18 - 03 - 2020
هزینه سوت!
نوشین علیپور- هر کاری هزینههای خودش را دارد. هرچیزی هزینههایش مشخص است اما امروزه با بالا رفتن هوش هیجانی بیجا در جامعه با هزینههای گزاف مواجهایم.
بنجامین فرانکلین در هفتسالگی عاشق سوت شد و با توجه به اشتیاق بسیارش برای داشتن آن سوت، وارد مغازه شد و هرچه سکه در جیبش داشت روی پیشخوان مغازه ریخت و مغازهدار هم با اشتیاق و بدون گفتن قیمت سوت، آن را به بنجامین داد. بنجامین هم با اشتیاق وصفناپذیری شروع به زدن سوت کرد و آن روز را تا شب فقط و فقط سوت زد و سوت زد و زمانیکه خواهرها و برادرانش فهمیدند که چه مبلغ زیادی برای خریدن آن سوت پرداخته او را مسخره کردند و به او خندیدند. آنوقت تمام لذت داشتن سوت، برای بنجامین رنگ باخت و حالش بد شد. حتی این حال بد را تا سالها حمل کرد. تا زمانی که او سفیر آمریکا در فرانسه و شخصیت معروف و سرشناسی شد. او میگفت وقتی وارد دنیای بزرگتر شدم و خودم هم بزرگتر شدم متوجه شدم بسیاری از آدمها بهای بسیار گزافی را برای آنچه میخواهند میپردازند و بخش اعظم نارحتیهای افراد ناشی از ارزیابی غلط ارزش واقعی چیزهایی است که میخواهند.
بدبینی و ناامیدی، چشم و همچشمی، غرق دنیای پرزرق و برق مدلهای لوکس و… همه و همه سوتهایی هستند که ارزش این بهای گزاف را ندارند.
وامهای سنگین برای داشتن ماشین لوکس، خانه، طلا، مد، ویلا و…، کار شبانهروزی برای پرداخت این وامها، از بین رفتن آرامش خانواده و حس مودت و مهربانی… نتیجه داشتن این سوتهاست.
امروزه این سوتها چقدر زیاد شدهاند. شاید بتوان گفت دلار، یورو، طلا سوتهای نوینی است که صدایش چند وقت بعد در میآید. آنوقتی که کلی کارخانه، بسیاری از تولیدیها و تعداد زیای از آدمها به خاطر هوش هیجانی نابجای عدهای بیکار شدند و آمار خودکشی و فقرو فساد … سر به فلک کشید صدای این سوتی که به گزاف خریداری شده درمیآید و بعد از گذشت زمان سوتفروشان و سوتداران هم در کنار گذر خیابانها به چه کنم چه کنم میافتند….
چقدر سوت در زندگیهایمان خریدیم. حواسمان به هزینههای زندگیمان هست؟
از حالا از همین لحظه کمی عمیقتر فکر کنیم و مراقب هزینههای سوتها در زندگیمان باشیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد