8 - 12 - 2019
وعدههای فراموش شده
به عنوان یکی از قدیمیترین واردکنندگان کاغذ، طبق روال همیشه درخواست واردات کاغذ را به وزارت ارشاد دادیم. آنها تایید کردند و تاییدیه را به بانک مرکزی بردیم. اما بانک مرکزی ارزی به ما اختصاص نداد. حالا کاشف به عمل آمده که تعدادی شرکت نوپا و بیتجربه ارز ۴۲۰۰ تومانی دریافت کردهاند و مقدار زیادی کاغذ غیراستاندارد و بلااستفاده وارد کردهاند که تقریبا هیچ چاپخانهای در تهران قابلیت استفاده از این رولهای بسیار سنگین که وزنشان دو برابر رولهای معمول است را ندارد. نمیدانم چه کسی چنین اجازه و امتیازی را به این شرکتها داده، فقط میتوانم بگویم بسیار متعجبم. البته یک فرضیه دیگر هم وجود دارد، آن هم اینکه این شرکتها از غیرقابل استفاده بودن این کاغذها برای روزنامهها اطلاع داشتهاند ولی این احتمال وجود دارد که این کاغذها استوک و بدون خریدار بوده و طبیعتا چنین کاغذی را میشود با قیمت بسیار پایینتری از تولیدکننده خارجی خریداری کرد. چون یک واردکننده هر چقدر هم تازهکار باشد حداقل این را میداند که باید کاغذی را وارد کند که در دستگاه چاپ قرار بگیرد و تقریبا غیرممکن است که از اندازه و سایز رولها بیاطلاع باشد. به هر روی این کاغذها عملا برای روزنامهها بلااستفاده هستند مگر اینکه مقداری از روی رولها برداشته شود که دورریز آن زیاد است. بعد از همه این اتفاقات و حواشی علیالظاهر هفته پیش جلسهای برگزار شد و طی آن جلسه مقرر شد سه شرکت واردکننده قدیمی مسوولیت واردات کاغذ روزنامهها را به عهده بگیرند و به زودی کاغذ مورد نیاز روزنامهها را تامین کنند. حالا مشخص نیست که این «به زودی» واقعا به زودی است یا مثل وعده و وعیدهای دیگر به فراموشی سپرده خواهد شد!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد