2 - 02 - 2023
واقعیتهای نرخگذاری ارز
میثم رادپور*- رسانهها یکی از ارکان دموکراسی هستند. حتی برای داشتن رشد اقتصادی به رسانههای آزاد نیاز است و از آنجا که بیان هر کس محدود است و رسانهها باید صدای جامعه را به گوش مسوولان برسانند، یکی از ابزارهای تحقق دموکراسی و رشد اقتصادی هستند و نمیتوان گفت رسانههای آزاد مانع از تحقق رشد و شکوفایی اقتصاد میشوند.رسانهها این قدرت را دارند که موضوعات بااهمیت را کماهمیت جلوه دهند یا موضوعات کماهمیت را بااهمیت جلوه دهند و از این وجه که به طور سیستماتیک میتوانند پیامهایی را به جامعه برسانند، میتوانند آثار مثبت یا منفی بر جامعه بگذارند. اگر محتوایی که در دسترس مردم قرار میدهند، گمراهکننده باشد، رسانهها آسیبزا خواهند شد و میتوانند بر اقتصاد تاثیر بگذارند، همانطور که در ایران اتفاق افتادهاست اما رسانهها قادر نخواهند بود قیمت ارز را جابهجا کنند.تنها کاری که رسانهها میتوانند انجام دهند، اعلام قیمتها در بازار طلا، سکه و ارز است و حال باید پرسید که چرا کار به جایی رسیده که افزایش نرخ ارز بر گردن رسانهها افتاده است. در چند سال قبل، در سالهای ۹۳ تا ۹۴ قیمت دلار بسیار شفاف بود و این بازار شفاف با بستن صرافیها آنقدر غیرشفاف شده که هیچ کجا قیمت اعلام نمیشود و تنها با رسانههایی که قیمت اعلام میکنند برخورد میشود.فقط با خبر نمیشود بازار را کنترل کرد و با قیمت دادن به تنهایی نمیشود روند بازار ارز را تغییر داد، بلکه باید عملکردی صورت گیرد و عرضه و تقاضایی در کار باشد تا قیمت ارز تغییر کند؛ اتفاقی که امروز افتاده و رسانههایی که با آنها برخورد شده در نتیجه ادامه سیاست غیرشفافسازیهای دولت است.تبعات غیرشفافسازی این است که بازار دلار با آن حجم از شفافیت که حتی از بازار سرمایه نیز شفافتر بوده است، به وضعیتی دچار شده که قیمت واقعی ارز را نمیتوان پیدا کرد. تمام قیمتهایی که در بازار نقدی میبینید فیک هستند، چراکه دولت اصرار دارد قیمتهای غیرواقعی بزنیم و اینگونه شد که کار به جایی رسید که فعال غیرحرفهای نمیتواند ارز خود را در بازار بفروشد و مجبور میشود ارز خود را به دلالان بدهد و آنها نیز آن را با ۲ تا ۳ هزار تومان بالا و پایین بفروشند.
* کارشناس ارزی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد