29 - 04 - 2024
نوآفرینی کسبوکارهای بیمه با «رهبران و مدیران فردا»
صنعت بیمه در سده شانزدهم میلادی، به موازات توسعه ابزارهای تبادلات بانکی و تجاری پدید آمد و در نهایت باعث گسترش امنیت منطقه حائلی در صنعت و تجارت شد که به آن دامنه ریسک میگفتند. صنعت بیمه به منظور پوشش دامنه ریسک برای سرمایهگذاریها، یکی از خردمندانهترین دستاوردهای بشر برای تثبیت داشتههای تمدنی خود بود، بهگونهای که باعث شد تا دامنه ریسک برای سرمایهگذاریها به شدت کاهش پیدا کند و افراد نیز با سرمایهگذاری در این صنعت، به توسعه این امنیت شبکهایشده مبادرت ورزند. با این حال صنعت بیمه در ایران با چالشهای خاصی دستوپنجه نرم میکند که بر سر فرصتهای این صنعت سایهگستری کردهاند. دکتر حسین ساسانی از مدیران با سابقه این صنعت که سابقه نظریهپردازی درازمدت در این حوزه را در کارنامه خود دارد، در گفتوگو با «جهان صنعت»، از الزامات پایدارسازی شکوفایی صنعت بیمه در کشور سخن گفت. این پژوهشگر و تئوریسین توسعه پایدار در گفتوگوی حاضر، بر لزوم کاربست تجارب مشتریان برای توسعه خدمات سخن گفت و بر تربیت مدیرانی با الزامات فردا تاکید کرد. دکتر ساسانی در این گفتوگو، با تاکید بر لزوم بها دادن به جوانان و ایدههای نوگرایانه برای ارتقای کیفی این صنعت، خواستار توجه بیشتر به تحولات انقلاب سوم دیجیتال شد که باعث بهینهسازی همه زیرساختها در این صنعت حساس و استراتژیک میشود. مشروح گفتوگوی «جهانصنعت» با دکتر حسین ساسانی را در ادامه از نظر میگذرانید.
آقای دکتر، ضمن تشکر از پذیرش دعوت روزنامه
«جهان صنعت» برای شرکت در این گفتوگو، لطفا تصویری از وضعیت موجود کسبوکارهای بیمه به ویژه در بخش «نوسازی توسعه محصول» مبتنی بر «تجربهمشتری» ارائه دهید تا از این طریق وارد موضوع شویم و گفتوگو را پی بگیریم.
در حالی که سایر صنایع، بر ارائه تجارب برتر مشتری با بهرهمندی از قابلیتهای رهبری هیاتمدیره و مدیرانعامل نوگرا و نواندیش متمرکز هستند، سازمان، نظام رهبری و چارچوبهای مدیریت سنتی موجود صنعت بیمه کشور، توانایی ایجاد تغییر برای دستیابی به عملکرد برتر و دگرگونی در مدلهای کسبوکار مبتنی بر تحولات تکنولوژیک را ندارد و در فرآیندهای متوالی توسعه محصول که مهمترین حوزه در صنعت بیمه است، عقب مانده است و در عین حال، امکان پاسخگویی به خواستهها و انتظارات مشتریان و ذینفعان نیست. وقت آن رسیده است که گامی به عقب بگذاریم و طول مسیر طیشده را بار دیگر مشاهده کنیم تا قادر باشیم با شرایط در حال تغییر مداوم محیط، کسبوکارهای بیمه را بازنگری کرده و با غلبه بر چالشها برای استفاده حداکثری از فرصتهای قرن بیستویکم و نوسازی توسعه محصول بیمه که یک ضرورت انکارناپذیر است، طرحی نو در اندازیم.
در زمانی که تجربه مشتری استثنایی در بسیاری از صنایع دیگر فراگیر است، مشتریمداری، سرعت و انعطافپذیری در توسعه محصول بیمه نیز به یک ضرورت بیچونوچرا تبدیل شده است. از آنجایی که شرکتهایی مانند آمازون و نتفلیکس سطح انتظارات مشتریان برای محصولات و خدماتی که در قالب شخصیسازیشده ارائه میشود و راحت و سریع در دسترس مشتری قرار میگیرد را بالا میبرند، بیمهگر آینده و کسبوکارهای دگرگونشده بیمه باید از این روند پیروی کند و برای همه مقاصد آمادگی داشته باشند و بدانند که از آن آیندهای صحبت میکنیم، همین حالا، امروز و اکنون است.
عواملی که سبب میشود تا عملکرد کسبوکارهای بیمه و توسعه محصولات آنها به موازات سرعت تحولات محیطی تغییر نکند، چیست؟
به دلیل حضور پررنگ و سرتاسری مدیران سنتی در صنعت بیمه، زمان عرضه محصول به بازار و چابکی در توسعه محصول، عملکرد کسبوکارهای بیمه را گاه با توقف طولانی روبهرو ساخته یا حرکت به سمت بهبود با گامهای آهسته پیش میرود و به سختی تغییر و تحول مورد پذیرش قرار میگیرد. دلایل دیگری همچون نظارت دستوپاگیر نهادهای حکمرانی، زیرساختهای قدیمی، سیلوهای عملکردی، طولانی بودن چرخه زمانی فرآیندها و حاکم بودن فرهنگ بوروکراسی به ارث رسیده از مدیریت دولتی این شرایط را تشدید میکند.
پیشنهادتان برای رفع موانع و مشکلات عملکرد کسبوکارهای بیمه و توسعه محصولات آنها در کشور چیست؟
چالشهایی که برشمردم تنها با پرورش و بها دادن به نسل جدید رهبران و مدیران صنعت بیمه که قادر باشند انتظارات بازار مبتنی بر تجربه مشتری را برآورده کنند، امکانپذیر است. کنار گذاشتن مدلهای کسبوکار منسوخشدهِ محصول محور و دور انداختن ساختارهای سنتی، بازآموزی و یادگیری مداوم رهبران و مدیرانی که بنابه مقتضیات امروز و فردا، نیاز داریم در سطوح رهبری و مدیریتی کسبوکارهای بیمه از آنان استفاده کنیم، از مواردی است که میتواند به ساماندهی صنعت بیمه کمک قابلملاحظهای کند. از طرف دیگر، توسعه قابلیتهای غیرتخصصی مدیران و کارکنان، افزایش سرعت دیجیتالی شدن، افزایش انتظارات مصرفکنندگان و محو شدن مرزهای سنتی بین خطوط کسبوکار و برداشتن دیوار سیلویهای سازمانی، میتواند ما را به تغییر و تحول خدماتبیمهای امیدوار کند و صنعت بیمه را با تغییر شتابان و توسعه فناوریهای مخربکننده همسو کند. آخرین و مهمترین نکته در این باب، بهکارگیری قابلیتها و مهارتهای چندگانه رهبران و مدیران کسبوکار در کنار اعضای هیاتمدیره و مدیرانعامل تکبعدی که فقط تخصص و توانایی بیمهای دارند، در دستیابی به موفقیت پایدار کسبوکارهای بیمه الزامی است.
نکاتی را که توضیح دادید، مختص کشور ماست یا در کشورهای دیگر هم وجود دارد؟
نکاتی را که تا اینجا ذکر کردم، فقط مختص کشور ما و کسبوکارهای بیمه ما نیست. در کشورهای دیگر هم این چالشها و موانع توسعه صنعت بیمه مشاهده می شود، ولی در کشور ما از شدت و وسعت بیشتری برخوردار است. برای نمونه؛ مصاحبه با بیمههای تجاری کوچک و رهبران توسعه محصول اینشورتک در ایالات متحده و کانادا توسط موسسه دیلویت، این آگاهی دقیق از این چالشها را آشکار کرد و نشان داد که تحول واقعی در آنجا هم به کندی انجام میشود، حتی اگر تمرکز بر تغییر مدل کسبوکار و نوسازی توسعه محصول و خدمات بیمهای زیاد باشد. با ظهور خطرات جدید و پوشش سنتی بیمهها که نیاز به بروزرسانی برای مرتبط ماندن در چشمانداز در حال تحول دارد، نیاز به بازآفرینی مدلهای کسبوکار و تحول سریعتر توسعه محصول در همه جای دنیا بهویژه به شکل شدیدتری در کشور ما احساس میشود.
پیشنهاد و توصیه مشخص شما برای برونرفت از این چالشها و سرعت بخشیدن به بهبود و تغییر عملکرد کسبوکارهای بیمه چیست؟
شرکتهای بیمه احتمالا وظیفه دارند اصطکاک را در سراسر مدلها، فرآیندها و زیرساختهای کسبوکار خود حذف یا به حداقل برسانند. این امر مستلزم بازنگری در روشهای سنتی انجام کسبوکار در صنعت توسط رهبران و مدیران متفاوت با رهبران و مدیران فعلی است.
پیشنهاد من مبتنی بر این نگرش است که استفاده همزمان از دو نوع تفکر و گرایش علمی و عملی و با حضور دونفر یا دوگروه متفاوت در راس رهبری و مدیریت کسبوکارهای بیمه فراهم شود. نوع اول؛ تفکری است که در مدیرانعامل فعلی صنعت بیمه حاکم است و آن داشتن نگاه تکبعدی به مدیریت سازمان از طریق اعمال قابلیتهای تخصصی بیمه است و به غیر از موضوعات تخصصی بیمه به موضوع دیگری فکر نمیکنند و حتی عناصر متنوع و مختلف دنیای امروز مدیریت را مخل کار خود و سازمانشان میدانند. این نوع تفکر باید از سیستم نگرشی صنعت بیمه گام به گام حذف شود ولی یکباره نمیتوان آن را از گردونه خارج کرد. تا زمانی که امکان خارج کردن این تفکر تکبعدی در کسبوکارهای بیمه وجود ندارد، ضروری است فعالیتهای بیمهای صرف را به فردی با تخصص بیمه به عنوان «قائممقاممدیرعامل» سپرده شود که سالیانسال در حوزه بیمه به صورت تخصصی کار کرده است. در عین حال، فرد دیگری که باید در راس سازمان بیمه قرار گیرد باید مجهز به تواناییها و مهارتهای چندگانه باشد که من از آنها با عنوان «قابلیتهای رهبرانفردا» یاد میکنم. این نوع از رهبران و مدیران دارای تخصص صنعت بیمه هستند ولی به اندازهای نیست که مدیریت ذرهبینی در جزئیات بیمه داشته باشند و به اصطلاح من؛ غرق «امپراتوریبیمه» خودساخته نشوند و به غیر از دانش و تخصص بیمه به عناصر دیگر رهبری و مدیریت سازمانی گرایش عمیق و تعهد علمی و عملی داشته و به مولفههای رهبری کسبوکار در شرایط امروز جهانی مجهز باشند. از نظر من؛ اینگونه افراد کسانی هستند که برای آفرینش فردا ساخته شدهاند. آنان برای مواجهه با بیثباتی، ناپایداری، ابهام، محیط غیرقابل پیشبینی و شرایط پیچیده دنیای دیجیتال و هوش مصنوعی که من از آن با عنوان «انقلاب اطلاعاتی سوم» یاد میکنم، صاحب اندیشهنو، زبان نو و قابلیتنو و مدام در حال یادگیری برای ایجاد تحول در نگرشهای خود و سازمانشان باشند.
رهبران و مدیرانی که شما از آنان به عنوان «رهبران و مدیران فردا» نام میبرید دارای چه تواناییها و مشخصههایی هستند؟
یکی از محوریترین تواناییها و مهارتهای «رهبران و مدیرانفردا» در کسبوکارهای بیمه، توانایی و مهارت «نوسازی توسعه محصولات بیمه» است که مدیران امروز صنعت بیمه به دلیل تمرکز داشتن بر روشهای سنتی ارائه محصولات بیمهای احتمالا فاقد آن هستند. به همین دلیل، تاکید و رویکرد من این است که اینگونه مدیران بهتنهایی نمیتوانند از عهده مدیریت کسبوکارهای بیمه در شرایط امروز برآیند و ما نیازمند «رهبران و مدیرانفردا» هستیم تا «نوسازی محصول بیمه» را بدانند، عمل کنند و استفاده مشتریان را از نتایج این قابلیت و روش مدیریتی تسریع بخشند.
توانایی و مهارت «نوسازی توسعه محصول بیمه» با طراحی «تجربه مشتری» و با متکی بر سرعت و انعطافپذیری آغاز میشود. واقعیتهای جدید بازار، تغییراتی در توسعه محصول صنعت بیمه را میطلبد که میتوان با ایجاد یک تجربه مشتریمحور بینظیرتر آن را تکامل داد و با استفاده از «چارچوب توسعه محصول بیمه» و تاکتیکهایی مرتبط با آن که بهکارگیری آنها توسط شرکتهای بزرگ بیمهای دنیا شروع شده است، به سمت تعالی عملکرد و طراحی محصولات بدیع و نوآورانه حرکت کرد و رهبران و مدیرانفردا را یاری کرد تا اهداف «نوسازی توسعه محصول» و «تجربه مشتری» را در کسبوکارهای بیمه محقق سازند.
تجربه جهانی یادآوری میکند که تغییر از مدلهای مبتنی بر محصول به مدلهای مبتنی بر تجربه، فرصتهای بیشتری را برای به دست آوردن سهم بازار نسبت به آنچه که از زمان تأسیس اولین بیمهگر در ایالاتمتحده برای ارائه سیاستهای آتشسوزی در دهه۱۷۰۰ دیدهایم، ایجاد میکند. بنابراین بازآفرینی و بازآرایی مدلهای کسبوکار بسیار ضروری است که این کار از عهده رهبران و مدیران سنتی بیمهای برنمیآید و باید به افرادی سپرد که دارای قابلیتهای متنوع و متفاوت هستند و همانطور که اشاره داشتم، من آنان را «رهبران و مدیران فردا» نام نهادهام.
نقش رهبران و مدیرانفردا در مواجهه با تقاضاهای صنایع نوظهور چه چیزی است و چگونه باید عمل کنند؟
باید تاکید کنم، اگر بیمهگران نتوانند با تقاضای صنایع نوظهور سازگار شوند، در معرض خطر انتقال درآمدهای حق بیمهای بیشتر به بازارهای جایگزین خواهند شد. برای غلبه بر اصطکاک تحویل محصول به بازار که به صورت میانگین و براساس نتایج تحقیقات موسسه دیلویت ۱۲ تا ۱۸ماه برای ایجاد و عرضه یک محصول جدید و مدت ۳ تا ۶ماه برای اصلاح پوشش محصول موجود طول میکشد، بنابراین «رهبران و مدیرانفردا» باید اقدامات استراتژیکِ چابک و انعطافپذیر را برای پاسخگویی به نیازهای بازار و مشتریان اتخاذ کنند و در کوتاهترین زمان و با بالاترین کیفیت آن خواستهها و انتظارات را پاسخ دهند.
فراموش نکنیم که ما در در عصر رضایت آنی و بازارهایی که به سرعت در حال توسعه هستند، قرار داریم. بازههای زمانی ایجاد و عرضه محصول که در بالا اشاره داشتم دیگر قابل دوام و مورد پذیرش مشتریان نیست و رهبران و مدیران سنتی توانایی اصلاح این امور و ایجاد فرآیند طراحی محصولات جدید با مقتضیات زمانی را ندارند و باید دروازه ورود را برای «رهبرانومدیرانفردا» بگشاییم و از این طریق بیمهگران با دارا بودن«رهبرانومدیرانفردا» باید اصطکاک را در سراسر زنجیره ارزش از بین ببرند یا به حداقل برسانند. اینگونه کسبوکارهای بیمه با رهبران و مدیران متفاوت باید بتوانند از طراحی محصول تا تحویل آن با مشارکت مشتری، به نیازهای مشتری و فرصتهای بازار پاسخی سریعتر و موثرتر بدهند.
«رهبران و مدیران فردا» که شما از آن صحبت میکنید چگونه میتوانند چرخه زمانی تولید تا تحویل محصول را به حداقل برسانند؟
ایجاد تغییرات در عملکرد و محصول شرکتهای بیمهای مستلزم پرورش «رهبرانومدیرانفردا» است که قادر باشند تیمهای چندمنظوره داخلی را یکپارچهتر سازماندهی کنند تا تغییرات موردنظر با مشارکت افراد کلیدی انجام شود و این افراد نسبت به برنامهها و نتایج آن احساس مالکیت و مسوولیت کنند. شرکتهای بیمهای همچنین ممکن است نیاز داشته باشند خود را با شرکای تجاری خارجی، مانند فروشندگان داده و ارائهدهندگان خدمات، هماهنگ کنند، زیرا اکوسیستمهای ارائه محصول و خدمات یکپارچه هستند و اینگونه رهبران و مدیران هم در یکپارچهتر کردن اکوسیستمها باید تلاش بیشتری کنند و از این دستاورد برای بهبود وضعیت سازمانشان استفاده کنند. نکته مهم دیگر این است که، در حالی که ابتکارات نوسازی توسعه محصول ممکن است پشتسرهم و به صورت متوالی اجرا شوند، ولی در حالت ایدهآل، آنها باید در راستای تمرکز استراتژیک کلی شرکت اولویتبندی شوند و توالی فرآیندها بدون تمرکز بر استراتژی کارآمد نخواهد بود.
یکی دیگر از کارهایی که «رهبرانومدیرانفردا» برای بهبود عملکرد و توسعه محصول باید برای تغییر از ذهنیت محصول محور به یک مدل کسبوکار مبتنی بر تجربه مشتری انجام دهند، این است که به بازسازی فرآیندهای دستوپاگیر، سادهسازی محصولات، افزایش انعطافپذیری سیاستها، ارتقای اتصال دیجیتال و گسترش گزینههای توزیع بپردازند.
«رهبرانومدیرانفردا» برای به حداکثر رساندن چابکی در توسعه محصول و سرعت ورود به بازار، باید روی از بین بردن سیلوهای بین خطوط سنتی کسبوکار و کارکردها، کار فعالانه با صنایع مجاور برای شروع نوآوری محصول و خدمات، افزایش قابلیتها با فناوریهای پیشرفته و اختراع مجدد فرهنگ صنعت با هدف جذب استعدادهای مناسب برای آینده تمرکز کنند.
برای انجام اقدامات استراتژیکی که در راستای «بازسازی توسعه محصول» و ایجاد تحول در عملکرد کلی کسبوکارهای بیمهای برشمردید، چه قابلیتها، مهارتها و دانش علمی و عملی دیگر باید «رهبرانومدیرانفردا» داشته باشند؟
توانایی و مهارت غلبه بر چالشهای صنعت بیمه برای استفاده حداکثری از فرصتهای انقلاب اطلاعاتی سوم یکی از قابلیتهای مهم «رهبرانومدیرانفردا» است. نکتهای که در این خصوص باید در نظر داشت این است که سادهسازی فرآیند و دیجیتالیسازی محصولات بیمه احتمالا منجربه کاهش هزینههای پوشش میشود و با انتخاب رویکرد و ابزارهای فناوری در کسبوکارهای بیمه، شروع به مشاهده فرصتهایی برای ایجاد تولید محصولات و خدمات متفاوت میکنیم که در یک محیط آنالوگ امکانپذیر نیست. «رهبران و مدیرانفردا» که من از آنان سخن میگویم، کسانی هستند که در تلاشند تا تعیین کنند که آیا و چگونه از چنین فرصتهای نوظهوری در انقلاب اطلاعاتی سرمایهگذاری کرده و بهرهمند شوند. به گفته یکی از رهبران بیمه توسعه محصول که در مصاحبه موسسه دیلویت شرکت کرده بود؛ «چشمانداز در حال تغییر صنعت بیمه، فرصتهایی را در توسعه محصول ایجاد میکند و همه بیمهگران تلاش میکنند تا در حین پیشروی به سمت ایجاد مزیت رقابتی در توسعه محصولات بیمهای، بفهمند که این سیاستها چگونه به نظر میرسند و چه استراتژیهایی برای به اختیار گرفتن آنها میتوانند طراحی و اجراء کنند.»
توانایی و مهارت طراحی و بازآفرینی مدل کسبوکار بیمه با تمرکز بر کارکنان چابک و انعطافپذیر با هدف ارائه ارزش متفاوت به مشتریان از قابلیتهای دیگری است که باید «رهبرانومدیرانفردا» آن را داشته باشند. از منظر محیط خارجی، اکثر مصرفکنندگان خدمات بیمهای، اکنون انتظار خدمات را در همه جا، در هر زمان و در هر کانالی دارند. آنها همچنین محصولاتی را میخواهند که در صورت نیاز، در زمان واقعی فعال یا غیرفعال شوند. طبق گفته چندین رهبر توسعه محصول تجاری بیمه که موسسه دیلویت با آنان مصاحبه کرده است، مشتریان بیمه به دنبال مدرنسازی محصولات و مدلهای تجاری خود برای تامین نیازها و انتظاراتشان هستند و بیمهگذاران میگویند که: «اطلاعات به من بدهید»، «من خودم میخواهم این را بفهمم»، «من میخواهم خودم بتوانم از بیمهام مراقبت کنم.» معنی این خواستهها و انتظارات مشتریان این است که ما را از ابتدا در طراحی و تحویل محصولات و خدمات بیمهای مشارکت دهید و بر مبنای نیازهای مشتریان سازمان بیمه را آرایش و پیکربندی کنید.
دارا بودن قابلیت و تفکر طراحی یکی دیگر از قابلیتهای کلیدی «رهبرانومدیرانفردا» است. طراحی سازمانی که قابلیت آمادگی و چابکی لازم برای سوار ماندن بر امواج خروشان تغییر مداوم را داشته باشد و ساختاری که سرعت تصمیمگیری و کیفیت اجرا را متناسب با عرصه رقابتی امروز را تامین کند. از قابلیت مهم دیگر، توانایی و مهارت فضاسازی است. منظور من از این مهارت و توانایی این است که «رهبرانومدیرانفردا» بتوانند فضایی را خلق کنند که در آن کارکنان توانمند قادر شوند بیشترین استعدادها و آرزوهایشان را در راستای چشمانداز مشترک به ظهور برسانند و فرهنگ سازمانی که همدلی، مشارکت، اعتماد، همافزایی و مسوولیتپذیری را ترویج کند. توانایی و داشتن مهارت مربیگری هم برای «رهبرانومدیرانفردا» کلیدی است. منظورم از مربیگری این است که «رهبرانومدیرانفردا» کاری کنند که کارکنان سازمان بیمه به عنوان بازیگران اصلی، میدان بازی کسبوکار را میدان بازی خود بدانند و پیروزی در این بازی را پیروزی خود قلمداد کنند. از طرفی «رهبرانومدیرانفردا» به عنوان مربیان به توانمندیهای بازیگران خود ایمان داشته باشند و حصولاطمینان کنند که بهترین امکانات و آمادگیها برای بهترین عملکرد در اختیار بازیگران اصلی (کارکنان) قرار دارد. توانایی و مهارت آیندهسازی از قابلیتهایی است که من روی آن تاکید زیاد دارم و «رهبرانومدیرانفردا» باید بتوانند به موقع و در شرایط درست استراتژی را اجرا، اجزای آینده و چشمانداز بدانند و بهدرستی آنها را پیادهسازی کنند. اجرای فرهنگ، اجرای سازمان خلاق، اجرای سازمان یادگیرنده از کارهای «رهبرانومدیرانفردا» محسوب میشود، بهطوری که اجرای عملیات روزمره، مانع اجراهای آیندهساز نشود.
توانایی و مهارت پایدارسازی به معنای ثبات در عملکرد و نتایج کسبوکار، یکپارچهسازی عملیات، توانمندسازی کارکنان، بهروزسازی دانش و آمادهسازی منابع، با این باور که گذشته در ذهنشان و آینده در دستانشان باشد، از قابلیتها و کارهای موثر «رهبرانومدیرانفردا» و در دیدگاه من دارای ارزش بالایی است. توانایی و مهارت پیوند دادن محصول و نتایج کارها به عملیات برای اینکه رهبران و کارکنان بیمه با کارشان آمیختگی و دلبستگی بیشتری داشته باشند و پیوند عمیق بین خود و سازمانشان ایجاد کنند تا محیط پیرامون، جای بهتری برای زندگی شود، از مهارتهای کلیدی «رهبرانومدیرانفردا» محسوب میشود. توانایی و مهارت ساختن سازمانی با رویکرد و ساختار تیمی و شبکهای و رهبری آن از طریق اندیشهورزی، ایدهپردازی و الهام گرفتن از تجربههای درونی و چالشهای محیطی «رهبرانومدیرانفردا» بسیار مهم است. توانایی و مهارت همآفرینی در محیط آشوبناک امروز و آمادگی و هوشمندی حضور در عرصههای ناشناخته فردا و مهارت ساختن پلی بین اندیشه و تجربه در کسبوکار بیمه با پایهها و ستونهایی از جنس یاددهی و یادگیری، مربیگری، منتورینگ از دیگر مهارتهای «رهبرانومدیرانفردا» است تا از این طریق رهبران و کارکنان کسبوکارهای بیمه بتوانند خود را کشف کنند و خویشتن را با اصالت رهبری کنند تا هم خودشان و هم کسبوکارشان در مسیر درست و پایدار بماند.توانایی و مهارت ایجاد همسویی بین مقصود(Purpose) کسبوکار با مقصود افراد تا معنا و قصد آدمها از کار، با معنا و هدف کسبوکار یکی شود. نتیجه این همنوازی، آزاد شدن پتانسیل عظیم نوآوری، دلبستگی و مشارکت افراد خواهد بود و موتور محرکهای میشود تا همه در راستای استراتژی و قصد بنیادین بهحرکت درآیند و توانایی و مهارت کسب آمادگی مداوم برای بازی در زمین پارادایم جدید که عرصه ناپایداری، عدم قطعیت، پیچیدگی و ابهام است. مهارتی که کسبوکار را از «سازمان استراتژیمحور» به «سازمان استراتژیآموز» تغییر جهت دهد و چابکی و سازگاری را پیشه آن کند از اهمیت زیادی برخوردار است.
آخر اینکه؛ توانایی و مهارت پیکنی یک فرهنگ سازمانی سرآمد مبتنی بر پذیرش ایدههای مختلف، تنوع گرایی و تفاوتهای فکری میان کارکنان برای اینکه همسویی بوجود آید و سازمان بیمه بهگونهای آرایش داده شود که آدمها هرصبح به اشتیاق آمدن به آنجا از خواب برخیزند. ضمنا، جستوجوگری و تابآوری برای «رهبرانومدیرانفردا» و سازمانشان بسیار کلیدی است، به طوریکه دریچههای جدیدی به روی تعلقات و داستانهای فراوان و بیپایانی که جهان برایشان دارد، گشوده شود و با شکستن تالاری از آینهها که فقط خودشان را منعکس میکند، در عرصه تنوعبخشی، همآفرینی و همنوایی گام بردارند و در بستری از اعتماد و شفافیت به سمت ساختن آیندهای که عرصه بخشیدن و کامل زیستن برای خود و جامعه باشد، رهسپار شوند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد