13 - 10 - 2021
هنر فتح جهان
«گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
آه اگر از پی امروز بود فردایی»
دکتر شفیعیکدکنی در کتاب «این کیمیای هستی» نقل میکند که میگفتهاند وقتی حافظ این بیت را سرود، یکی از عارفان معاصر به او هشدار داد برای آنکه تکفیرش نکنند بیت دیگری را مقدمه این بیت قرار دهد. در نتیجه ابیات در غزل بدینگونه ثبت شدند:
«این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه میگفت
بر در میکدهای با دف و نی ترسایی:
گر مسلمانی از این است که حافظ دارد
آه اگر از پی امروز بود فردایی»
اما به نظر میرسد این گفته افسانهای بیش نباشد و این چیدمان معانی و ابیات و این شیوه، هنر خود حافظ است؛ هنری که از احاطه بیچونوچرای حافظ بر دیدگاههای فکری و عرفانی نشأت میگیرد. شما هر چه از حافظ بدانید، باز وقتی غزلی از وی میخوانید امکان دارد نکتهای نادیده و ناگفته در شعرش پیدا کنید. هنری والا و ظریف و رندانه.
مهمترین نکته در مورد شعر و اندیشه حافظ شیرازی این است که نمیتوان او را در ظرف یک سبک و شیوه یا در قالب یک دیدگاه و گفتمان گنجاند؛ یعنی او اگرچه بر شیوههای فکری و پارادایمهای غالب اندیشه در روزگار خود مسلط است، اما خودش را هرگز در هیچ کدام از اینها محصور نکرده است. او نه پیرو اشاعره است و نه مبلغ معتزله، نه عارف است و نه واعظ، نه فقیه است و نه مرتد.
برای بسیاری از شاعران کلاسیک میتوان چارچوبی فکری معین کرد که شاعر از این چارچوب مثل یک پنجره به جهان هستی نگریسته و هر چه از آن دیده همان را بر قلم و زبان جاری کرده، اما حافظ کمتر در این دام افتاده است.
او گاهی دری به تغزل و عاشقانگی گشوده، گاهی از دالان شطح و رندی و انتقاد گذر کرده، تفکرات غالبی را به چالش کشیده و گاهی نیز با غزلی مرز تازهای برای عرفان ترسیم کرده و همه اینها را با چیرهدستی بیبدیلی انجام داده است.جایگاه حافظ به همین دلیل از دیگر شاعران ممتاز است که او نه مبلغ یک اندیشه و یک طرز فکر بلکه در درجه نخست یک شاعر و هنرمند آگاه و با دانش و مسلط و یگانه است. برتری ذوق و هنر شاعری حافظ بر اسلوب و سبک و گفتمان، او را به این جایگاه مانا و ماندگار رسانده است.مفاهیم و واژگان در غزل حافظ معنایی تازه دارند؛ در عین حال که او میراثدار شاعران پیش از خود است و این مساله کاملاً در دیوان او مشهود است، اما به ترکیبات و کلمات و مضامین جانی نو و پویا بخشید. پویایی شعر حافظ نیز ویژگی منحصر به فردی است.
تأویلپذیری و لایههای متفاوت معنایی شعر او باعث شده هر مخاطبی با هر تفکر و در هر دورهای گمان کند این شعرها وصف و زبان اوست. گستردگی مخاطبان در شعر حافظ را هیچ شاعر دیگری در تاریخ و در جغرافیاهای مختلف نداشته است.
امسال بیست و پنجمین سالی است که روز بیستم مهرماه، به نام «خواجه شمسالدین محمد حافظ شیرازی» ملقب به «لسانالغیب» از شاعران شهیر ایرانی میگذرد؛ شاعری که نه تنها در ایران بلکه در اقصینقاط جهان شناخته شده است و اشعارش بسیاری از بزرگان دیروز و امروز جهان نظیر نیچه، گوته، امرسون و… را به شگفتی واداشته و وادار به تحسین او کرده است. بیست مهر ۱۴۰۰ شمسی، در واقع ربع قرن از برپایی مراسم بزرگداشت حافظ در شیراز، ایران و شماری از کشورهای جهان میگذرد؛ شاعری که از تابناکترین ستارگان آسمان علم و ادب ایرانزمین است که تا نام ایران زنده و پابرجاست نام وی نیز جاودان خواهد بود. پیشنهاد نامگذاری این روز سال ۱۳۷۵ از سوی کوروش کمالی سروستانی عضو هیات موسس و هیاتمدیره بنیاد فارسشناسی، مطرح شد و پس از تصویب و درج این روز در تقویم ملی، بیستم مهرماه سال ۱۳۷۶، اولین مراسم بزرگداشت لسانالغیب با حضور مسوولان وقت در حافظیه شیراز و در جوار خواجه اهل راز، برگزار شد.
علاوه بر شخصیت ممتاز حافظ شیرازی، مجموعه حافظیه و مقبره این شاعر بنام، به لحاظ پیشینه و ساختار معماری دارای ویژگیهای منحصربهفرد است. ۶۵ سال پس از وفات حضرت حافظ و در زمان حکمرانی میرزا ابوالقاسم گورکانی، اولین مقبره بر فراز قبر حافظ به شکل یک عمارت گنبدی بنا و مقابل آن هم حوضی بزرگ احداث شد که آب آن را رکنآباد تامین میکرد. این بنا در اوایل قرن یازدهم هجری و زمان سلطنت شاهعباس و پس از آن در دوران نادرشاه افشار مرمت و تعمیر شد؛ اما کریمخان زند اولین کسی بود که دستور داد روی قبر حافظ، سنگی مرمرین قرار دهند. روی این سنگ، دو بیت از غزلهای حافظ توسط حاجیآقاسی بیکافشار نستعلیقنویس آذربایجانی به این مضمون « بر سر تربت ما چون گذری همت خواه که زیارتگه رندان جهان خواهد بود» حکاکی شده است. آنچه که امروز به عنوان آرامگاه حافظ در شیراز وجود دارد، بنای ساخته شده در سال ۱۳۱۴ شمسی است. در آن سال علیاصغر حکمت وزیر فرهنگ وقت با همکاری علی ریاضی رییس فرهنگ استان فارس و با نظارت علی سامی محقق، باستانشناس و استاد دانشگاه، طرحی را که آندره گدار ایرانشناس و معمار فرانسوی پیشنهاد کرده بود، روی آرامگاه حافظ پیاده کردند. در ساخت این آرامگاه از معماری دوره زندیه الهام گرفته شده است.
نامگذاری حافظ از محمد تا لسانالغیب
نام حافظ «محمّد» است اما براساس منابع نزدیک به روزگار او، نام و لقب «شَمسُالدّین» و تخلص «حافظ»، تنها عنوانهایی است که در زمان حیاتش به آنها خوانده میشده است و لقبها و عنوانهایی مانند «خواجه»، «لِسانُالْغِیب»، «تَرجُمانُ الاَسرار»، «مَخزَنُ الْمَعارِفُ السُّبحانیّه»، «مَعدِنُ اللَّطائِفُ الرُّوحانیّه»، «عُمدَهُالْعارفین»، «قُدوَهُالسّالِکین»، «سلطانُ الشُّعراء»، نسبت «شیرازی» و بسیاری دیگر پس از مرگ به او داده شده است. برخی پژوهشگران عنوان «خواجه» را بهخاطر آن دانستهاند که او مدتی به امور دولتی و دیوانی اشتغال داشته است. این درحالی است که پیش از او برخی ادیبان، شاعران و عارفان به این عنوان خوانده شدهاند. نامدارترین لقب او «لسانالغیب» است که به ظاهر نخستینبار در نفحاتالانس جامی آمده است. پس از آن، در آثار برخی از دیگر نویسندگان مانند تذکرهالشعرای دولتشاه که صد سال پس از حافظ نوشته شده، این لقب ذکر شده است. در نسخهای از دیوان حافظ نیز که تحتنظر ابوالفتح میرزا فرزند سلطانحسین بایقرا و با مقدمه و خوشنویسی عبدالله مروارید تصحیح و تنقیح شده، این عنوان برای خود دیوان استفاده شده است.
دیوان حافظ چند غزل دارد؟
دیوان حافظ که مهمترین اثر خواجهشیراز است، مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل که هر کدام معمولا میان هفت تا ۱۲ بیت دارند، چند قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است، که تاکنون بیش از چهارصدبار به اشکال و شیوههای گوناگون، به زبان فارسی و دیگر زبانهای جهان به چاپ رسیده است. شاید تعداد نسخههای خطی ساده یا تذهیبشده آن در کتابخانههای ایران، افغانستان، هند، پاکستان، ترکیه و حتی کشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد. نکته خاصی که در دیوانحافظ وجود دارد، کثرت نسخههایی با مفردات و واژههای گوناگون است که این خصیصه باعث بروز تصحیحات متعدد و گاه متناقض هم در بین مصححان میشود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد