6 - 01 - 2025
نقشه دیپلماتیک دولت دوم ترامپ
گروه بینالملل- در برخی از محافل سیاسی و بهخصوص در میان اطرافیان ترامپ، یکی افتخارات ترامپ در سیاست خارجی این است که در زمان ریاستجمهوریاش او برخلاف سایر روسای جمهوری ایالاتمتحده هیچ جنگ جدیدی را آغاز نکرده است؛ با این حال چنین ادعایی در دوره دوم ترامپ با اماواگرهای زیادی مواجه است زیرا او با ورود به کاخ سفید با دو جنگ بزرگ روبهرو خواهد شد.
طبق گزارشی که در این خصوص مجله فارینپالیسی منتشر کرده، ترامپ وعده داده که با مجبور کردن پوتین و زلنسکی به مذاکره به جنگ میان روسیه و اوکراین ظرف 24 ساعت پایان خواهد داد. با این حال موضوع جنگ دوم، یعنی درگیریها در خاورمیانه به طور قطع برای وی پیچیدهتر خواهد بود زیرا تنها در یک نمونه سقوط حکومت اسد در سوریه، دینامیک منطقه خاورمیانه را بیش از هر زمان دیگری تغییر داده است. ترامپ اخیرا به مجله تایم گفته که جنگ میان رژیم اسرائیل، حماس و حزبالله پیچیدهتر از جنگ روسیه با اوکراین است؛ هرچند بعد مدعی شده که راهحل آن نیز آسانتر است. بنابراین به گفته کارشناسان انتظار میرود چندین موضوع مرتبط با درگیریها که ترامپ در مبارزات انتخاباتی خود نیز به آنها اشاره کرده بود در صدر فهرست اولویتهای سیاست خارجی دولتش قرار بگیرد. البته میتوان به این مورد، موضوع احتمال از سرگیری جنگ تجاری او با چین را نیز مدنظر داشت.
در همین راستا اگر بخواهیم مهمترین چالشهای سیاست خارجی دولت ترامپ را در اولین سال ریاستجمهوریاش بررسی کنیم، میتوان به شرح ذیل اشاره کرد.
پایان بازی اوکراین؟
از جمله اولین اولویتهای سیاست خارجی ترامپ، رسیدگی به جنگ فعلی میان روسیه و اوکراین است. رییسجمهور منتخب ایالاتمتحده قول داده که این درگیری را قبل از مراسم تحلیف خود در 20 ژانویه 2025 پایان دهد اما ورود نیروهای کرهشمالی به خطوط مقدم روسیه و دریافت مجوز اوکراین از دولت بایدن برای استفاده از سیستمهای موشکی دوربرد غربی برای حمله به عمق خاک روسیه میتواند دستیابی به این وعده انتخاباتی را دشوار کند. در این میان ترامپ تهدید کرده که در صورت امتناع پوتین یا زلنسکی از حضور در میز مذاکره، کمکهای نظامی ایالاتمتحده به کییف را افزایش داده یا به طور کامل متوقف خواهد کرد. با این حال، به نظر میرسد که او مسوولیت مذاکرات صلح را بر دوش اروپا بگذارد؛ امری که تغییری قابلتوجه نسبت به رویکرد دولت بایدن در خصوص جنگ اوکراین خواهد بود. همچنین به نظر میرسد ترامپ نسبت به بایدن با شرایط مذاکرات صلح پوتین موافقتر باشد. بهویژه، ترامپ تمایل خود را برای واگذاری برخی از مناطق اشغالی اوکراین به روسیه ابراز کرده و پیشنهاد داده است که کییف برای پایان دادن به جنگ، درخواست عضویت خود در ناتو را پس بگیرد؛ چیزی که هم زلنسکی و هم مارک روته، دبیرکل ناتو به شدت با آن مخالفت کردهاند. در این رابطه کارشناسان معتقدند که سقوط حکومت اسد بهعنوان متحد کلیدی روسیه در خاورمیانه، میتواند پوتین را متقاعد کند که به دنبال نمایش قدرت بیشتری در اوکراین باشد. نیروهای کرملین همچنان به پیشروی به سمت غرب ادامه میدهند و در عین حال زیرساختهای انرژی اوکراین را بمباران میکنند.
خاورمیانهای متزلزل
از سوی دیگر ترامپ در میان یکی از دورانهای تحولآفرین برای خاورمیانه دوباره وارد کاخ سفید شده و این بار کار سختی را نسبت به دوره اول خود در پیش دارد زیرا چشمانداز آتشبس در غزه مبهم بوده و در صورت عدم پایان درگیریها، دولت وی برای عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان و همچنین مذاکرات احتمالی هستهای با ایران با چالش جدی مواجه میشود.
از سوی دیگر نمیتوان منکر این قضیه شد که سقوط حکومت اسد هم چالش و هم فرصتی بالقوه برای ترامپ فراهم کرده است. در سوریه اکنون گروه تحریرالشام که در لیست تروریستی آمریکا قرار دارد، قدرت را به دست گرفته و کلیت کشور در وضعیتی ناپایدار قرار دارد. در نتیجه ترامپ باید تصمیم بگیرد که چه رفتار و مواجهای با تحریرالشام و ابومحمد الجولانی رهبر این گروه داشته باشد.
ترامپ همچنین با چالش چگونگی برخورد با منافع و اقدامات رقابتی متحدان ایالاتمتحده مانند رژی اسرائیل و ترکیه در سوریه پس از سقوط اسد روبهرو خواهد شد. رژیم اسرائیل از برکناری اسد به عنوان فرصتی برای انجام یک کمپین بزرگ حملات هوایی برای نابودی داراییهای نظامی باقیمانده از حکومت گذشته استفاده کرده، در حالی که نیروهای زمینی خود را نیز به یک منطقه حائل در داخل سوریه در امتداد بلندیهای جولان منتقل کرده است. اقداماتی که البته باعث نگرانی و انتقاد در جامعه بینالمللی شده است.
از سوی دیگر ترکیه هم بهعنوان ناتو، همیشه با متحدان خود خوب بازی نمیکند و همین مساله میتواند منبعی برای دردسرهای جدید ترامپ باشد. آنکارا نیروهای کرد مورد حمایت ایالاتمتحده در سوریه را تروریست میداند. بنابراین اگر رجب طیب اردوغان، تصمیم بگیرد که با حمله نظامی با کردها مقابله کند، این مساله ترامپ را در موقعیت دشواری قرار میدهد.
چالش ادامهدار چین
چین و ایالاتمتحده میتوانند با هم تمام مشکلات جهان را حل کنند. این جملهای است که ترامپ در اولین کنفرانس مطبوعاتی خود پس از انتخابات در اواسط دسامبر گفت. با این حال پس از اینکه ترامپ در مورد اعمال تعرفهها روی کالاهای وارداتی از چین تصمیم بگیرد، احتمالا ما شاهد آغاز جنگ تجاری دوم میان واشنگتن و پکن خواهیم بود.
ترامپ همچنین بسیاری از کشورهای دیگر از جمله دوستان و شرکای آمریکا مانند مکزیک، کانادا و هند را نیز تهدید به اعمال تعرفه کرده است. بنابراین اگر او تعرفهها را به سطوحی خاص افزایش دهد، نهتنها تورم در آمریکا بالا میرود، بلکه هزینه نهادههای حیاتی برای تولیدکنندگان آمریکایی نیز افزایش مییابد. از سوی دیگر در حالی که تعرفههای ترامپ قدرت دلار را تقویت میکند اما از سویی ارزهای بازارهای نوظهور را تضعیف کرده و ممکن است تلافی شرکای تجاری را به دنبال داشته باشد. در این میان تنها سؤالی که اقتصاددانان دارند این است که سیاستهای ترامپ چه میزان از رشد اقتصادی را که از جو بایدن به ارث برده کاهش خواهد داد.
به گفته برخی کارشناسان، اگر همه اینها فقط بلوف زدن برای رسیدن به معاملات تجاری بهتر باشد، هیچ یک از درآمدهای وعده داده شده از تعرفهها یا رونق تولید داخلی محقق نخواهد شد. همچنین کاهش محسوس مالیاتها برای سرمایهداران و شرکتهای بزرگ، میتواند علاوهبر کسری بودجه، نرخ بهره را در آمریکا افزایش دهد. امری که در نهایت به کاهش رشد و چالش برای صادرکنندگان آمریکایی ختم میشود.
در همین رابطه میتوان گفت هر چند تعرفهها ابزار مورد علاقه ترامپ هستند اما بهتنهایی همه مشکلات اقتصادی او با چین را حل نمیکنند. او با کشوری روبهرو خواهد شد که به سرعت در نوآوری فناوری به ایالاتمتحده نزدیک میشود. دولت اول ترامپ سرکوب صنعت تراشه چین را آغاز کرد اما در طول دومین دوره ریاستجمهوری خود، برای ادامه تلاشهای بایدن برای جلوگیری از توسعه چین، به حمایت متحدانش نیاز خواهد داشت؛ متحدانی که ممکن است خودشان نیز هدف تعرفههای ترامپ باشند. بنابراین در حالی که نبرد اقتصادی بین دو کشور قطعا تشدید میشود، خطر رویارویی نظامی نیز در تنگه تایوان و در دریای چینجنوبی وجود دارد.
علاوهبراین در شرایطی که در جبهه اروپا هم، چین به حمایت حیاتی خود از جنگ روسیه در اوکراین ادامه میدهد، برنامه ترامپ برای مقابله با این چالشها تحتتاثیر توازن قدرت در کابینه او قرار خواهد گرفت. او عمدتا افراد تندرو در قبال چین را برای پستهای کلیدی انتخاب کرده است اما کارتهای غیرقابل پیشبینی شامل ایلان ماسک که روابط نزدیکی با چین دارد نیز در کابینه او وجود دارند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد