27 - 07 - 2017
وصینامه
مهمان امروز: ابوالقاسم حالت
ابوالقاسم حالت شاعر، مترجم و محقق توانای معاصر سال ۱۲۹۸ در تهران به دنیا آمد. او فرزند محمدتقى حالت در خانوادهاى متمدن و مذهبى متولد شد. حالت از کودکى به موسیقى و نقاشى و شعر و نویسندگى علاقه تام داشت و چون امکان پرورش ذوق و استعداد و رشد و ترقى خود را در موسیقى و نقاشى در خانواده مشاهده نکرد به شعر و نویسندگى روى آورد و طولى نکشید که در این هنرها پیشرفت شایانى کرد و از بزرگان آن شد.
درباره اولین شعرى که حالت سرود، خودش مىگوید: «روزى در مدرسه با یکى از دوستان همکلاسم قهر کرده بودم و چون خیلى با هم صمیمى بودیم بالاخره طاقت نیاوردم و با یک قطعه سه بیتى از او معذرت خواستم، این قطعه که اولین شعرم بود و متاسفانه الان هیج به یادم نیست موثر واقع شد و قهر ما را به آشتى تبدیل نمود. اثر این شعر مرا بر آن داشت که شاعرى را دنبال کنم، لذا از کلاس ششم ابتدایى گهگاهى شعر ساختم، مخصوصا تابستانها که مدرسه تعطیل بود و فراغت بیشترى داشتم و مىتوانستم هم شعر بسازم و هم دنبال چاپ آن بروم اما روزنامههاى ادبى آن ایام که عبارت بودند از «نسیم شمال» و «کانون شعرا» و «توفیق» همه از چاپ اشعارم خوددارى مىکردند، چون بسیار ناپخته بود، ولى این امر به هیچوجه باعث دلسردى من نمىشد. تا دو، سه سال بعد که کمکم بعضى از اشعارم در روزنامهها چاپ شد.»
از ابوالقاسم حالت آثار ادبی و فرهنگی فراوانی در زمینههای طنز، شعر، ادبیات و ترجمه باقی مانده است. وی در سوم آبان سال ۱۳۷۱ بر اثر سکته قلبی درگذشت.
بعد مرگم نه به خود زحمت بسیار دهید
نه به من برسر گور و کفن آزار دهید
نه پی گورکن و قاری و غسال روید
نه پی سنگ لحد پول به حجار دهید
به که هر عضو مرا از پس مرگم به کسی
که بدان عضو بود حاجت بسیار دهی
این دو چشمان قوی را به فلان چشم چران
که دگر خوب دو چشمش نکند کار دهید
وین زبان را که خداوند زبان بازی بود
به فلان هوچی رند از پی گفتار دهید
کله ام را که همه عمر پر از گچ بوده است
راست تحویل علیاصغر گچکار دهید
وین دل سنگ مرا هم که بود سنگ سیاه
به فلان سنگتراش ته بازار دهید
ریهام را به جوانی که ز دود و دم بنز
درجوانی ریه او شده بیمار دهید
چانهام را به فلان زن که پی وراجی ست
معدهام را به فلان مرد شکمخوار دهید
گر سر سفره خورَد فاطمه بیدندان غم
به که، دندان مرا نیز به آن یار دهید
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد