1 - 02 - 2024
نقدی به نحوه واگذاری بناهای تاریخی
دکتر عبدالرضا مهاجرینژاد*
در مورد نحوه واگذاری ابنیه تاریخی و نیز درخصوص شکل احیای بناهای تاریخی واگذارشده توسط صندوق احیا نقدهایی وجود دارد. زمانی که صحبت از بافت تاریخی میشود منظور کالبد شهری است که زندگی در آن جریان دارد و شامل حمام، بازار، مغازهها، مسجد، خانههای شخصی مردم و موارد دیگر میشود. بنابراین تمام این موارد یک مجموعه و بسته هستند و باید با هم دیده شوند. درخصوص تکبناهایی که در مالکیت مردم است میتوان هم از طریق بحث مشارکت و هم از طریق تسهیلات بانکی آنها را با نظارت دقیق مرمت اصولی و احیا کرد.
با وجود این یکسری از بناهای نفیس تاریخی وجود دارد که در گذشته سازمان میراث فرهنگی سابق آنها را خریداری کرده و آثار نفیسی هستند و به نظرم این بناها نباید واگذار شوند. چنانچه دولت توان مالی برای مرمت و نگهداری آنها را ندارد نیز باید به سراغ یکسری منابع جایگزین و جدید برای احیا برود.
معتقدم در بحث واگذاری خانههای تاریخی صرفا باید به سراغ خانههای موجود در بافتهای تاریخی شهرها که در تملک مردم است، برویم. امروز در بافتهای تاریخی شیراز، خمینیشهر، اصفهان و بسیاری از شهرهای ایران، تکبناها دارند یکییکی از بین میروند. در این شرایط وزارت میراث فرهنگی و شاید در نگاهی کلیتر دولت نیز با سیاست مولدسازی ورود کردهاند و خیلی از بناهایی را که در تملک خود دارند، واگذار میکنند. توجه داشته باشید که بناهای تاریخی چنانچه مرمت شوند امکان درآمدزایی از آنها وجود دارد و اگر بر فرض مثال دوهزار بنای تاریخی مرمت شوند، با تعریف کاربری مناسب امکان درآمدزایی دوهزار میلیارد تومانی از مجموع آنها وجود دارد که این رقم شاید دو برابر اعتبارات کنونی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باشد.
به هر روی باید توجه داشت بناهای نفیس تاریخی متعلق به تمام مردم هستند و واگذاری آنها با هیچ متر و معیاری صحیح نیست و به جای این اقدام میتوان بناهایی که در بافتهای تاریخی وجود داشته و در اختیار مردم عادی هستند را از طریق مشارکت سروسامان دهیم. به نظرم با اتخاذ این رویکرد در بافتها بازآفرینی شده و زندگی در بافت تاریخی جریان مییابد، اما اینکه خانههایی که دولت خریداری کرده و جزو نفایس هستند واگذار شوند، اقدام صحیحی نیست و اگر هم دولت امکان یا توان مالی ندارد دلیل نمیشود این بناهای نفیس را به بخش خصوصی واگذار کند. در نظر داشته باشید در مورد بناهایی که واگذار میشوند خطر شکلگیری دو نوع فساد وجود دارد که یکی مربوط به فساد مالی و دیگری مربوط به بحث ناکارآمدی است. دغدغه فعالان میراث فرهنگی و مردم نیز همین مساله است و نگران هستند که در مواردی بناهای تاریخی که به بهرهبردار واگذار میشوند به جای مرمت نوسازی شوند. نمونه این مساله را میتوان در منطقه ۱۲ تهران مشاهده کرد که میبینیم بناهای واگذارشده براساس آیین مرمت، ترمیم نشدهاند. یا طرح مرمتی درخصوص اینگونه مرمتها وجود ندارد یا اگر چنین طرحی وجود دارد، طرحی فنی نیست.
در حال حاضر شاید چیزی حدود دوهزار بنای تاریخی در اختیار صندوق احیاست که آماده واگذاری هستند، اما تعداد شرکتهای سطح یک مرمتی در کشور بسیار محدود بوده و شاید به اندازه انگشتان دست باشد. حال در نظر داشته باشید هر یک از شرکتهایی که با صندوق احیا قرارداد دارند، اجازه دارند در طول سال برای تعداد محدودی بنا طرح مرمتی بدهند. سوالی که مطرح میشود این است که کار طرح مرمتی و مشاوره مرمت باقی بناها را چه کسی قرار است انجام دهد.
توجه داشته باشید که براساس بند «د» تبصر ۳۶ قانون بودجه سال ۱۳۷۹ صندوق احیا تشکیل شده است و آنجا اشاره شده که وظیفه دولت و میراث فرهنگی این است که بناهای تاریخی را احیا و بهرهبرداری کند، اما در این قانون به واگذاری بناهای تاریخی تملکشده توسط دولت به بخش خصوصی هیچ اشارهای نشده است. از سوی دیگر براساس آنچه که شاکله اصلی صندوق احیا است وظیفه این صندوق بحث مرمت، ساماندهی، احیا و بازآفرینی بناهایی بوده که دولت خریداری کرده است. حال چنانچه کسری بودجهای هم برای مرمت و احیای این بناها وجود داشته باشد باز هم بحث واگذاری نفایس تاریخی به هیچوجه صحیح نیست.
به نظرم پیامدهای رویکرد فعلی این است که با واگذاری نفایس و تعجیلی که در تدوین طرح مرمت این بناها شکل میگیرد ممکن است به جای مرمت، بناهای تاریخی به تعبیری نوسازی شوند. از سوی دیگر باید توجه داشت که شأن و منزلت برخی بناها مثل عمارت مسعودیه در تهران بسیار بالا است و این آثار به هیچ عنوان نباید واگذار شوند.
در نهایت قصد دارم بگویم به جای آنکه وزیر میراث فرهنگی آنطور که خود مطرح کرده بخواهد زیر میز بزند، بهتر است به روی میز توجه کند و همین مشکلاتی که وجود دارد را ساماندهی کند.
* عضو هیات علمی پژوهشگاه
میراث فرهنگی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد