4 - 01 - 2025
وعدههای طلایی و واقعیتهای خاکستری
سیددانیال موسوی*
صنعت پتروشیمی ایران همچون ققنوسی است که
هر بار از خاکستر خود برمیخیزد اما اینبار به نظر میرسد که بالهایش در میان وعدههای طلایی و واقعیتهای خاکستری گرفتار شده است.
این صنعت که میتوانست خورشیدی درخشان در آسمان اقتصاد کشور باشد، امروز نیازمند مدیریتی است که بتواند از میان ابرهای تیره سیاست و اقتصاد، راهی به سوی نور پیدا کند.
واقعیت تلخ پشت آمارهای درخشان
در سال ۱۳۵۷، تولید محصولات پتروشیمی ایران تنها 6/1میلیون تن بود. امروز، با گذشت بیش از چهار دهه، ظرفیت اسمی این صنعت به ۹۰میلیون تن رسیده است. اما آیا این پیشرفت توانسته صنعت را به نقطه مطلوب برساند؟ گزارشها نشان میدهد که تنها ۶۵میلیون تن از این ظرفیت بالفعل شده و بیش از ۲۸درصد ظرفیت نصبشده، به دلیل مشکلات مدیریتی و فنی بلااستفاده مانده است.
شکاف میان وعده و عمل
دولتها همواره وعدههای بزرگی برای این صنعت دادهاند اما فاصله میان این وعدهها و عملکرد واقعی، هر سال عمیقتر شده است. دولت سیزدهم نیز مدعی جذب ۲۰میلیارد دلار سرمایهگذاری خارجی شد اما بررسیها نشان میدهد که تنها ۷میلیارد دلار از این مبلغ عملیاتی شده و مابقی همچنان در مرحله توافقات اولیه باقیمانده است.
پروژههایی مانند پتروشیمی بوشهر که قرار بود تا سال۱۴۰۰ به بهرهبرداری برسند، همچنان در وضعیت نیمهتمام باقی ماندهاند. این تاخیرها نهتنها هزینههای اضافی را به اقتصاد کشور تحمیل کردهاند بلکه اعتماد عمومی به وعدههای ارائهشده را نیز کاهش دادهاند.
زنجیرهای فناوری قدیمی بر پای ققنوس
یکی از بزرگترین موانع این صنعت، فناوریهای قدیمی و تجهیزات فرسوده است. پتروشیمی ایران، با زیرساختهایی کهنه، همچنان در تلاش است تا خود را به رقابت جهانی برساند. این تجهیزات نهتنها هزینههای تولید را افزایش دادهاند بلکه همچون زنجیری سنگین، بهرهوری را کاهش داده و حرکت صنعت را کند کردهاند. در مقابل کشورهای پیشرفته منطقه با سرمایهگذاری در فناوریهای نوین، پروازهای بلندتری را تجربه کردهاند. در حالی که ایران همچنان درگیر مشکلات داخلی است، رقبا در حال فتح بازارهای جهانیاند.
پرواز رقبا در آسمان جهانی
در حالی که ایران با چالشهای مدیریتی و فنی دستوپنجه نرم میکند، کشورهای منطقه با برنامهریزی دقیق و مدیریت هوشمندانه گامهای بزرگی در این صنعت برداشتهاند:
– عربستان سعودی، با شرکتهایی نظیر سابیک (SABIC)، ظرفیت تولید خود را به بیش از ۱۰۰میلیون تن رسانده و درآمدی بالغ بر ۴۵میلیارد دلار کسب کرده است. اماراتمتحده عربی، با پروژههایی همچون بوروج، به الگویی موفق در جذب سرمایهگذاری و توسعه تبدیل شده است.
– قطر نیز با بهرهگیری از منابع عظیم گاز طبیعی، تولید متانول و آمونیاک خود را به جایگاهی برجسته رسانده است.
راهکارهایی برای نجات ققنوس
برای بازگرداندن صنعت پتروشیمی ایران به مسیر توسعه پایدار، چند اصل کلیدی باید بهکار گرفته شود؛ نخست، شفافیت مدیریتی بهعنوان پایهای اساسی در تصمیمگیریها و انتخاب مدیران نقش مهمی دارد. کنار گذاشتن مدیران ناکارآمد و سپردن امور به متخصصان مجرب، اولین گام برای رفع چالشهای ساختاری است. از سوی دیگر، نوسازی فناوریها و تجهیزات، نهتنها بهرهوری را افزایش میدهد بلکه هزینههای تولید را کاهش داده و توان رقابتی صنعت را در بازارهای جهانی ارتقا میدهد. تکمیل پروژههای نیمهتمام نیز بهعنوان سرمایههای ملی معطلمانده باید در اولویت قرار گیرد. این پروژهها که سالها به دلایل مختلف متوقف شدهاند، میتوانند ظرفیتهای جدیدی به صنعت اضافه کرده و اقتصاد کشور را تقویت کنند. جذب سرمایهگذاری خارجی همچنین نیازمند ایجاد فضایی شفاف و امن است. ایجاد اعتماد در سرمایهگذاران، چه داخلی و چه بینالمللی میتواند منابع مالی جدیدی به این صنعت تزریق کند و مسیر رشد آن را هموار سازد.
در نهایت، همگرایی میان این اقدامات و ایجاد هماهنگی بین دستگاههای مرتبط، تنها راه تضمین موفقیت در احیای صنعت پتروشیمی ایران خواهد بود. با تمرکز بر این اصول و دوری از وعدههای تکراری، میتوان امیدوار بود که ققنوس پتروشیمی ایران بار دیگر از خاکستر چالشها برخیزد و به اوج بازگردد.
* پژوهشگر حوزه صنعت
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد