27 - 11 - 2022
وزرای پیشنهادی ساپورت میپوشند!
محمد رضا ستوده-
عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس: مهمترین عامل رای اعتماد به وزرای جدید،داشتن زاویه با فتنه ۸۸ است.
ایشان در ادامه ادامه دادند: شیوههای مختلفی برای اثبات این موضوع وجود دارد اما ما دقیقترین روشها را اتخاذ خواهیم کرد تا دقیقا مشخص شود هر وزیر چه میزان با فتنه ۸۸ زاویه دارد.
شیوه زیر سه مرحله دارد که بهطور دقیق مقدار زوایا را مشخص میکند.
مرحله شماره ۱: در این روش ابتدا با گچ سفید خطی به نام «خط فتنه اسراییلی- آمریکایی ۸۸» روی زمین کشیده میشود و شخص وزیر روی خط دراز میکشد. اگر وزیر بهطور داوطلبانه دراز کشید که هیچ اگر نکشید ایشان را روی خط دراز میکنیم بهطوری که سر وزیر پیشنهادی با سر خط در یک نقطه قرار بگیرد. اگر وزیر بهطور کامل روی خط قرار گرفت و آن را بپوشاند به این معناست که وزیر پیشنهادی با خط فتنه ۸۸ زاویه ندارد و طبیعتاً رای اعتماد نمیآورد. در این روش وزیر محترم حتما باید ساپورت مشکی بپوشند تا زاویه یا عدم زاویه وی بهطور دقیق مشخص شود!
مرحله شماره ۲: در این روش مقدار زاویه وزیر پیشنهادی با خط فتنه مشخص میشود. در حالتی که شخص وزیر محترم با ساپورت و ترجیحا کتونی آدیداس صورتی روی خط دراز کشیده است یک نقاله روی ایشان قرار میگیرد تا مقدار زاویه بهطور دقیق مشخص شود. هر چه فاصله وزیر با خط بیشتر باشد رای اعتماد بیشتری کسب خواهند کرد.
مرحله شماره ۳: در این مرحله خالصترینها انتخاب میشوند. وزرایی که نزدیک به خط عمود هستند با گونیا عمود بودن آنها نسبت به خط فتنه تشخیص داده میشود. اگر وزیری با خط فتنه زاویه ۹۰ درجه داشته باشد نهایت رای اعتماد را میآورد و هیچگاه استیضاح نخواهد شد و به عنوان جایزه یک گونیا، نقاله، خطکش ۲۰ سانتی و یک جعبه مداد رنگی (بدون مداد سبز) به وی هدیه داده خواهد شد.
وقتی که نمیشود نگفت
شهرزاد همتی- مثلا یک روز از خواب بیدار میشوی و میبینی همه دوست داشتنهایت یکباره به گل نشسته. بعد میروی روی میز دقیقا روی میز و چهار زانو مینشینی و به درهم ریختگی خودت و اطرافت نگاه میکنی. بعد انگار یک جور دلت به هم بخورد دستت را روی شکمت فشار میدهی، همانطور به دستهای کبود از سرما که روی شکمت فشار میآورت خیره میشوی و فکر میکنی: «چه خوب!» عوضش نگران هیچ کس نیستم… آدمها درست همین شکلی احساساتشان تحلیل میرود.
میبینند دیگر در شرایطی نیستند که چشمشان به در، به تلفن، به مسیج، به ایمیل و هر چیزی خشک شود تا یک نفر دلش بخواهد با پیغامی آنها را از بودنشان مطلع کنند. آدمها از یک جایی به بعد نگران میشوند که مبادا کسی منتظرشان باشد یا یکی از این وسایل ارتباط جمعی شان دیلینگی کند و بخواهد بودنش را به رخت بکشد. مثلا یک روز میبینی منتظر هیچ اتفاقی نیستی. بلند میشوی و لباست را تنت میکنی، شاید کمی هم آرایش کنی؛ به خودت برسی، زندگی را سخت نگیری، بیتفاوت به آدمهایی که مهم نیستند زندگی کنی و منتظر هیچ کس هم نباشی بدون خوردن صبحانه و چک کردن موبایل و ایمیل از خانه بیرون بزنی. درست همان وقت است که دلت نه تنگ میشود و نه اضطراب بودن کسی را داری. آن روز هر چقدر هم تلخ و سرد باشد من اسمش را رهایی میگذارم…
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد