3 - 09 - 2022
پایان این همه تشتت آرا کجاست
بانک مرکزی برای چندمین بار اعلام کرده که اجازه دسترسی به حسابهای بانکی مردم را به کسی نمیدهد. وزیر امور اقتصادی و دارایی اما مانند یک کاشف بزرگ گفته که دولت مشخصات ۱۰ میلیون ثروتمند را به دست آورده و کار شناسایی وضعیت اقتصادی و درآمدی ثبتنامکنندگان یارانه نقدی با همکاری سایر سازمانهای ذیربط شروع شده است.
معاون اول رییسجمهور گفته تمامی کسانی که ثبتنام کردهاند یارانه دریافت خواهند کرد. اعضای کمیسیون اقتصادی و بعضی از دیگر نمایندگان مجلس گفتهاند به موجب قانون بودجه سال ۹۳ دولت حق دارد به حسابهای بانکی مردم ورود پیدا کند. در یک نظرسنجی تلویزیونی هم بیشتر مردم گفتهاند که دولت نباید کاری به کار حسابهای بانکی مردم داشته باشد و آقای رییسجمهور هم از روز اولی که مقدمات اجرای فاز دوم هدفمندی کلید خود به صراحت گفته بود که دولت اهل سرک کشیدن به داراییها و حریمخصوصی مردم نیست.
در این میان مردم سرگردان ماندهاند که از این همه نقلقولهای متفاوت درباره یک موضوع واحد کدام یک را باید باور کنند.
چنانچه اصل را بر گفتههای آقای وزیر امور اقتصادی و دارایی مبنی بر شناسایی ۱۰ میلیون ثروتمند که گویا واجد شرایط دریافت یارانه نقدی نیستند قرار دهیم در آن صورت باید از جناب ایشان بپرسیم اولا افراد ثروتمند مورد نظر بر مبنای چه میزان دارایی و درآمد شناسایی شدهاند ثانیا آیا با حذف این ۱۰ میلیون ثروتمند از آمار متقاضیان دریافت یارانه نقدی بقیه حدود ۶۵ میلیون نفر متقاضیان مشمول دریافت یارانه نقدی خواهند بود که در آن صورت دیگر چه نیازی به راستیآزمایی اطلاعات اقتصادی مردم وجود دارد و ثالثا از نظر دولت شرایط معیار و مورد قبول افراد چه از نظر میزان درآمد ماهانه وجه از جهت موجودی حساب بانکی و داشتن داراییهای غیرمنقول چگونه باید باشد تا مشمول دریافت یارانه نقدی قرار گیرند. چنانچه این شرایط دقیقا از سوی دولت احصا و مشخص شده چرا آن را رسما اعلام نمیکنند تا کسانی که خارج از دایره مشمول آن قرار میگیرند داوطلبانه از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند بدون آنکه دولت نیاز به پند و اندرز دادن و خواهش و تمنا کردن از آنها برای اعلام انصراف باشند.چرا باید موضوعی تا به این حد ساده و پیش پا افتاده به یک معمای پیچیده و پر رمز و راز و لاینحل تبدیل شود که این همه وقت دولت و مردم را بگیرد و هرکس آن را به نوعی دیگر تعبیر و تفسیر کند. مگر دولت با مردم رودربایستی دارد که اصل مطلب را با آنها در میان نمیگذارد و خیال آنها را از بابت یارانههای نقدی آسوده نمیکند؟
نکند موضوع شناسایی افراد مشمول دریافت یارانه نقدی به سرنوشت شناسایی خانوارهای مشمول دریافت بسته حمایتی کالا و شیوه نادرست و انتقادبرانگیز توزیع آن دچار شود و یکبار دیگر دولت تدبیر و امید را در معرض انتقادهای تند رسانهای و محفلی قرار دهد.از دولتی که بعد از سالها بحران و کشمکش توانسته موضوع اختلافات هستهای ایران با کشورهای گروه ۱+۵ را تا حدودی به سرانجام برساند و زمینه را برای رفع سایه تحریمهای اقتصادی از سر کشور هموار سازد به هیچوجه مقبول و پذیرفتنی نیست که برای کلی کردن شاخصهای درآمدی واجدین شرایط دریافت یارانه نقدی تا به این حد دچار تزلزل و بلاتکلیفی باشد و از همه بدتر آنکه اعضای تیم اقتصادی آن به خود اجازه دهند هرکدام بهگونهای متفاوت درباره این موضوع حساسیتبرانگیز سخن بگویند.
وقتی دولت سخنگوی رسمی دارد چرا از وزیران و اعضای تیم اقتصادی دولت خود نمیخواهد که مسوولیت همه اطلاعرسانیها درباره یارانههای نقدی و سایر مسایل مهم اقتصادی را به شخص سخنگو واگذارند و خود از اطلاعرسانیهای پراکنده و بعضا ضدونقیض که خدشه بر اعتبار دولت وارد میسازد جدا خودداری ورزند. با این اوصاف آیا نادیده گرفتن جایگاه و مسوولیت سخنگوی دولت که دست بر قضا سابقهای طولانی در تصدی مسوولیتهای حکومتی دارد، رفتاری خارج از عرف و برخلاف موازین اخلاقی محسوب نمیشود و از همه مهمتر آیا وجود این همه تشتت آرا میان اعضای تیم اقتصادی دولت، پایههای اعتماد مردم به دولت را سست و متزلزل نمیکند. به راستی نقطه پایان این تشتت آرا کجاست؟
این درست است که طبق یک رسم دیرینه در کشور ما، نویسندگان و تحلیلگران پیوسته مینویسند و درباره کم و کاستیها و سوءمدیریتها به دولت هشدار میدهند و دولتمردان هم بیتوجه به این هشدارها کار خود را انجام میدهند که در نتیجه ما نویسندگان و دولتمردان همچون خطوط موازی نقطه تلاقی با یکدیگر نداریم اما در ارتباط با موضوعاتی اینچنین حساس که به شان و اعتبار خود دولت در افکار عمومی مربوط میشود، دولتیها نیاز به تجدیدنظر جدی در کردار و رفتار خود دارند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد