3 - 12 - 2019
هنر مقاومت
گروه فرهنگ و هنر- خرمشهر شهری است که میتواند هر هنرمندی را به سمت خود و ماجراهایش بکشاند. قصههای ریز و درشتی که طی ۵۷۸ روز اشغال در دل این شهر کوچک خاک شده، هر هنرمندی را برای کشف آنها وسوسه میکند. مخصوصا کسانی که اهل این شهر یا خوزستان هستند و بیشتر از همه کسانی که طی روزهای اشغال و در نهایت آزادسازی آن، حتی برای چند روز در خرمشهر سالهای ۶۰ و ۶۱ زیست کردهاند. آثار هنری بسیاری با محوریت خرمشهر در شاخههای مختلف هنر ساخته و عرضه شده که میتوان حماسه، تراژدی و عشق را توامان در آنها جستوجو کرد. تعدادی از این آثار را گزیده شده و در ادامه به معرفی آنها میپردازیم.
سینما و تلویزیون
روز سوم
فیلمی براساس یک داستان واقعی که پر است از شخصیتهای مختلف با کیفیتهای گوناگون که قصه جذاب و پرتنش آن را پیش میبرند. رضا و سمیره قهرمانهای روز سوم هستند که در شهر تحت محاصره خود مانده و دل کندن از آن برایشان تلخ و دشوار به نظر میرسد. رضا به اجبار سمیره پا شکسته را در خانه خودشان تنها گذاشته و خود به نیروهای دیگر در بخش دیگر شهر میپیوندد. دلنگرانیهای رضا برای سمیره در روز سوم خوب و متقاعدکننده از کار درآمده و مخاطب را در بیم و امید نسبت به سرنوشت آنها قرار میدهد. در قطب منفی با یک ضدقهرمان کار شده و درخشان به نام فواد روبهروییم که شخصیتی چندلایه دارد. معلم عربزبان سابق و نظامی این روزها که دل در گرو سمیره داشته و پیش از آغاز جنگ هم به خواستگاری او ـ که همکارش هم هست ـ آمده است. همین علاقه است که به فواد عمق بخشیده و او را از دیگر نمونههای مشابه متمایز کرده که کشته شدنش به ضرب گلوله سمیره آن را کاملتر کرده است. مرگی هم که محمدحسین لطیفی در مقام کارگردان برای او تدارک دیده نیز بر ماندگار شدن این شخصیت منفی گوشه ذهن سینمادوستان نقش مهمی داشته است. این فیلم بر اساس فیلم مستندی از حمید زرگرنژاد به همین نام است.
دوئل
درویش در آخرین فیلم از سهگانه خود با بهره بردن از صدای دالبی سارند و پرده اسکوپ، نمایشی تکاندهنده از حمله ناجوانمردانه ارتش عراق به خرمشهر و مردم بیدفاع آن تدارک دیده است.
این فیلم بیش از هر چیز به سینمای وسترن نزدیک است که قهرمان در آن نقشی کلیدی به عهده دارد. زینال نمونهای از جوانهای نترس خرمشهری است که در کنار دیگران به فرماندهی محمد جهانآرا دست به مقاومت زده و شهر را نگه داشتهاند. در طرف دیگر قطب مثبت داستان، سرباز جوانی قرار دارد که برخلاف زینال پایبند به مقررات نظامی بوده و به همین خاطر هم تسلیم نامه اسکندر و گروهش با مهر دولتی برای تحویل گاوصندوقی پر از شمش طلا میشود. شخصیتهای ریز و درشت دیگری هم در این قطب دیده میشوند که هر یک نمایندهای از طبقات مختلف جامعه هستند که نمونه درخشانش را میتوان در راننده تانک فعلی و مکانیک سابق جستوجو کرد. اسکندر نیز به عنوان ضدقهرمان خوب از کار درآمده و به باور مخاطبان خود مینشیند که بخش مهمی از آن به هویت داشتنش بازمیگردد. همینطور حضور سعید راد با فیزیک خاص خود در این نقش به این شخصیت ابهت بیشتری بخشیده است. سلیمه هم دیگر شخصیت محوری فیلم است که در نیمه دوم آن پررنگ شده و به دنبال انتقامگیری شخصی از زینال است؛ شخصیتی کنشمند با واکنشهای بیرونی که البته میتوانست بهتر از اینها از کار درآید.
بلمی به سوی ساحل
زندهیاد رسول ملاقلیپور با توجه به اینکه خود در روزهای محاصره خرمشهر به عنوان عکاس حضور داشته، در دومین فیلم بلند سینمایی خود شخصیتهای اصلی فیلمش را تکاورانی انتخاب کرد که به سختی خود را به این شهر رسانده و به نبردی جانانه برابر نظامیان عراقی دست زدند. در این فیلم شخصیتهای یاد شده با توجه به فرم قصه و تمرکز آن روی حادثهپردازی، بیشتر تیپهایی هستند که مخاطب با آنها همذاتپنداری کرده و سر آخر هم بابت شهادتشان منقلب میشود، دقیقا همان کارکردی که فیلمهای جنگی در زمان وقوع یک جنگ داشته و به تهییج افکار عمومی میپردازند.
خاک سرخ
ابراهیم حاتمیکیا در اولین مجموعه تلویزیونیاش سراغ گونه مورد علاقه خود رفته و خاک سرخ را در بستر روزهای آغازین جنگ تحمیلی روایت کرده است. لیلا در شب ازدواج خود با مهندسی جوان با مردی مرموز مواجه میشود که خبر از زنده بودن پدر و مادرش داده و راز بزرگی را برایش آشکار میکند. سفر او و همسرش به خرمشهر همزمان با حمله ناگهانی عراق به مرزهای ایران شده و لیلا را با خود به سفری تلخ و پرفراز و نشیب میبرد. بخش مهمی از موفقیت خاک سرخ در مواجهه با مخاطبان به قصه خوب پرورش یافته و سرشار از فراز و فرودش بازمیگردد که مخاطب را با قهرمان آن همراه و همدل میسازد. ایرج محجوبی که به دلیل فعالیتهای سیاسی سالها زندان بوده نیز پس از آزادی سراغ دخترش رفته و او هم سرانجام سر از خرمشهر در حال سقوط درمیآورد. سرانجام این خانواده چهار نفره یکدیگر را پیدا میکنند در حالی که ایرج به اسارت درآمده و با چشمان اشکبار خود به شهر سقوط کردهاش مینگرد. حاتمیکیا که شناخت دقیق و کاملی از حماسه هشت ساله دفاع مقدس داشته، در خاک سرخ تصویر بینقصی از روزهای محاصره و سقوط خرمشهر ارائه داده که پایان تلخ آن تا مدتها از ذهن مخاطب نرفته و شخصیتهایش همچون لیالی، لعیا و لیلا را ماندگار کرده است.
در چشم باد
این مجموعه ۵۲ قسمتی ساخته مسعود جعفریجوزانی که به ۶۰ سال تاریخ معاصر ایران از کودتای رضاخانی ۱۲۹۹ تا آغاز جنگ تحمیلی و سر آخر فتح خرمشهر میپردازد، نگاه خاص و متمایزی به روزهای منتهی به فتح خرمشهر داشته و در این مسیر از تصاویر مستند هم لابهلای تصاویر خود بهره گرفته است. کاری که تنها به تصویر محدود نشده و صدا را هم در برگرفته است و از این لحاظ برای مخاطب جذابیتهای بسیار دارد. روزهای منتهی به عملیات حصر خرمشهر روزهای پرالتهابی بوده که جوزانی به خوبی آن را به تصویر کشیده و مخاطبان خویش را با گوشهای از فداکاری و جسارت رزمندگان کشور آشنا کرده است. برای مثال میتوان به سکانس تکاندهنده جنگ نابرابر نیروهای ایرانی با سربازان عراقی در دشتی مسطح و همواری اشاره کرد که با ورود هلیکوپترهای عراقی به نبردی تمامعیار تبدیل میشود.
جوزانی در سکانس آخر در چشم باد، بیژن را به خرمشهر آزاد شده و در نهایت به پسرش میرساند در حالی که ترکشی سرگردان قلبش را هدف قرار د اده است. این سکانس غمانگیز شاهبیت در چشم باد است که نگاهی به اسطورههای ایرانی داشته و روی مخاطب تاثیری عمیق بر جای میگذارد. در واقع این شهادت درست در امتداد زندگی پرفراز و فرود بیژن است که تا مدتی ذهن مخاطبان در چشم باد را به خود معطوف میکند.
گلهای گرمسیری
محمدمهدی عسگرپور در این مجموعه داستان خود را در روزهای نزدیک به آغاز جنگ و با محوریت زوجی جوان (ناهید و رسول) روایت کرده که رسول پس از تعطیلی دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی روانه خرمشهر برای دفاع از کشور خود میشود. ناهید هم پس از مدتی به او پیوسته و ماجراهای مختلفی را از سر میگذراند که دامنه آن به بخشهای زمان حال و دهه ۸۰ نیز کشیده میشود. این دو شخصیت تاحدود زیادی خوب از کار درآمده و مخاطب برای همذاتپنداری با آنها مشکلی ندارد و از این منظر عسگرپور نمره قبولی گرفته است. با این حال بخش زمان حال به قوت دوره اول از کار درنیامده و نوعی دوپارگی را بر آن حاکم کرده است. در این میان باید به ضد قهرمان گلهای گرمسیری هم اشاره کرد که سروشکل درست و استانداردی داشته و بازی درخشان پرویز فلاحیپور هم به دیده شدن هرچه بیشتر آن کمک شایانی کرده است.
ادبیات
اگر بخواهیم در مورد خرمشهر کتابی را معرفی کنیم که به تمام معنا به روزهای خونین آن پرداخته است بیگمان کتاب «دا» اولین خواهد بود.
این کتاب خاطرات دختری هفده ساله بهنام سیدزهرا حسینی از۲۰ روز حضورش در خرمشهر و اتفاقات جنگ تحمیلی است که توانست در مدتیاندک تمام نگاهها را به خود جلب کند. این کتاب را «دا» نام نهادند که تشکری باشد از همه ماداران ایران اسلامی و همه مادرانی که در طول این سالها فرزندان خویش را راهی آزمونهای سخت کردهاند و صبورانه سوختهاند و در فراغ عزیزانشان مویه کردهاند. اما سوره مهر سه سال پیش هم به مناسبت بیستوپنجمین سالروز آزادی خرمشهر مجموعه کتابهایی را با هدف بازگویی خاطرات آن روزها منتشر کرد که بخش زیادی از این کتاب خاطرات افسران و نظامیان عراقی از روزهای اشغال این شهر است.
از جمله این کتابها میتوان به این عناوین اشاره کرد: «من در شلمچه بودم» خاطرات سرهنگ عراقی ثامر عبدالله، «رازهای دوران پرالتهاب» خاطرات سروان ثامر حمود الخالصی، «آخرین شب در خرمشهر» خاطرات سرهنگ کامل جابر، «آتش و خون در خرمشهر» خاطرات سرهنگ دوم ستاد خالد سلمان محمود کاظمی، «ماموریت در خرمشهر» خاطرات سرهنگ صبار فلاح اللامی، «حمله بزرگ» خاطرات سرهنگ دوم موفق اسعد الدجیلی، «اعترافات» خاطرات سرهنگ عبدالعزیز قادر السامرایی، «جنایت در خرمشهر» خاطرات افسران عراقی، «عبور از خاکریز» خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن و... همچنین پنج عنوان کتاب از این مجموعه هم به روایت خاطرات زنان خرمشهر اختصاص دارد که کتاب «خرمشهر کو جهانآرا» به مصاحبه با صغرا اکبرنژاد همسر سردار شهید سیدمحمد جهانآرا اختصاص دارد. «خرمشهر خانه رو به آفتاب» هم خاطرات صدیقه زمانی همسر سردار شهید سیدعبدالرضا موسوی است.
«خانهام همین جاست» خاطرات افسانه قاضیزاده، «پاییز ۵۹» خاطرات زهرا ستوده و «پوتینهای مریم» خاطرات مریم امجدی است. اما در همین مجموعه سعید فخرزاده و احمد دهقان هم کتاب «آزادی در خرمشهر»، خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی و سیدقاسم یاحسینی «مهمان فشنگهای جنگی» خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی مجید بنشاخته (سجادیان) را ارائه کردهاند و مریم شانکی هم کتاب «در کوچههای خرمشهر» را که شامل مجموعه گفتوگوهایی است که در سال ۶۰ و ۶۱ صورت گرفته نوشته است. آخرین کتاب از این مجموعه هم به ناگفتههای نامه تاریخی علی شمخانی فرمانده سپاه خوزستان با عنوان «به داد ما برسید» اختصاص دارد.
موسیقی
ممد نبودی ببینی
ممد نبودی ببینی یک نوحه است که به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به یاد محمد جهانآرا خوانده شده است. شعر این قطعه توسط جواد عزیزی از رزمندگان خرمشهر سروده و نخستین بار توسط حسین فخری همرزم او بر سر مزارش خوانده شد. یک سال بعد کویتیپور همزمان با سالگرد آزادسازی خرمشهر نوحه را اجرا کرد.
ریشه نوحه «ممد نبودی ببینی» به یک ملودی بوشهری متعلق به موسیقیهای عزاداری برمیگردد. این ملودی در سالهای دور توسط جهانبخش کردیزاده (بخشو) با مطلع «لیلا بگفتا ی شه لب تشنهکامان / دستم به دامان، آقا الامان» در ایام محرم و صفر خوانده شده است. ناصر تقوایی این قطعه را در فیلم مستند «اربعین» خود نیز با اجرای بخشو آورده است.
نماهنگ خرمشهر
این اثر یکی از قطعات آلبوم «بازی عوض شده» با صدای علیرضا عصار است که توسط بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس سرمایهگذاری و تهیه شده است. این آلبوم با دربر داشتن اشعاری حماسی اجرا شده است. ترانهسرایان و شاعران این آلبوم عبارتاند از افشین مقدم، بهزاد بمانی، سعید بیابانکی، مهدی شجاعی و دکتر شجاعپور. ترانه «خرمشهر» با موضوع آزادسازی خرمشهر و ترانهسرایی دکتر شجاعپور و آهنگسازی و تنظیم فواد حجازی تهیه شده است.
خوزستان
سال گذشته در چنین روزی محسن چاووشی تکآهنگ خوزستان را به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر منتشر کرد که با استقبال فراوان مردم مواجه شد و شایعه ممنوعالکاری او به دلیل پخش این آهنگ نیز سر زبانها افتاد. اما بعد از گذشت چند روز خودش این شایعه و به طور کل ممنوعالکاریاش را رد کرد. آهنگسازی و تنظیم این قطعه توسط محسن چاووشی انجام شده و ترانه آن را حسین صفا سروده است. ابیاتی از این ترانه؛
تنهای تنهای تنهایی، مظلوم مظلوم مظلومی
بییار بییار بییاری، خوزستان خوزستان خوزستان
بی دردا خوابیدن خوابیدن، نامردا خوابیدن خوابیدن
اما تو بیداره بیداری، خوزستان خوزستان خوزستان
ای مردم ای مردم ای مردم، بارون کو بارون کو بارون کو
ای بارون ای بارون ای بارون، کارون کو کارون کو کارون کو
از خاکت از نفتت از خونات شب دستش رنگینه رنگینه
ای قاضی ای قاضی ای قاضی شب جرمش سنگینه سنگینه
تجسمی
کتاب عکس خرمشهر یکی از معدود مجموعههای مصور از عملیات آزادسازی خرمشهر و فتح این شهر است. این مجموعه که از سوی انجمن عکاسان انقلاب و دفاع مقدس و بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس منتشر شده است راوی خاطرات عکاسان دفاع مقدس از روزهای جنگ و حماسه در خرمشهر است. این کتاب شامل ۲۸۷ قطعه عکس از ۴۸ عکاس و هنرمند است که در طی روزهای مقاومت و دوره اشغال شهر و طی برگزاری عملیات بیتالمقدس و آزادسازی شهر و تاثیرات ناشی از حضور دشمن در ایام اشغال عکاسی شده است.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد