18 - 03 - 2020
همه فدای تو
فاطمه بیکپور- محمدعلی افشانی شهردار تهران در پایان جلسه هیات دولت با حضور در جمع خبرنگاران در خصوص زمان پایان کار خود گفت: «من احساس مسوولیت اجتماعی دارم و گفتم هر زمان که شما اعلام کنید که آسیب نمیبینید، آمادهام بروم اما تا زمانی که لازم باشد و قانون اجازه دهد، هستم. در تمام دوران خدمت و مسوولیتم همواره گفتهام که مبنای عمل من قانون است و الان هم مبنای عمل من قانون است. اگر قانون شامل حال بنده شود، حتی یک ساعت بعد از موعد مقرر نخواهم ماند، اگر هم قانون این باشد که بمانم میمانم و به مردم خدمت میکنم.»
اینها نمایش افشانی شهردار تهران، در جمع خبرنگاران پس از پایان جلسه هیات دولت روز چهارشنبه گذشته بود. اظهاراتی با واژههایی که حالا به دست کسانی که خودشان قانون را اجرا نمیکنند، سخیف شده و از بار معنایی تهی شدهاند. واژههایی همچون خدمت کردن و پایبندی به قانون و…
او که حالا به عنوان دومین شهردار اصلاحطلب ظرف دو سال گذشته، بیش از هر زمان دیگری درگیر حاشیههای عجیب و غریبی در خیابان بهشت شده است، در یکی از حاشیههای خود، شنود را اتهامی کثیف عنوان کرده و واکنش تندی نسبت به آن انجام داده است.
اما ماجرای شنود چه بود؟ شهردار تهران در پاسخ به اینکه، آیا مکالمات مدیران و معاونان شهرداری را شنود میکنید و با توجه به اینکه در روزهای گذشته در فضای مجازی این موضوع منتشر شده است، چه توضیحی در این خصوص دارید، عنوان کرده بود: «اینگونه کارها (شنود کردن) پلشتترین کار ممکن است. کسانی که این کار را میکنند خود پلشت هستند و بنده چنین کاری نکردهام. ضمن اینکه این موضوع نیز از سوی فرد مربوطه تکذیب شد، اما برخی سایتها تاکید بر این موضوع داشتند و دوباره موضوع را منتشر کردند که بنده نیز به معاونت حقوقی شهرداری تهران گفتم که این موضوع را از طریق مراجع قضایی پیگیری کند.» حجتالله میرزایی معاون برنامهریزی و توسعه شهری شهرداری نیز همان موقع با تکذیب شنود در بخشی از متن منتشر شده خود در توئیترش نوشت: «کسانی امید و اعتماد مردم به موفقیت اصلاحطلبان را نشانه گرفتهاند. تنها راه ما بهبود حکمروایی شهری و بازسازی سرمایه سازمانی برای حل مسائل شهر است.» او اما عنوان نکرده دقیقا در کدام بخش، اصلاحطلبان در مدیریت شهری موفق شدهاند؟ وضعیت نمایندگان شورای شهر و اقداماتشان در یک سال اخیر مشخص است و به تازگی هم جدول میزان حضور آنان در جلسات، رایگیریها و تصویب مصوبهها هم منتشر شده و به خوبی عملکرد ناکارآمد و بیانگیزگی نمایندگان بعضا جوانی که از بسیاری مسائل و آسیبها و مشکلات شهری ناآگاهند، نشان داده شده است. از نظر میرزایی اگر تنها راه بهبود، حکمروایی شهری است، چرا این اقدام محقق نمیشود و چرا پس از دو سال شهردار تهران در انبوه سردرگمیهایش کمترین میزان اقدامات را توانسته انجام دهد؟
مساله شنود فقط یکی از حواشی اخیر شهردار تهران بود و هر بار که گامی اشتباه از سوی او و حامیانش برداشته شد، نام آن را «حمله به اصلاحطلبان و تلاش برای تخریب آنان» گذاشتند.
افشانی همان فردی است که هنگام شهردار شدن حامیان و تلاشگرانش اعلام میکردند او فرد مستقلی است که برابر فشارها میایستد و سفارشی کار نمیکند زیرا سابقه او در استانداری فارس نشان میدهد که به عنوان یک اصلاحطلب چطور در برابر فشارها و مشکلات استانی و تغییر نفرات ایستادگی کرده است. اما همین که شهرداری تهران به افشانی ناشناس در میان عامه مردم رسید، زمزمههایی به گوش رسید مبنی بر اینکه همان ابتدای شهردار شدن جلساتی داشته که در آنها در مورد مسائل مختلف تحت فشار قرار میگرفت. به جز یکی دو تغییر در معاونتها که مثبت به نظر میرسید، افشانی دست به انتصابات قالیبافی نجفی نزد. از جمله آنکه با وجود نارضایتی بسیاری از آتشنشانان و به خصوص خانواده کشتهشدگان پلاسکو، داوری رییس سازمان آتشنشانی را تغییر نداد. همین حالا که چند ماه از حضور او بر مسند شهرداری میگذرد، به معنای واقعی اتفاق چشمگیر و خاصی برای حل معضلات کلانشهر تهران رخ نداده است. بدهیها و مشکلات پیمانکاران و شرکتهای شهرداری هم به قوت خود باقی است. در واقع افشانی در این چند ماه درگیر حواشی و تغییر دائمی مدیر روابط عمومی و مدیران رسانهای و انتصابات فامیلی و رفاقتی بوده تا حل مشکلات شهر و توجه به بدهکاریهای کلان شهرداری. از بحث تکراری حمایت علی لاریجانی از او و اصلاحطلب نبودن او به معنای حزبی هم بگذریم.
شهرداری تهران و رسیدن به میز ساختمان عریض و طویل آن، حالا محل دعوا و گروکشی سیاسی احزاب اصلاحطلب شده. از شروع شورای پنجم در تابستان ۹۶ البته این درگیری حزبی و منفعتطلبانه وجود داشت و حالا این درگیری و مقاومت حزب اعتماد ملی برای نگه داشتن افشانی به هر قیمتی در سمت شهردار تهران با حزب اتحاد ملت بیش از قبل بالا گرفته است. هر روز اتفاق عجیبی رخ میدهد. رییس روابط عمومی سازمان، بیسر و صدا هنگامی که او در تهران نیست، تغییر میکند، از آن سو خبر میآید که افشانی با شنود مکالمات برخیها آنها را تغییر میدهد یا برکنار میکند که تکذیب شد.
حالا اما هر هفته اتفاقات جدیدتری رخ میدهد. پس از آنکه از سه ماه قبل دائم این بحث مطرح میشد که استفساریه از مجلس و موافقت رییس مجلس شورای اسلامی باید اعلام شود تا بازنشستگی افشانی طبق قانون منع به کار گیری بازنشستگان در سازمانهای دولتی اجرا شود، هر روز تلاشهای جدیدی از سوی نمایندگان و فضاسازی و خبرسازی نمایندگان مجلس گرفته تا مصاحبه هر روزه یکی از حامیان افشانی در شورای شهر یا شهرداری مبنی بر اینکه قانون بازنشستگی باید تغییر کند و افشانی باید بماند و... صورت میگیرد، به طوری که حتی کار به جایی رسید امیرحسین قاضیزاده هاشمی نماینده مجلس در مصاحبهای اعلام کرد: «عدهای میخواهند برای ماندن افشانی، قانون را دور بزنند. برخی نمایندگان شب گذشته از دفتر خود شهردار به سایر نمایندگان زنگ میزدند. همچنین طرح استفساریه ۱۴۰ امضا نیاز دارد که چنین عددی محقق نخواهد شد.» آنجا که قاضیزاده هاشمی عنوان کرده: از دفتر خود شهردار به دیگر نمایندگان زنگ میزدند تا برای امضا رایزنی کنند، چیزی به جز این است که آقای افشانی به هر شیوهای برای ماندن در قدرت و جا افتادن لابیها و رفقایش در مجموعه کلان شهرداری، چنگ میزند و خودش از حضور نمایندگان در دفترش مطلع بوده تا امضاها جمع شوند؟ از آن سو نماینده لنگرود در مجلس نیز عنوان کرده: «تاکنون ۱۳۰ امضا برای استفساریه و ماندن افشانی در شهرداری جمع شده است و او باید بماند.»
زنجیره حب قدرت در مجلس از نمایندگان امید و فراکسیون ولایی دست در دست هم دادهاند تا هر طور شده این قانون مناسب را نادیده بگیرند و حالا که به ضررشان شده، نباید برای سهمخواهی آنها اجرایی شود تا مبادا بگویند اصلاحطلبان توان حفظ قدرت و برنامهریزی و انتخاب افراد مناسب برای پستهای کلان را ندارند و جلوی فشارها هم نمیتوانند بایستند. حالا در کمتر از دو سال باید طبق قانون با دومین شهردارشان هم خداحافظی کنند و این مضحکه ادامه دارد. به واقع اگر شورای شهری مقتدر با اصلاحطلبان ریشهدار به جای سهمیهبندی جناحها و رقابت آنها، تشکیل میشد شاید الان محسن هاشمی، این قدر تلاش حتی به شکل صوری نمیکرد تا افشانی را ابقا کند.
این مساله نه تنها در تهران بلکه برای نگه داشتن برخی استانداران و شهرداران کلانشهرهای دیگر هم در جریان است و همه مشغول دور زدن قانونند. گویی قانون برای کسانی که دستی در قدرت دولتی ندارند تصویب شده و برای خودشان باید لحظه به لحظه تغییر داده شود و هرگز اجرایی نشود.
شاید این بار نباید اجازه داد هیچیک از لابیها به ثمر برسد تا این عادت دور زدن قانون و رد کردن آن تبدیل به عادت نشود. افشانی باید برود، طبق قانون هم باید برود و طبق گفته خودش اگر قانون شامل حالش شود، باید عرصه خدمترسانی بیشائبهاش! را ترک کند. قانون قطعا شامل حال او میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد