7 - 11 - 2017
نقد نظام سرمایهداری در تماشاخانه پایتخت
«جهان صنعت»- نمایش «گلن گری گلن راس» نوشته دیوید ممت و به کارگردانی فرید رحمتی مدتی است در تماشاخانه پایتخت روی صحنه رفته است. این نمایشنامه که در یک دفتر معاملات املاک میگذرد، در چهار تابلو روایتگر وضعیت بحرانی طبقه کارگر و معیشت آنها در دوره رکود اقتصادی آمریکاست. پیش از اینکه سراغ اجرای این نمایش در سالن پایتخت برویم باید تکلیف خود را با متن اثر روشن کنیم. دیوید ممت اگرچه در کمال تسلط، یکرنگی و ظرافت، اثری ممتاز را خلق کرده اما مانند سایر منتقدان نظام سرمایهداری در این متن دچار تندروی شده است؛ تکتک دیالوگهای اثر با وجود قدرت بیان بالا و شخصیتپردازی بینظیر تنها در خدمت این مفهوم است که عدهای کارگر یا خرده بورژوای بیسر و صاحب در حال له شدن زیر چکمههای مدرنیتهاند و اقتصاد آزاد باعث شده آنها در لجنی که برای خود ساختهاند غلت بزنند! او آدمهایی را نشان میدهد که دیگر به اخلاق و انسانیت پایبند نیستند؛ انسانهایی که به «بینظمی مبتنی بر سرمایهداری» تن دادهاند و سعی میکنند هرچه بیشتر سر یکدیگر کلاه بگذارند. ممت چنین بلایایی را یکسره با «اقتصاد آزاد» مرتبط میداند و در این راه گاهی دیالوگهای تمسخرآمیزی را هم به کار میبرد، از نظر او جامعه باز اصول انسانی را زیرپا قرار میدهد و اصولا چنین رویکردی در اقتصاد اشتباه است. این نمایشنامه یک اثر شاخص و موفق جهانی است که در کارنامه نویسندگی ممت میدرخشد اما از نظر نگارنده در بیان آسیبهای نظام سرمایهداری مانند مرگ فروشنده میلر دچار قضاوتهای تندی است. ممت با «گلن گری گلن راس» در واقع به نقد وضعیت اقتصادی خود و واقعیتهای تلخی میپردازد که در دوران رکود اقتصادی دولت ریگان مشاهده شد؛ او در حالی سعی میکند چوب لای چرخ اقتصاد آزاد بگذارد که خود میداند جز جامعه سرمایهداری هیچ مکتب دیگری تحمل نقد شدن خود را ندارد.
ممت در نمایشنامه «گلن گری گلن راس» در چهار تابلو است که سه تابلوی اول در یک رستوران میگذرد و تابلوی چهارم در یک دفتر آژانس املاک. در سه تابلوی اول سه گروه دو نفره مردان درباره وضعیت شغل خود که همان معاملات مسکن و املاک است، بحث میکنند. بحثهایی که دلالت بر بحرانی بودن وضعیت آنان و رکود و کسادی بازار میکند. این شرایط بغرنج صاحبان بنگاه معاملات املاک را واداشته است، به ترفندی دلخوش کنند که برنده معاملات بیشتر صاحب یک دستگاه اتومبیل کادیلاک شود. این خود بر بحران موجود بیشتر دامن میزند. چون بازار کساد است و آنان برای رسیدن به کادیلاک و حداقلهای لازم برای گذران زندگی دست به هر حیله و مکری خواهندزد. این ضوابط گمراهکننده و منحرف خبر از اقتصاد اشتباه و ویرانگر خواهد داد.
به سراغ گروه جوان فرید رحمتی که برویم، با اثر قابل قبولی روبه رو میشویم. متن، این کشش را دارد که با تکیه بر کلام و محتوا میزانسن و نحوه حرکت بازیگران را هدایت کند. رحمتی نیز با ارائه خوانشی قابل انتظار از اثر روی همین خط حرکت میکند. اگرچه تاکید بر بطری کوکاکولای مچاله شده و نشانههایی از این دست برای فضاسازی در اثر کمی کلیشهای به نظر میرسد اما به دلیل اینکه کارگردان خود را در چنین نمایشی ملزم به حفظ قواعد ممت دانسته است شکل بدی به خود نمیگیرد.
رحمتی دلیل انتخاب این نمایشنامه برای اجرا را شخصیتپردازی قوی و جذاب، دیالوگهای صریح و بیپرده و زبان شیوای دیوید ممت عنوان میکند و ادامه میدهد: برای اجرای این نمایش بیش از ۹ ماه تمرین گروهی و تحلیل شخصیت انجام شد.
او در مورد محتوا و درونمایه نمایش «گلن گری گلن راس» توضیح میدهد: «مدیر یک بنگاه املاک برای کسب درآمد بیشتر، مسابقه بیرحمانهای بین مشاوران خود گذاشته و فقط فروشندگانی که بیشترین فروش ماهانه بنگاه را داشته باشند میتوانند به کار خود ادامه دهند و مشاورانی که فروش کمتر از ۵۰ درصد مورد انتظار را کسب کنند در فهرست سیاه قرار گرفته و اخراج میشوند.»
او با تاکید بر اینکه هدف مدیر بنگاه از این موضوع فقط کسب درآمد بیشتر است، ادامه میدهد: نقطه تاریک این رقابت بیرحمانه درنظر نگرفتن سابقه، گذشته درخشان و بدشانسی مشاور املاک در فروش است و فقط فروش ماهانه بیشتر املاک شرط ادامه همکاری بنگاه با مشاوران است.
رحمتی به فضای مردانه و خشن این نمایش اشاره و تصریح کرد: مشاوران املاک در این رقابت از خوی انسانی خود فاصله گرفته و با استفاده از هر روشی، سعی در کسب درآمد بیشتر و حفظ شغل خود دارند.»
اطلاعاتی که طراحی صحنه و نورپردازی به مخاطب ارائه میکند به میزان متعادلی در فضاسازی تاثیرگذار بوده است؛ استفاده از چند لته نامناسب در بکگراند (که از عمق فضا کاسته بودند) و گاه آلودگی قطعات و آکسسوار را که کنار بگذاریم، استفاده خلاقانه از قطعاتی که به جای پنجره در هر پرده از داستان جایگذاری میشد نقاط مثبتی در اثر محسوب میشود. مجموعه بازیگران با پرهیز از اغراق و ادابازی سعی میکنند به روحیه رئالیستی اثر لطمه نزنند. با این وجود در بخشهایی از اثر جرج آرونو و کارآگاه نسبت به سایرین ناهماهنگ به نظر میرسند.
از نظر دیوید ممت انسان مدرن در تنگنای نظام سرمایهداری گرفتار شده و کارگردان اثر نیز خوانش منسجمی از این مفهوم داشته است؛ این نمایش با تکیه بر ریتم مناسب کاری میکند تا مخاطب بدون خستگی در پی درک معنای اثر باشد و زمانیکه از سالن بیرون میرود هیچ نقطه ابهامی را در ذهن خود دنبال نکند که در این هدف نیز موفق ظاهر شده است. همین ویژگیها «گلن گری گلن راس» را به اثری تبدیل کرده که دیدن آن خالی از لطف نیست.
این نمایش از هفتم آبان آغاز شده و تا سوم آذر ماه، هر روز به جز ایام تعطیل، ساعت ۱۷ در تماشاخانه پایتخت روی صحنه میرود. آرمین مهدیلو، امین رقیبدوست، سپهر طهرانچی، فرید رحمتی، مهیار اسلامی، دانیال محسنی و علی اشمند به عنوان بازیگر در این نمایش ایفای نقش میکنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد