2 - 10 - 2022
نقدی به یک استدلال رایج
معمولا نتیجهای که بلافاصله از این مقایسهها گرفته میشود این میباشد که اگر قرار است قیمت حاملهای انرژی مثل بنزین در داخل با قیمت آن در کشورهای دیگر خصوصا کشورهای پیشرفته مقایسه شود باید تفاوت دستمزد نیز لحاظ شود. به عبارت دیگر گفته میشود که اول دستمزدی مشابه دستمزد کارگران خارجی به ما پرداخت کنید سپس قیمت کالاها و خدمات دولتی را به سطح جهانی برسانید.
این استدلال با وجود ظاهر بسیار جذاب آن مبتنی بر یک سفسطه است و آن این است که باید رفاه یک فرد داخلی با رفاه یک فرد خارجی برابر باشد در حالی که وقتی یک کشور توسعهیافته و کشور دیگری در حال توسعه میباشد معنای آن این است که رفاه مردم آن یکی نخواهد بود. به عبارت فنیتر تفاوت دستمزد موید تفاوت کارایی و بهرهوری افراد است؛ وقتی بهرهوری و کارایی افراد متفاوت است نباید انتظار داشته باشند تا از سطح رفاهی یکسانی نیز برخوردار باشند.
نکته دومی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که باید میان کالاهای قابل مبادله با کالاهای
غیرقابل مبادله تفکیک قائل شد. تجارت بینالملل موجب شده تا قیمت اقلام قابل مبادله در سطح جهان کمابیش یکسان باشد اما نیروی کار از اقلامی است که چندان قابل جابهجایی نیست. به همین دلیل قیمت نیروی کار یعنی دستمزد از بازار محلی مشخص میشود. بنزین از اقلام قابل مبادله است و قیمت آن در جهان تقریبا یکی است و نرخ مالیات/ یا یارانه تحمیلی دولتها نرخ آن را تا حدودی متفاوت میکند اما نیروی کار را نمیتوان به راحتی جابهجا کرد. جریان مهاجرت در دنیا هنوز آنقدر قوی نیست که یک برابری در نرخ دستمزد ایجاد کند به همین دلیل دستمزد مشاغل یکسان در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است. با این حساب، گریزی از تفاوت دستمزد نیروی کار و مشابهت اقلام قابل مبادله نظیر بنزین نیست بنابراین نمیتوان استدلال یادشده را قبول کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد