نشاندهنده توسعه در کشورهای کم منابع جنوبشرق آسیا ثابت خواهند کرد که توسعه و رفاه محصول پشتکار است و نه ثروتهای پایانپذیر؛ کشف نفت به عنوان منبع سودمند و قابل حمل انرژی، انقلابی عظیم در زندگی بشر به وجود آورد و کشف ذخایر غیرقابل باور در خاورمیانه جذابیت تسلط و کنترل بر کشورهای نفتخیز را بیش از پیش در دستور کار کشورهای قدرتمند نیازمند انرژی قرار داد.
ملی شدن صنعت نفت در ایران در سال ۱۹۵۱ و تراژدی سقوط دولت ملی با کودتا، سرآغاز بیداری کشورهای تولیدکننده نفت بود. سرانجام در ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۰ در کنفرانس بغداد پنج کشور تولیدکننده شامل ایران، عراق، ونزوئلا، عربستان و کویت که ۳۶ درصد نفت آن روزها را تولید میکردند اقدام به تشکیل اوپک یا سازمان کشورهای صادرکننده نفت کردند.
اگر چه در دهه اول عمر اوپک، در معادلات بینالمللی بازار انرژی چندان جدی گرفته نمیشد، اما تحریم سال ۱۹۷۳ و شوک نفتی اول و متعاقبا افزایش قیمت نفت از ۳ به ۱۲ دلار زنگ خطری برای مصرفکنندگان انرژی در دنیا به صدا در آورد، استفاده از انرژیهای جایگزین، اصلاح الگوی مصرف و خصوصا تلاش برای کاهش مصرف سوخت در خودروها، وضع قوانین سختگیرانه برای مصرف انرژی و سوخت و همچنین حرکت به سوی یافتن منابع تضمین شده فسیلی جهت به دست آوردن سهم بیشتر در بازار از جمله اقدامات کشورهایی چون آمریکا، انگلیس، ژاپن، هلند و شوروی سابق بود.
در این میان نفوذ سیاسی به کشورهایی چون عربستان، ایران، ونزوئلا، اکوادور و بسیاری کشورهای صاحب نفت در غالب جنایتکار اقتصادی (آنچنان که پرکینز در کتاب خود آن را نامیده است) و اجرای پروژههای رفاهی بلندپروازانه باعث شد تا کشورهای صاحب نفت بیش از پیش به پول و رفاه رهاورد آن وابسته شدند. به مقدمه کتاب برآمده از صحرا مراجعه کنید و ببینید که علی النعیمی زندگی مردمان خود را در صحرا چگونه توصیف میکند. زندگی که به یکباره و با افزایش قیمت نفت دگرگون شد.
انقلاب ایران در سال ۱۹۷۹ و جنگ ایران و عراق علاوه بر افزایش قیمت به ۴۰ دلار حجت را برای غرب تمام کرد که دیگر باید اوپک را خلعسلاح کرد و از این پس نفت نباید ابزاری برای فشار بر جهان جهت رسیدن به اهداف سیاسی و اقتصادی باشد و در واقع آمریکا سعی کرد تا افسار نفت را خود به دست گیرد.اتفاقی که برای ثروتهای جمع شده در دست کشورهای صاحب نفت افتاد، این بود که ثروت افسارگسیخته نفت ملتی رفاه زده با اقتصادی تنبل و مصرفی برای آنها به ارمغان آورد، پولهایی که بیشتر خرج خرید ادوات نظامی و جلوههای تجملی زندگی شد و البته زیرساختهای صنعت و کشاورزی که هر روز ضعیفتر شد. هر از چند گاهی نیز بیماری هلندی گریبانگیر کشورهای نفتی را گرفته و چند سالی تورم و رکود توامان ریشههای تازه جوانهزده اقتصادشان را میخشکاند.
حالا با این توصیفات آیا میتوان گفت که نفت بلاست یا برکت؟ با گذشت ۱۱۰ سال از کشف نفت در خاورمیانه و قریب به ۵۸ سال از تاسیس اوپک چه وضعیتی را میتوان برای آینده کشورهای تولیدکننده نفت متصور شد؟
این بار نیز در آستانه نشست اوپک آمریکا از اوپک خواسته است تا تولید نفت را آنچنان افزایش دهد تا تحریم نفتی ایران بیاثر شود. اوپک که روزی برای مقابله با تاراج هفت خواهران نفتی و به عبارتی مقابله با دستدرازیهای همین آمریکا و انگلیس تاسیس شد امروز کارش به جایی رسیده است که ممکن است بشود مطیع اوامر آمریکا و البته عربستان که تمام درآمدهای خود را در بورسهای اروپا و آمریکا سرمایهگذاری کرده و به نوعی بیشتر شریک تجاری غرب به حساب میآید تا اوپک؛ کشورهای صاحب نفت از جمله ایران نیز چنان غرق در تجمل و سوءمصرف از نفت هستند که دیگر حتی برای یک روز بستن شیر نفت برایشان فاجعهبار است از سوی دیگر اگر بیارزد شیل اویل میتواند میلیونها بشکه نفت تولید کند و آن را جایگزین کمبود نفت اوپک کند همچنین پیشرفت تولید انرژی از منابع تجدیدپذیر و تنوع سبد مصرف انرژی جهانی نیز از پایان عصر نفت در جهان خبر میدهد.
در واقع نفرین منابع چیزی جز سودجویی استعمارگران در کنار بیدانشی و بیخبری سیاستمداران کشورهای نفتخیز که در طول زمان جامعهای مصرفی و وابسته را حاصل آورده است نیست. نفت که میتوانست به یک مزیت در سیاست و اقتصاد جهانی تبدیل شود امروزه به عامل سیهروزی و بدبختی این کشورها بدل شده است.
در جواب به سوال نفت بلا یا برکت باید گفت نفت به خودی خود یک برکت الهی است اما آنگاه که استفاده از منابع و درآمدهای آن بدون برنامهریزی صحیح صورت میگیرد میتواند تبدیل به بلا شود.
*کارشناس حوزه انرژی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد