20 - 01 - 2024
نمایشنامه تهران- اسلامآباد
نادر کریمیجونی- حمله موشکی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به مناطقی در خاک پاکستان و پاسخ متقابل ارتش پاکستان به این حمله ابهامات زیادی به وجود آورده است. اگرچه سپاه پاسداران توضیح داده که در حمله به خاک پاکستان مقررهای تجمع گروهکهای جیشالعدل مورد حمله قرار گرفته، اما آنچه رسانههای خبری درباره این حمله منتشر کرده و تصاویری که در پایگاههای اجتماعی مشاهده شده، تخریب منازل مسکونی را
نشان میدهد و در خبرهای تکمیلی گفته شده که برخی زنان و کودکان در این حمله کشته شدهاند، حتی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در بیانیههایی که منتشر کرده، نامی از رهبران و چهرههای آن گروهک که در این حمله کشته یا زخمی شدهاند، نبرده، به همین دلیل احتمالا در این حمله چهره کلیدی یا شخص مهمی از گروهک جیشالعدل کشته نشده است. در این صورت اگر فرد یا افراد کشتهشده از جمله سربازان و نیروهای عادی این گروهک یا خانوادههای این نیروها هدف قرار گرفته باشند، آیا واقعا این اقدام پاسخ مناسبی به حمله گروهک جیشالعدل به پاسگاه انتظامی راسک بوده است؟
در عین حال چندان معلوم نیست که آیا حمله به شمال عراق و جایی که مقر موساد خوانده شده، لازم و تاثیرگذار بوده است یا نه؟ قدرمسلم آن است که در عکسهای انتشاریافته، محل اصابت موشک که بدون پوشش و بهطور شفاف نمایش داده شده، اثری از تجهیزات یا تاسیسات جاسوسی دیده نمیشود. همین که در آن محل کودکان زندگی میکردند مبین خانوادگی بودن محل اصابت موشک است. در حالی که در حمله قبلی، مکانی که موشک به آن اصابت کرده بود از حضور خبرنگاران و تصویربرداران تخیله شد و اجازه تهیه گزارش مکتوب و تصویری به هیچکس داده نشد. از این بابت در حمله گذشته اطمینان زیادی وجود داشت که مکان محل اصابت احتمالا دارای طبقهبندیهای حفاظتی و امنیتی است، اما در این حمله هیچ یک از ترتیبات امنیتی که در حمله پیشین تمهید شده و اعمال میشد در نظر گرفته نشد.
ابهام این داستان موقعی بیشتر شد که پاکستان هم حملات تلافیجویانهای به خاک کشورمان انجام داد و اعلام کرد برخی مواضع جداییطلبان بلوچ هم مورد حمله قرار گرفته است. جالب است که در تمام اخباری که از سوی رسانههای دولتی و مقامات کشور در این باره منتشر شده بر خارجی بودن افراد کشتهشده و کسانی که هدف حملات پاکستانیها قرار گرفته بودند تاکید میشد. در همان حال سخنگوی وزارت امور خارجه و مقامات نظامی پاکستان هم بارها تاکید کردند که مقر تروریستهای جداییطلب بلوچ در خاک ایران هدف قرار داده شده و در اینباره قبلا بارها پاکستان نسبت به حضور این افراد در خاک ایران اعتراض کرده بود که این اعتراضها مورد توجه ایرانیان قرار نگرفته بود. در اینباره پرسش اصلی آن است که آیا واقعا ایران به شورشیان بلوچ پاکستانی پناه داده بود؟ آیا این جداییطلبان بهطور قانونی در ایران زندگی میکردند؟ در این صورت چرا ایران از گروههای شورشی همسایهای که آن را کشور دوست و برادر میخواند پذیرایی میکرده است. آیا وقتی این شورشیان در ایران زندگی میکنند، مقامات جمهوری اسلامی ایران انتظار دارند که پاکستانیها، گروهکهای تروریستی علیه ایران را از خاک خودشان اخراج کنند؟ مسلم است که این انتظار واقعبینانه نیست و هرگز مورد اجابت قرار نخواهد گرفت. بیانیه غیررسمی منسوب به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در آن تصریح شده در مورد این حملات سپاه به خاک پاکستان قبلا هماهنگیهای لازم با دولت اسلامآباد و هماهنگیهایی هم درباره حمله پاکستانیها به خاک ایران شده بوده، ابهامها و سوءظن به این حملات را به شدت افزایش داده است. اگر این بیانیه غیررسمی درست باشد پرسش اصلی آن است که آیا حملههای موشکی سپاه به خانههای اعضای جیشالعدل در پاکستان، نمایش یک عملیات و برای مصرف داخلی بوده است؟ در این صورت این حمله از همان لحظه اول شکست خورده و ناکام مانده است. بر این پایه نمایشنامه ایرانی- پاکستانی که اجرا شده و طی آن خانواده برخی شورشیان دو کشور به طور متقابل مورد هدف قرار گرفتهاند احتمالا قرار نیست کارکرد راهبردی و موثری داشته باشد. جالب است که ایران حاضر شده زندگی خانواده شورشیان و جداییطلبان بلوچ را وجهالمصالحه کسب اعتبار خود و حمله به خانههای اعضای گروهک تروریستی جیشالعدل قرار دهد. هماهنگشده بودن این حملات پاکستان به خاک ایران قرینه تاییدکننده دیگری هم دارد؛ حملات پاکستان در زمانی رخ داد که در همان حال و در منطقه جنوب ایران مانور پدافند هوایی در حال اجرا بود. آیا سیستمهای راداری و پدافندی ایران ورود پهپادها و موشکها به داخل خاک ایران را تشخیص ندادند؟ در این صورت به کاراییهای ادعاشده درباره آنها چگونه میتوان اعتماد کرد؟
به نظرم اگر سیستمهای پدافندی قادر به تشخیص پهپادهای ورودی پاکستانی نبودند واقعا نمیتوان به توانایی آنها اعتماد کرد.
برخی ناظران میپرسند این تنش که با اقدام نظامی همراه بوده، چگونه ادامه پیدا میکند. روشن است که هماهنگ بودن اجرای این نمایشنامه نظامی اقدامی مدیریتشده بود که حتی تحرکهای دیپلماتیک حاشیه آن هم فعالیتهایی قابل اعتنا به شمار نمیرود. در واقع تهران و اسلامآباد نمایشنامهای اجرا کردهاند که مصرفکننده نخست تاثیرهای آن، دولت جمهوری اسلامی ایران و برای اقناع افکار عمومی ایرانیان بوده است. در این صورت تنش در همین نقطه فعلی متوقف و مدیریت میشود. بر این پایه اگرچه ممکن است لفاظیها در میان مقامات ایرانی و پاکستانی ادامه پیدا کند و مواضع تندی چه در رسانهها یا مقامات دو کشور علیه یکدیگر اتخاذ شود، اما جنگ نظامی به سرعت به جنگ لفظی تبدیل و در همین نقطه دفن میشود. چنانکه رییسجمهوری پاکستان نیز به عنوان نخستین دفنکننده جنگ لفظی، بر روابط برادرانه تهران و اسلامآباد تاکید کرده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد