13 - 06 - 2023
نفوذ خزنده چین در خاورمیانه
گروه بینالملل- محمدرضا ستاری- گفته میشود زمانی ناپلئون بناپارت اعلام کرده بود: بگذارید چین بخوابد؛ زیرا اگر بیدار شود جهان را تکان خواهد داد. حالا به نظر میرسد چنین نقل قولی با شرایط این روزهای چین مطابقت دارد. یعنی چین بیدار شده و اکنون علاوه بر نقشش در اقتصاد جهانی، نفوذ فزایندهای نیز در روندهای سیاسی جهان پیدا کرده است. تنها در یک نمونه توافقی که میان ایران و عربستان با میانجیگری چین انجام شد، نشاندهنده نفوذ گسترده این کشور در مناطق حیاتی جهان است. به گفته کارشناسان این توافق از آنجا اهمیت دارد که مهمترین تحول سیاسی خاورمیانه بعد از توافق ابراهیم میان اعراب و اسرائیل با محوریت آمریکا بود. همچنین توافق میان ایران و عربستان راه را برای عادیسازی روابط میان رقبای اصلی خاورمیانه هموار کرده است. علاوه بر این به گفته برخی از کارشناسان چنین توافقی نشاندهنده نقش رو به رشد چین در فرآیندهای سیاسی غرب آسیا و خاورمیانه است.
بزرگترین سرمایهگذار خاورمیانه
طبق گزارشی که اخیرا سایت ژئوپلیتیک منتشر کرده، خاورمیانه با تمامی اهمیتی که دارد، یکی از مناطق پرمناقشه جهان محسوب میشود. در واقع این منطقه دائما با درگیری میان کشورها، اختلافات اعراب با اسرائیل و رقابت قدرتهای بزرگ بر سر انرژی مواجه بوده و بعد از جنگ جهانی دوم نیز به محیط اصلی رقابت میان دو ابرقدرت آن زمان یعنی آمریکا و شوروی تبدیل شده است. در این رابطه شاهد بودیم که چین در دوران جنگ سرد به واسطه سیاستهای ضدکمونیستی کشورهای عربی با آنها روابطی سرد و حتی خصمانه داشت. شاهد این مثال نیز رای منفی عربستان سعودی به عضویت چین در سازمان ملل در سال ۱۹۷۱ میلادی است.
اما در نیمه دوم دهه ۱۹۸۰ میلادی ورق برگشت و چینیها شروع به تحدید روابط خود با کشورهای عربی کردند. این موضوع در زمانی اتفاق افتاد که پس از جنگ سرد، ایالاتمتحده آمریکا تقریبا بدون رقیب، هژمونی خود را در منطقه خاورمیانه حفظ کرده و به واسطه تثبیت موقعیت خود روی منابع انرژی منطقه، روابط نزدیکش با کشورهای عربی خاورمیانه را تقویت کرده است. در چنین شرایطی بود که کشورهای منطقه خاورمیانه روابط رو به رشد اقتصادی را با چین در دستور کار قرار دادند و به مرور پکن از یک ناظر بیطرف در فرآیندهای سیاسی منطقه تبدیل به بازیگری اثرگذار شده است.
به گفته تحلیلگران، تعمیق روابط اقتصادی چین با کشورهای عربی از آنجا اهمیت دارد که این همکاریها از سال ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۱ میلادی سالانه حدود ۷/۱۱ درصد افزایش یافته است. تنها در سال ۲۰۲۱ چین بیش از ۴۰ درصد از نفتخام خود را از خاورمیانه وارد کرده و عربستان سعودی نیز امروز ۱۷ درصد از تقاضای کل نفت چین را تامین میکند. علاوه بر این در سال ۲۰۲۱ شاهد بودیم که تجارت دوجانبه میان چین با کشورهای عربی به ۳۳۰ میلیارد دلار رسیده است. به عنوان مثال عربستان و چین در حالی در سال ۱۹۹۰ میلادی ۴۱۷ میلیون دلار مراودات تجاری داشتند که این رقم در سال ۲۰۲۰ و در اوج همهگیری کرونا به ۲/۶۵ میلیارد دلار افزایش یافته است. همچنین از سال ۲۰۱۳ و از زمانی که طرح ابتکار یک جاده-یک کمربند چینیها مطرح شده علاوه بر اینکه ۱۵ کشور خاورمیانه به این طرح پیوستهاند، دولت پکن در پروژههای مختلفی از انرژی گرفته تا توسعه زیرساختها در سراسر منطقه سرمایهگذاری کرده است.
در همین رابطه طبق گزارش سالانه مرکز توسعه مالی سبز مستقر در شانگهای در سال ۲۰۲۲، کل سرمایهگذاری چین در زمینه پروژه یک جاده-یک کمربند در خاورمیانه به ۸/۶۷ میلیارد دلار رسیده که عربستان سعودی بزرگترین مقصد این سرمایهها بوده است. علاوه بر این آمارها نشان میدهد چینیها همزمان با اینکه بزرگترین خریدار نفت ایران و عربستان هستند، از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۲۲ با بیش از ۲۷۳ میلیارد دلار به عنوان اصلیترین سرمایهگذار خارجی در خاورمیانه محسوب میشوند.
استراتژی سیاسی چین در خاورمیانه
نگاهی به استراتژی سیاسی پکن در خاورمیانه نشان میدهد که این کشور در ابتدای امر از درگیر شدن در مناقشات داخلی منطقه خاورمیانه پرهیز کرده و نگاهش کلا معطوف به گسترش روابط اقتصادی با کشورهای منطقه بوده است. با این حال داستان ظهور و بروز دیپلماتیک چین اکنون در حالی جدی شده که آنها در تنشزدایی میان ایران و عربستان نقشی جدی ایفا کردند. به گفته کارشناسان این یعنی چینیها منافع اقتصادی خود را در جهت تقویت نفوذ ژئوپلیتیکی و سیاسی در خاورمیانه به کار گرفتهاند.
در واقع شواهد نشان میدهد که چین نفوذ آرام و خزنده خود را در منطقه در طول سالهای گذشته کلید زده و به صورت مداوم در حال پیشرفت است. به عنوان مثال آنها در سال ۲۰۱۹ یک توافق مشارکت جامع استراتژیک با عربستان، امارات و مصر امضا کردهاند که طبق مفاد آن مستلزم حمایت پکن از این کشورها در امور منطقهای و جهانی است. دو سال بعد یعنی در سال ۲۰۲۱ نیز شاهد امضای یک توافق استراتژیک ۲۵ساله میان ایران و چین بودهایم. بنابراین افزایش نفوذ چین در منطقه نشان میدهد که سیاست این کشور بر اساس الزامات استراتژیک استوار است. علاوه بر این به نظر میرسد که چینیها خواستار ورود به مساله فلسطین و اسرائیل نیز هستند؛ زیرا در سال ۲۰۲۱ یک طرح چهار مادهای در این خصوص ارائه کردهاند و تحلیلگران معتقدند اگر چین در این زمینه موفق شود، کل چشمانداز ژئوپلیتیکی منطقه را به نفع خود بازسازی خواهد کرد.
آیا چین به دنبال جایگزینی آمریکا در منطقه است؟
سوال مهمی که در این راستا به وجود میآید این است که آیا افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی چین به معنای جایگزینی این کشور با آمریکا در منطقه خاورمیانه است؟ در این رابطه برخی از کارشناسان معتقدند که هر چند چینیها قدرت سیاسی و اقتصادی قابل ملاحظهای در خاورمیانه کسب کردهاند، اما علاقهای برای جانشینی آمریکا در منطقه ندارند. زیرا از یک سو آمریکا سالهاست که چتر امنیتی خود را بر سر کشورهای عربی منطقه گسترده و اتفاقا سابقه زیادی در مداخله در امور داخلی کشورهای منطقه داشته است. از این رو چینیها بیشتر به دنبال این هستند که نقش یک شریک قابل اعتماد را برای کشورهای خاورمیانه ایفا کنند. به همین دلیل است که تاکید دارند به اصل عدم مداخله در امور داخلی کشورها پایبند هستند.
از سوی دیگر چین با پروژه یک جاده-یک کمربند به دنبال این است که با تقویت تجارت و سرمایهگذاری در پروژههای زیرساختی، اقتصادهای منطقه را همسوی با خود یکپارچه کند. لذا به گفته تحلیلگران از آنجا که قدرت اقتصادی چین با مانورهای دیپلماتیک عملگرایانه پیوند خورده است، پکن امروز به عنوان یک واسطه صلح قابل اعتماد در منطقه شناخته میشود و تا زمانی که نخواهد مانند آمریکا در خاورمیانه عمل کند، بازیگری تاثیرگذار در غرب آسیا باقی میماند. البته این نکته را نیز نباید فراموش کرد که نفوذ روزافزون چین در خاورمیانه قطعا برای ایالاتمتحده یک تهدید به حساب آمده و ممکن است زمینه واگرایی جدیدی میان دو کشور این بار در غرب آسیا فراهم سازد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد