29 - 11 - 2022
هذیونک!
محمد رضا ستوده
در بانک رفاه پیرمرد منتظر دریافت حقوقش بود
سیل آمد
پیرمرد در رفاه غرق شد!
***
کشتی تفریحی غرق شد
سر نشینانش ته نشین شدند!
***
کلیه‌هایش را فروخت تا قلبش را درمان کند
قلبش درمان نشد...
او الان یک بیمار قلبی دیالیزی است که اختلال روانی دارد!
***
به دستور مقامات قضایی تولید پتوی دو نفره متوقف شد!
***
خواستن توانستن نیست
من تو را خواستم اما نشد!
***
گنجشک‌ها هیچ وقت به هیچ جا نمی‌رسند
از بس که از این شاخه به آن شاخه می‌پرند.
***
پسمانده مرغ دیشب را روده کوچکم به روده بزرگم تحویل نمی‌دهد.
***
وقتی فقط یک حق انتخاب داری،
انتخاب کردن خیلی کار سختی است.
***
قوی کاغذی
باید ۱۱ اردیبهشت ۷۵ باشد که پدربزرگ هنوز زنده بود؛ من شش سالم بود و روناک هشت ساله. ایده از روناک بود طبق معمول مثل ایده پیدا کردن قاتل پدربزرگ. مرداد همان سال به سبک شرلوک هلمز با ذره‌بین دنبال سرنخ می‌گشت و می‌گفت زن‌های مشکوک چادر مشکی را که خیلی هم از مرگ پدربزرگ ناراحت به نظر نمی‌رسند و گریه نمی‌کنند، خوب زیر نظر بگیرم... این ایده هم از او بود و من باز هم واتسون بودم. روز کارگر بود و نمی‌دانم از کجا می‌دانستیم روز مهمی است؟ به نظرم ژنش را داشتیم. ژن «تشخیص اهمیت مناسبت‌های مهم»را. به زعم ما، مادر و مادربزرگ و پدربزرگ که چند سالی بود خودش را بازنشسته کرده بود، کارگر به حساب می‌آمدند و پدر که طبق معمول در سفر بود، خواه ناخواه از لیستمان خط خورد. آماده کردن وسایل کار با من بود و روناک قوهای مقوایی را آماده کرد و رویشان از طرف هر دوتایمان روز کارگر را تبریک گفت و شکلات چسباند بعد دوتایی هر چه پس‌انداز حاصل از فروش نان خشک و پلاستیک بی‌مصرف به نان خشکی داشتیم توی دستمان مچاله کردیم و بدو بدو خودمان را به مغازه کوچک و همیشه تاریک «درخشان» رساندیم و در عوض پول‌های خیس و عرق کرده، دو تا گیره سر خریدیم... بعد از ۱۷ سال هنوز برق چشم‌های تک‌تکشان را به خاطر دارم و پدربزرگ را بیشتر از همه که هدیه‌مان را پس پشتی‌ای که همیشه به آن تکیه می‌داد قایم کرده بود و دیده بودم هر از گاهی برش می‌دارد و یک دل سیر نگاهش می‌کند و شکلات خوشمزه رویش، هیچ وسوسه‌اش نمی‌کند... فکر می‌کنم مرداد همان سال که دیگر پدربزرگی در کار نبود، خودم قوی کاغذی را از پشت پشتی برداشتم. یادم نمی‌آید چه کارش کردم ولی خوب خاطرم هست که آن شکلات دیگر من را هم وسوسه نمی‌کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد