1 - 02 - 2023
وقتی اختلافات آلمان و فرانسه آشکار میشود
«جهانصنعت»- بیتردید میتوان گفت که جنگ اوکراین روند تاریخی در اروپا را تغییر داده و تنشهای تاریخی و پنهان در روابط فرانسه و آلمان، دو متحد اروپایی را آشکارتر از همیشه کرده است.
به گزارش یورونیوز، هرچند امانوئل ماکرون و اولاف شولتس تلاش میکنند، تا در زمینه انرژی و مسائل نظامی خود را همسو نشان دهند اما به نظر میرسد که ۶۰ سال پس از عقد «پیمان الیزه» همچنان شکافهای عمیق بین دو کشور وجود دارد.
به گفته لوک ون میلار، مورخ و تحلیلگر سیاسی، ۲۴ فوریه ۲۰۲۲، اولین روز حمله روسیه به اوکراین از لحاظ تاریخی با فروپاشی دیوار برلین و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی قابل مقایسه است؛ رویدادی که همچون سال ۱۹۸۹ میلادی یکی از مهمترین پایههای ثبات قاره سبز، اتحاد «آلمان و فرانسه» را به خطر انداخته است.
آلمان و فرانسه در طول دو قرن پیشین دست کم سه بار در جنگهای خانمانسوز مقابل هم صفآرایی کردهاند. حمله امپراتوری پروس به فرانسه در ۱۸۷۰، جنگ جهانی اول و سرانجام آخرین جنگ جهانی. با این حال آشتی بین دو کشور پس از همین جنگها خصوصا، جنگ دوم جهانی، مهمترین عامل ثبات و تشکیل اتحادیه اروپا شد. این بار اما اختلافات بین دو کشور، در درجه اول ناشی از اختلافات در صحن اتحادیه اروپاست. مدتها پیش از آغاز جنگ اوکراین، کشورهای حوزه بالتیک بودند که نسبت به خطرات روسیه ولادیمیر پوتین هشدار دادند اما نه آلمان و نه فرانسه این هشدارها را آنچنان که باید جدی نگرفتند. زمان ثابت کرد که ترس این کشورها از روسیه بیدلیل نبوده است.
سوفی پورنشلگل، تحلیلگر سیاسی میگوید مهمترین اثر جنگ اوکراین، «آشکارکردن تنشهای تاریخی بین آلمان و فرانسه است.» تنشهایی که باعث شد پاییز گذشته نشست وزرای خارجه کشورهای عضو اتحادیه اروپا، به تعویق بیفتد. در ۲۲ ژانویه گذشته هم باوجودی که رهبران آلمان و فرانسه به مناسبت شصتمین سالگرد معاهده الیزه با هم دیدارکردند اما این نشست نیز بدون توافق برسر«برنامههای بلندپروازانه اتحادیه اروپا» به پایان رسید.
تضعیف نیروی محرکه و راهبردی فرانسه ـ آلمان در راس اتحادیه و تنشهای بین دوکشور سوالی مهم را مطرح میکند: با توجه به تغییرات سریع جهان و اروپا، آیا همچنان رهبران فرانسه و آلمان میتوانند انسجام و ثبات اتحادیه اروپا را حفظ کنند؟
اهمیت این دو کشور در اتحادیه اروپا از آن جهت است که هر دو باهم ۴۲ درصد از تولید ناخالص داخلی اتحادیه اروپا را در اختیار دارند. به عبارتی دیگر نزدیک به نیمی از این نرخ مهم نشاندهنده قدرت اقتصادی کشورهاست. دیگر اعضای اتحادیه اروپا، ۲۵ کشور، با هم تنها ۵۸ درصد تولید ناخالص داخلی را برعهده دارند. بیدلیل نیست که گونزالس لایا رییس دانشکده روابط بینالملل پاریس و وزیر پیشین خارجه اسپانیا میگوید که «مشارکت آلمان و فرانسه برای حفظ ثبات و ارائه سیاستهای منسجم اروپایی الزامی است.»
این در حالی است که به گفته این استاد دانشگاه در حال حاضر چنین «مشارکتی بین دو کشور وجود ندارد.» گونزالس لایا میگوید: «هر کدام از این کشورها، آلمان و فرانسه، ریتم متفاوتی در زمینههای سیاسی و اقتصادی دارند.» او میگوید: در سالهای اخیر شاهد نوعی «ناهمزمانی و عدم هماهنگی» بین دولت و ملتهای آلمان و فرانسه هستیم.
به گفته آقای لایا، «هرچند جنگ اوکراین امانوئل ماکرون را قانع کرد تا موقتا دست از فعالیتهای خود در زمینه تشکیل ارتش مستقل بکشد» اما اختلافات عمیق بین آلمان و فرانسه نشان میدهد همانگونه که ماکرون در سال ۲۰۱۹ میلادی گفت، «ناتو از نگاه رییسجمهوری فرانسه همچنان «دچار مرگ مغزی است.»
جلسات اخیر نشست سران اروپایی نشان میدهد که رهبران دو کشور آلمان و فرانسه غالبا دو جهت کاملا مخالف را دنبال میکنند. امانوئل ماکرون، رییسجمهوری فرانسه با سیاستها و خواست کشورهای جنوب اروپا همراه است و اولاف شولتس، صدراعظم آلمان، سیاستهای کشورهای حوزه بالتیک و شمال اروپا که عضو اتحادیه اروپا هستند را دنبال میکند. این دو گانه میتواند در درازمدت قدرت تصمیمگیری درباره طرحهای مهم و اثرگذار اتحادیه اروپا را کاهش دهد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد