29 - 11 - 2023
وداع با مهشید «هامون»
گروه فرهنگ و هنر- مراسم وداع با پیکر زندهیاد بیتا فرهی بازیگر سینما و تلویزیون صبح سه شنبه هفتم آذر ماه ساعت ۹ صبح در محل خانه سینما شماره دو واقع در خیابان وصال برگزار و سپس به سمت قطعه هنرمندان بهشتزهرا (س) تشییع شد. ستاره اسکندری اجرای این مراسم را برعهده داشت. کوروش سلیمانی بازیگر سینما و تلویزیون در ابتدای این مراسم با یادآوری اینکه یک بار نقش پسر خانم فرهی را بازی کرده، بیانیه انجمن صنفی بازیگران سینمای ایران را قرائت کرد.
در این بیانیه آمده است: بانوی سینمای ایران خانم فرهی هم از قطار پیاده شد. دیگر انگار عادتمان شده که جلوی خانه سینما یا تالار وحدت برای بدرقه هنرمندی دور هم جمع شویم. هنوز درگیر خبر بیتا فرهی بودیم که خبر فوت پروانه معصومی هم ما را شوکه کرد. اگر تعداد هنرمندان درگذشته امسال را مرور کنیم به عمق تلخی این سال پی میبریم. بیتا فرهی زنی سرشناس و تحصیلکرده بود که میشد شمایل زن مدرن ایرانی را دید. او بازیگر سینمای تفکربرانگیز بود. بیتا فرهی را هر که دیده، میتواند شهادت دهد که وقار، مهربانی، تشخص و مردمداری جزو ویژگیهای او بوده که یاد و خاطره او را در ذهن ما ماندگار میکند. سلام ما را به مهرجویی و شکیبایی و یار سفرکرده دیگر برسانید. در ادامه مراسم دلنوشته مسعود کیمیایی برای این بازیگر خوانده شد. کیمیایی نوشته بود: در فیلمی با خانم فرهی کنار هم بودیم. او یک انسان شریف و شایسته بود.
داریوش فرهنگ در بخش دیگری از مراسم با بیان اینکه فرهی بانوی خاص سینما بود، اظهار کرد: هنوز خبر درگذشت مهرجویی را هضم نکرده بودیم. این چه سونامی وحشتناکی است که سراغ ما آمده است؟ دلم میخواست در بودنش صحبت کنم. به جای زندگی کار ما این شده که از مرگ سخن بگوییم. از دستها و افکار آلوده صحبت کنیم. مگر دل ترکخورده ما چقدر طاقت دارد؟
وی با بیان اینکه بیتا فرهی انگار از ازل برای سینما ساخته شده بود، تاکید کرد: هنرمندان دو بار میمیرند؛ یک بار از بیکاری دق میکنند و یک بار هم با مریضی و استرس میمیرند. وقتی به ملاقاتش رفتم درست نمیتوانست صحبت کند. از من پرسید کار میکنی؟ من پاسخ مثبت دادم که آزردهخاطر نشود. فرهنگ افزود: بیتا فرهی از من خواست کار کنید. وقتی کار کنیم روح این همکاران شاد میشود. تا شقایق هست زندگی باید کرد. او کارش را جدی میگرفت، اما خودش را جدی نمیگرفت.
علی دهکردی مدیرعامل خانه سینما هم در ادامه مراسم گفت: یک ستاره همیشه در آسمان ستاره است. حتی اگر جسم زمینی بیتا فرهی به خاک برگردد او همیشه ستاره است.
وی افزود: پیکر نحیف و ترد سینمای ما تاب و طاقت این همه سوگ را ندارد، ولی باید تاب بیاوریم. این قطار نباید توقف کند.
مهسا قریشی دختر مرحوم فرهی نیز اظهار کرد: مادر عاشق کشور و خاکش بود. دوست داشت اینجا نفس بکشد. همیشه گزیده کار میکرد. دوست داشت نتیجه کارهایش را مردم دوست داشته باشند. جوایز جشنوارهها برایش مهم نبود. هیچوقت از شرایط کارش گلایه نکرد، چون عاشق زندگی بود. وی افزود: مادر به اصرار خودش از فرانسه به ایران برگشت تا کنار مردم باشد. نمیخواست در قطعه هنرمندان به خاک سپرده شود. الان آسمان هم دارد گریه میکند، چون مادرم باران را دوست داشت.
لیلا حاتمی که سخنران بعدی مراسم بود، ضمن عرض تسلیت به خانواده بیتا فرهی و دوستداران سینما اظهار کرد: من شانس همکاری و دوستی با خانم فرهی را داشتم. قبل از اینکه با هم کار کنیم، با هم دوست شدیم. نمیدانم آدمها چگونه با هم دوست میشوند، اما همه چیز برای ما طبیعی و عادی بود و من بیتا را «تو» خطاب میکردم.
وی افزود: خانم فرهی مثل هنرپیشهها نبود؛ نه در فیلمهایش و نه در بیرون فیلمهایش. خانم فرهی زن بود؛ زنی که برای مردها، برای زنها و برای بچهها، «زن» است. وقتی در «هامون» دیدمش، مرا یاد مادری انداخت که هر بار به مدرسه میآمد، بچهها به سمتش میدویدند تا در اطرافش باشند. زنی که با ورودش در سکوت، هیاهو میشد. افتخارآمیز بود؛ شکننده، باصلابت، نجیب، شیکپوش، معطر، تمیز، متواضع، سربهزیر، با عینک آفتابی و لبهایی که انگار میخندیدند. آیا خجالتی هم بود؟ نمیدانم.
حاتمی با تاکید بر اینکه فرهی باصفا و بیریا بود و خصوصیترین مسائل و عواطف را با ظرافت میتوانست به زبان بیاورد، اظهار کرد: با او اصل مطلب در جریان بود، بیهیچ تعجبی. غرور بیتا نمیدانم از کجا بود. فکر کنم اصلا غرور نبود. انگار حواسش اصلا به این موضوع نبود. این بازیگر سینما ادامه داد: فکر کردن به بیتا فرهی و حالتهایش، اشکم را درمیآورد. او یک انسان واقعی و حواسجمع بود. مرا یاد وضعیت انسانی «خود بودن» میانداخت؛ وقتی واقعا فقط انسان هستیم و حواسمان جای دیگری نیست. به نظرم بیتا همینگونه بود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد