3 - 05 - 2025
وزارت علوم ستاد پشتیبانی دانشگاه باشد، نه ستاد فرماندهی
مدیریت دولتی، قربانی نگاههای سطحی
فاطمه محمودیفر- نشست ملی اساتید مدیریت دولتی دانشگاههای سراسر کشور ۱۰اردیبهشت ۱۴۰۴ در دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد. این رویداد با حضور چهرههای مطرحی مانند دکتر الوانی، دکتر سید نقوی، دکتر لطیفی، دکتر میر سپاسی، دکتر فقیهی، دکتر داناییفر و دیگر صاحبنظران برگزار شد و موضوعات کلیدی و چالشی حوزه مدیریت دولتی در ایران، از زوال جایگاه رشته تا بحرانهای مدیریتی در دستگاههای اجرایی به بحث گذاشته شد.
مدیریت دولتی نیازمند نظام حرفهای مستقل است
ابتدا دکتر الوانی، پدر مدیریت دولتی ایران با سخنانشان مراسم را شروع میکنند. ایشان پیشنهاد میکنند که ایجاد نظام مدیریتی مشابه نظامپزشکی که کنترل و پایش آن توسط یک نهاد مردمی مستقل، اداره و انجام شود لازم است و هدف این است که این نهاد مستقل بتواند به سازمان اداری و امور استخدامی کمک کند، نه اینکه مخالف یا مدعی آن باشد.
فلسفه پشت نظام مدیریتی، کنترل همتایان است، به این معنی که مدیران خودشان همدیگر را کنترل کنند، مشابه پزشکان، مشاوران و مهندسانی که خودشان آن گروه را کنترل میکنند. وی با اشاره به اینکه اساسنامهای برای چنین نظام مدیریتی نوشته شده و عدهای در دورههای مختلف دنبال آن رفتهاند، گفت: اما این موضوع به بنبست خورده و ادعایشان این بوده که این اقدام تلاشی برای ایجاد انحصار در مدیریت است در حالی که هدف ایجاد نظم و حرفهایگری است. این امر با حرفه پزشکی که هدفش فراگیر بودن علم پزشکی است، مقایسه میشود.
ایشان اعتقاد بر این دارند که اگر چنین نظامی ایجاد شود، نابسامانی موجود در مدیریت تا حدودی حل شده و نظم پیدا میکند و اشاره بر این موضوع که این کار شاید بتواند مسائلی نظیر فاجعهای که در بندرعباس رخداده را با شدت کمتری رقم بزند.
وی تاکید داشتند بر اینکه مدیری که منصوب میشود، نباید صرفا براساس علاقه شخصی باشد بلکه باید برنامهریزی مدیریتی، سازماندهی و کنترل بلد باشد. مورد بندرعباس نشان داد که مشکل در کار مهندسی نبوده بلکه در سازماندهی و کنترل بوده است و همچنین تاکید بر اینکه مدیریت میتواند برخی معضلات را کاهش دهد و کم کند.
اداره به قفس علم تبدیل شده
دکتر الوانی ابراز امیدواری کردند که این جلسات استمرار پیدا کند تا بتوان با همکاری و همفکری به نتایجی دستیافت و برخی مسائل را حل کرد. وی افزود طرح مسالهای که امروزه با آن درگیر هستیم و درگذشته نبوده مساله اداری شدن علم است و امروزه اداره به قفس علم تبدیل شده است.
وی با مقایسه گذشته و امروز ابراز نگرانی میکنند و میگویند: درگذشته دانشگاههای بزرگ مانند دانشگاه تهران قوانین ارتقا را مینوشتند و به وزارتخانه میدادند، دانشگاهها قوت و قدرت داشتند اما امروز دانشگاهها مانند اداره ثبتاحوال شدهاند و صرفا ابلاغیات وزارت علوم را اجرا میکنند و این وضعیت را «ضایعه» میداند. دکتر الوانی معتقد است که وزارتخانه ظلم بزرگی به دانش در این کشور میکند و میگویند یک شخص باید این موارد را بگوید.
ایشان اشاره به جزئیات دستوری وزارتخانه حتی در مورد مجلات علمی (مثلا تعداد صفحات یا محل نوشتن نام) میکند و تجربهای از گفتوگو با وزیر وقت علوم که مدعی بود دانشگاهیان را در وضع قوانین مشارکت میدهند، میگویند اما ایشان معتقد است مجامع علمی و دانشگاهها نباید تحت سیطره اداری باشند بلکه باید اداره تحت امر آنها باشد. از جهت علمی، وزارت علوم باید ستاد پشتیبانی دانشگاه باشد، نه ستاد فرماندهی دانشگاهها.
ایشان به صحبتهای وزیر علوم قبلی در فرهنگستان که به خود میبالید مبنی بر خاموشکردن تدریجی برخی رشتهها که به درد نمیخورند و انگار خود را مامور اطفای حریق میدانستند اشاره کرد.
دکتر الوانی این موضوع را مطرح کرد که یکی از نگرانیهای ایشان این است که ممکن است رشتههایی مانند مدیریت دولتی نیز بهتدریج خاموش شوند و دانشگاهها باید تصمیمگیرنده اصلی در مورد خاموش یا روشنکردن رشتهها باشند، نه مسوولان اداری. وی افزود: این وضعیت «ادارهشدن علم» است که در آن اهل اداری به اهل علم حکم میکنند.
در آخر ایشان ابراز امیدواری کردند که با جمعشدن این گروهها، صدای آنها شنیده شود و این جمع برای رشته و دانش مدیریت مفید است و باید استمرار پیدا کند تا بتواند رشته مدیریت را در برابر کسانی که به آن «تعدی و تعرض» میکنند، محافظت کند.
هشدار درباره مرگ خاموش رشته مدیریت دولتی
پس از سخنرانی دکتر الوانی، جناب دکتر میرعلی سید نقوی، رییس دانشکده مدیریت و حسابداری دانشگاه علامه طباطبایی به سخنرانی پرداختند. وی با اشاره به نکتهای که «آقای دکتر الوانی» مطرح کرده و خود او نیز آن را باور دارد سخنان خود را شروع کردند: رشته مدیریت دولتی در حال به حاشیه کشیدهشدن است و دارد خاموش میشود. در دانشکدهها نیز تراز رشتهها بههمخورده و در مقایسه با رشتههای دیگر (مانند کسبوکار، روابط بینالملل، گمرک)، ورودیهای مدیریت دولتی هم کم شده و به نظر میرسد در «لیست سیاه» قرار گرفته است.
ایشان با طرح چند سوال که: چه باید کرد؟ آیا باید سواد اساتید رشته بالا برود؟ آیا باید در داخل رشته «بازآفرینی» رخ دهد؟ یا باید محتواها با سطح جدیدی مطرح شوند؟ سخنانشان را ادامه دادند.
دکتر نقوی به ظهور عنوانهای رشته جدیدی که بسیار جذاب و پرطمطراق هستند اما محتوای این رشتههای جدید، همان تئوریهای قدیمی مدیریت دولتی است که قبلا تدریس میشده است اشاره کرد. ایشان پیشبینی میکند که رشته مدیریت دولتی در یکی، دو سال آینده بهطورجدی با چالش مواجه خواهد شد.
4/2میلیون کارمند و غیبت دادههای آماری!
دکتر علیرضا کوشکیجهرمی بهعنوان میزبان برنامه از آقای دکتر الوانی و دکتر سید نقوی بابت سخنانشان تشکر کردند و افزودند: جناب دکتر الوانی یکی از مهمترین انگیزههای تشکیل این جمع و این مراسم بودهاند و برای استمرار این جلسات ابراز امیدواری کردند. سپس ایشان با اشاره به جناب دکتر لطیفی از ایشان برای سخنرانی دعوت کردند. ابتدا ایشان سخنان خود را با تقدیر و تشکر از اساتید گرامیشان شروع میکنند و سپس به سخنرانی میپردازند.
وی خود را «سربازی که الان از جبهه آمده» توصیف میکنند که خاطرات و آموختههای زیادی از اتفاقات سه سال اخیر دارد و تلاش کرده روزمرهاش را بنویسد که حدود ۱۲۰۰صفحه شده است. دکتر لطیفی به موضوع کارکنان دولت پرداخته و آماری ارائه میدهند: بیش از ۲میلیون و ۴۰۰هزار نفر کارمند در دولت داریم و در وزارتخانهای مانند آموزشوپرورش، قریب به یکمیلیون کارمند وجود دارد.
ایشان به این موضوع اشاره میکنند که در آموزشوپرورش، حدود ۴۰۰هزار نفر بدون هیچ آزمونی وارد شدهاند که این یکی از «دردهای نظام آموزشوپرورش» است و بیان میکنند که حجم نیروی انسانی در دستگاه دولتی زیاد است اما به معنایی کمبود هم وجود دارد، خصوصا در حوزههای تخصصی. وی به نبود دادههای دقیق از کارکنان دولت در سالهای گذشته اشاره میکنند و میگویند از سال ۸۴ به بعد سالنامه آماری کارکنان وجود نداشته است و خبر میدهند که سالنامههای آماری سالهای۱۴۰۰، ۱۴۰۱ و ۱۴۰۲ تهیه شده است. دکتر لطیفی از دیگران خواهش میکنند که آن سالنامهها دیده شود چراکه آن را یک عکس از وضعیت نظام اداره کشور ما میداند.
وی اشاره بر این دارد که میگویند دولت بیش از ۴۰۰هزار خدمت به مردم ارائه میکند اما این سوال مطرح میشود که آیا مردم راضی هستند؟ و بیان میکنند که سازوکاری برای ارزیابی رضایت مردم وجود ندارد چراکه باز کردن این پرونده میتواند مشکلات زیادی را آشکار کند. این وضعیت در وزارت علوم، آموزشوپرورش و بهداشت نیز وجود دارد. ایشان به موضوع «دشمنسازی دولت» و تحولاتی که در حال وقوع است اشاره میکنند و معتقدند که رشته مدیریت دولتی باید سریعتر حرکت کند.
دکتر لطیفی داستانی از یک استاد دانشگاه تعریف میکنند که توصیهای به رییسجمهور داده بود ولی از اطلاعات پایه (مانند حضور همیشگی رییس سازمان امور اداری و استخدامی در جلسات دولت از سال ۴۵) بیاطلاع بود و این باعث مشکلاتی برای دانشجویان میشود.
ایشان اعلام آمادگی میکنند که بهعنوان «سربازی که زخمی شده»، حاضر به نشست و بحث در حوزه نظریه دولت، سیاست حکمرانی و اداره کشور هستند چراکه باوجود انبوه نظریات، انتخاب نظریه مناسب برای اداره کشور دشوار است و نتایج بررسی ۱۰سال گذشته آزمونهای استخدامی را بیان میکنند و میگویند که ۷۰درصد رشتههایی که در وزارت علوم تدریس میشود، در دولت هیچ متقاضیای ندارند و این مساله را به آمار بالای بیکاری در میان فارغالتحصیلان دانشگاهی مرتبط میدانند و بر نیاز به انطباق هماهنگی با نیازهای واقعی بخش دولتی تاکید میکنند.
وی نکته جالبتوجه را این میدانند که در رشته مدیریت دولتی، بیشترین تقاضا در دولت وجود دارد و سه رشته اصلی با بیشترین نیاز دستگاههای اجرایی را علوم تربیتی (آموزش ابتدایی، مشاوره)، پرستاری و مدیریت دولتی برمیشمارند. ایشان بیان میکنند که بخش عمدهای از نیازهای دستگاههای اجرایی توسط فارغالتحصیلان مدیریت دولتی تامین میشود و هر تحولی در این رشته بر عملکرد دولت، بهرهوری و رضایتمندی مردم موثر است.
دکتر لطیفی در پایان رشته پزشکی را مثال میزنند که هر چند سال یکبار دورههای بازآموزی برای پزشکان تعریف میشود تا با دانش روز آشنا شوند اما در مقابل، در رشته مدیریت دولتی چنین کاری (دورههای بازآموزی) انجام نشده است و تاکید میکنند افرادی که ۲۰-۳۰ سال قبل با دانش آن زمان فارغالتحصیل شدهاند، با دانش قدیمی نمیتوانند با تحولات امروز، تغییر مشاغل و شرایط احراز آنها کنار بیایند. ایشان پیشنهاد میکنند مرکز آموزش مدیریت دولتی و دانشگاهها در زمینه دورههای بازآموزی کمک کنند.
دانشگاهها آموزش را با نیاز بازار هماهنگ کنند
در ادامه مراسم دکتر علیرضا کوشکیجهرمی در مورد بازار کار و مساله کار دانشجویان به سخنرانی پرداختند. ایشان معتقدند که دانشگاهها و فارغالتحصیلان با بازار کار ارتباط تنگاتنگی دارند و علاوه بر محتوای آموزشی نیاز داریم که بحث شکل آموزش هم متحول کنیم. وی افزود که در هفته گذشته متوجه این موضوع شدند که یکی از دانشگاههای خوب کشور قراردادی با یکی از بزرگترین شرکتها بستند و دانشجویانش را یک ترم در طول تحصیل در مقطع کارشناسی بورسیه میکند که در آنجا مشغول به کار شوند و آن شرکت هم به دانشگاه و هم به دانشجو حقوق میدهد و فرآیند کارآموزی را تسهیل میکند و اگر این فرآیند در تمام رشتهها در مقطع پایه (کارشناسی) انجام شود ما شاهد تحول بزرگی خواهیم بود و برای بهبود این وضعیت، علاوه بر تغییر محتوای آموزشی، نیاز به تحول در «شکل آموزش» و استفاده از «روشهای آموزش متفاوت» مطرح شده است. در این بین دکتر الوانی به طور کوتاه در مورد دیدارشان با وزرای اسبق علوم صحبت کردند: ایشان رو به وزیر اسبق گفته بودند تا زمانی که وزارت علوم «عرضهمحور» باشد یعنی براساس آنچه دانشگاهها دارند (تعداد رشتهها و ظرفیتها) عمل کند، بهجای اینکه «تقاضامحور» باشد و نیازهای جامعه و بازار کار را در نظر بگیرد، مشکل بیکاری فارغالتحصیلان ادامه خواهد داشت. این رویکرد بهعنوان یک «مشکل بنیادی» توصیف شده است.
دانشگاه آزاد، بازوی فرهنگی کشور است
در ادامه به سخنرانی پروفسور ناصر میرسپاسی میپردازیم. دکتر میر سپاسی عمدتا به نقش و جایگاه دانشگاه آزاد اسلامی اشاره داشتند. بخش اصلی محتوای منتسب به سخنان ایشان در متن زیر آمده است.
ایشان همکاری خود را با دانشگاه تهران پس از دریافت مدارک تحصیلی و سپس با دانشگاه آزاد پس از تاسیس آن آغاز کردند.
او معتقد است که دانشگاه آزاد نقش مهمی ایفا کرده است و علاقهمند به نزدیکتر شدن ارتباط و شناخت بیشتر بین دانشگاههای دولتی و دانشگاه آزاد هستند. وی بیان میکند که دانشگاه آزاد در واقع «کار خلافی نمیکند» و دارد به تعلیموتربیت ردهبالای کشور کمک میکند و میپذیرد که دانشگاه آزاد ممکن است نقطهضعفهایی داشته باشد.
دکتر میر سپاسی از مطرحشدن این موضوع در جلسه ابراز خوشحالی کرده و آمادگی خود را برای کمک به رفع مشکلات دانشگاه آزاد اعلام میدارد و پیشنهاد میکند که خود وزارت علوم نیز باید در هر جایی که نارسایی و ضعف در فعالیت دانشگاه آزاد میبیند، کمک و آن را تعدیل کند.
وی تاکید میکنند که دانشگاه آزاد تاثیر فرهنگی در سطح کشور گذاشته و در شهرهای کوچک، باوجود نقاط ضعف یا عدم توانایی کافی، فرهنگسازی کرده و معتقد است که دانشگاههای دولتی و وزارت علوم بهخصوص افرادی مانند آقای دکتر الوانی که با دانشگاه آزاد همکاری داشتهاند، باید برای برطرفکردن مسائل تلاش کنند. او نقش دانشگاه آزاد را در حال حاضر در ایران استراتژیک میداند چراکه در هر شهر کوچکی شعبه دانشگاه آزاد وجود دارد و این را بسیار مهم تلقی میکند و میگویند مشابه آن در دنیا وجود ندارد و بهجای تمرکز بر مشکلات، باید راهحلها را پیدا کرد.
باید خلأهای واقعی مدیریت را به دانشجویان نشان داد
سپس جناب دکتر ابوالحسن فقیهی در مورد مدیریت دولتی به سخنرانی پرداختند. ایشان از دیدار دوباره با همکاران و دوستان قدیمی خود ابراز خوشحالی کردند و سپس افزودند که تصورشان این است که همکارانشان در دانشگاه بهعنوان اساتیدی که مدیریت دولتی را تدریس میکنند طبعا از تجارب خوبی برخوردار هستند و این تجارب را به واسطه گذر زمان و ارتباطاتشان با سازمانهای دولتی به دست آوردهاند.
وی گفت که کموبیش خلعهای مدیریت دولتی را در ایران میبینیم و وجودشان را حس میکنیم و آن را نمیشود انکار کرد و کاری که در دورههای ارشد و دکتری میتوانیم انجام دهیم آن صحنهها و موضوعاتی که مطرح و بحث میکنیم واقعیتهایی باشد که در مدیریت دولتی ما وجود دارد.
او افزود: باتوجهبه توانمندیهای دانشجوهای دکتری به آنها توصیه میکند که در چه موضوع مدیریت دولتی کار تحقیق را انجام دهند و این یکی از کارهای مهمی است که باید گامبهگام ببینیم چه کاری میتوان کرد و بهعنوان استاد، دانشجو را هدایت کرد که هم او آشنا شود و هم اینکه نتیجه یکسال یا یکسالونیم تحقیقی که بهعنوان یک رساله دکتری انجام میدهد قابلاستفاده باشد. ایشان مشتاق برگزاری بیشتر این نشستها برای شناسایی خلأهای مدیریت دولتی در عمل و اصلاح آنها بودند.
مدیریت دولتی قربانی نگاههای سطحی شده است
در ادامه دکتر داناییفر با زبانی تند از نگاهی که به مدیریت دولتی ایران وجود دارد سخنانشان را شروع کردند. دکتر داناییفر با نگاهی که معتقد است مدیریت دولتی کار زیادی انجام نداده یا اهمیت آن کاهشیافته، مخالف است. او اشاره میکند که انصاف باید رعایت شود چراکه در سالهای اخیر و از زمان ورود علم مدیریت به ایران، کارهای زیادی انجام شده است.
ایشان تاکید دارد که برخلاف برخی دیدگاهها در عمل، تغییرات زیادی در نظام اداری و سیستمها اتفاق افتاده است. برای مثال، به کاری که آقای دکتر خانی در دوره رییسی در خصوص مجوزها انجام داده اشاره میشود که یک اتفاق خوب بوده و مدیریت دولتی در آن نقش کمککننده داشته است و نتیجه میگیرد که نباید اینگونه به مدیریت دولتی ایران چوب حراج زد. ایشان به بقا و اهمیت رشته مدیریت دولتی اشاره میکنند و تاکید میشود که رشته مدیریت دولتی بوده، هست و خواهد بود. وی انتقادی مطرح میکند که متاسفانه نحوه پذیرش در این رشته ایراداتی پیدا کرده و در نتیجه، کیفیت نیروهایی که وارد حوزه مدیریت دولتی میشوند و قرار است سکان دولت را در دست بگیرند، در جاهایی تغییر (کاهش) پیدا کرده است. ایشان درباره دیدار خود با وزیر علوم قبل از ماه مبارک رمضان اشاره میکند و میگوید که به وزیر علوم عرض کردهاند که خود دانشگاهها به رشته مدیریت اهمیت نمیدهند. برای روشنشدن این موضوع مثال میزند که رییس یک دانشگاه ممکن است «دکترای کشاورزی» داشته باشد و مشاورش «دکتر علفهای هرز» یا «دکترای گیاهشناسی دریایی» باشد. در حالی که دانشکده مدیریت در همان دانشگاه وجود دارد و میتوان از متخصصان مدیریت بهعنوان مشاور استفاده کرد. این وضعیت حتی در وزارت علوم نیز دیده میشود. او ماجرایی تعریف میکند که رییس دانشگاهی که نامش را در حضور وزیر برده بود، دو شب بعد با او تماس گرفته و گفته مشاورش دکترای علف هرز نبوده بلکه «جلبکهای دریایی» بوده است. این ماجرا را شاهدی بر وضعیت موجود در وزارت علوم میداند.
او پیشنهاد میدهد که نقطه شروع اصلاح و ورود برای بهبود وضعیت مدیریت، خود دانشگاهها هستند. اشاره میشود که چرا دانشگاههایی مانند دانشگاه تهران از اساتید مدیریت خود به نحو احسن استفاده نمیکنند. وی با قاطعیت میگوید که نباید ناامید بود زیرا در رشته مدیریت (اعم از بازرگانی، دولتی، صنعتی) کارهای زیادی در کشور انجام شده و اگر سیستمها دیده شوند، تحول شگرفی رخ داده است. در پایان، مجددا تاکید میکنند که اینگونه قضاوتکردن در مورد رشته مدیریت انصاف نیست.
امید به تداوم صدای جمعی مدیریت دولتی
پس از پایان صحبتهای دکتر داناییفر در پایان مراسم جناب دکتر الوانی سخنرانی کوتاهی میکنند و از بزرگان و اساتید میخواهند که دوباره این نشستها و تشکلات صورت بگیرد تا بتوان کمی در بعضی از مسائل کشور اصلاحاتی با همفکری یکدیگر صورت بگیرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد