28 - 08 - 2016
پایان ماه عسل رییس جدید
هادی مومنی- امروز ششم شهریورماه ۹۵ دقیقا یک ماه از دوره مدیریت جدید بازار سرمایه به ریاست شاپورمحمدی میگذرد. بعد از کنارهگیری محمد فطانت از ریاست سازمان بورس و انتخاب معاون وزیر اقتصاد در سریعترین زمان ممکن بهعنوان سکاندار این نهاد، واکنشهای زیادی در بورس شکل گرفت و روند معاملات طی همین ۳۱ روز، روزهای متفاوتی را پشت سر گذاشت. به طوری کلی اجماع فعالان بازار سرمایه در ابتدا و تا حد زیادی در حال حاضر برای این انتخاب یک نگاه مثبت و حمایتی را شکل داده است. واقعیت آن است که بازار سرمایه بعد از دوران علی صالحآبادی نهتنها به آرامش مورد انتظار نرسید بلکه اندک تعادل شکل گرفته در پارهای از زمانها هیچگاه به یک روند تثبیت شده نرسید. حتی فطانت هم در کمتر از ۲۰ ماه دوره ریاست بر سازمان بورس نتوانست انتظارات همگان را برآورده کند و بازار سرمایه فقط از لحاظ کمی به جلو حرکت کرد. عدم حمایت واقعی و اثرگذار دولت از این بازار از یکسو و فشارهای داخلی و خارجی از سوی دیگر، عملا به مدیر همیشه آرام گذشته بورس نشان داد سر و سامان دادن به اوضاع بازار سرمایه و البته بازار سهام به آسانی تئوریهای مکتوب در کتب دانشگاهی نیست و باید اتفاقهای زیادی در این بازار رخ دهد تا رضایت کلی و تحول شکل گیرد. حال اما شاپورمحمدی با برنامههای زیادی ضمن پذیرش این سمت باید همه انتظارات پیشین و حتی تازه شکل گرفته را در بازار سرمایه ساماندهی کند. در ادامه این گزارش با نگاهی به چند پارامتر مهم بررسی میکنیم که اگر قرار است یک رنسانس و ارتقای کیفی در بازار سرمایه شکل بگیرد به چه عواملی وابسته است و آیا میتوان خوشبین بود که با روش فعلی این تحولات رخ میدهد یا همه چیز در کوتاهمدت به بنبست خواهد رسید.
ابهام نقشه راه مدیریت جدید
بزرگترین چالش و مشکل شاپورمحمدی، عدم وجود یک نقشه راه استراتژیک برای تحولبخشی در بازار سرمایه است. تا به امروز رییس سازمان بورس حتی نتوانسته است بعد از گذشت یک ماه رسما نقشه راه بازار سرمایه را کامل، شفاف و دقیق برای همه ارکان این بازار معرفی کند. رییس سازمان بورس هر از گاهی با بیان مواردی همانند «تنوع ابزارهای مالی، ارتقای سطح معاملات، گسترش روابط با طرفهای خارجی و…» سعی کرده اهداف خود را برای فعالان این بازار مطرح کند اما اینگونه اظهارنظرهای پراکنده تا به امروز نه تنها نقاط خاکستری را شفاف نکرده بلکه به یک درهم آمیختگی هم منجر شده است. اگر اکنون از مدیران یا فعالان بازار سرمایه سوال شود پنج هدف اصلی شاپورمحمدی برای ارتقای جایگاه بازار سرمایه چیست به راحتی میتوان انتظار داشت که با اهداف گوناگونی مواجه شویم، این دقیقا نشان میدهد چقدر ابهام در اهداف وجود دارد که سرمنشا آن عدم بیان صحیح و دقیق این اهداف از سوی بالاترین مقام بازار سرمایه است. حتی برگزاری جلسات با مدیران بازار سرمایه طی چند وقت اخیر هم نتوانسته برنامههای شاپورمحمدی را به صورت کامل و مشخص برای ارکان بازار سرمایه مشخص کند.
اطلاعرسانی ضعیف
در سویی دیگر شاید باید این اتفاق را طبیعی بدانیم چرا که تا به امروز حتی یک نشست خبری با رسانهها از سوی سازمان بورس برای شاپورمحمدی برگزار نشده تا با اعلام برنامههای سازمان بورس از سوی شخص اول این نهاد و کنکاش رسانهها همه چیز بر مدار بررسی و تحلیل صحیح و دقیق قرار گیرد. ضعف اطلاعرسانی و عدم ارتباط منسجم با رسانهها در دوره گذشته هم وجود داشت که آسیبهای زیادی را شکل داد. ادامه این روند باعث میشود که نهتنها ارائه اطلاعات بیواسطه و شفاف برای همگان وجود نداشته باشد بلکه فرصتهایی را هم شکل خواهد داد تا اطلاعات به صورت ناقص و قطرهای در اختیار همگان قرار گیرد که این رویداد باعث شکلگیری آسیبهای زیادی خواهد شد. به نظر میرسد یکی از مهمترین تغییرات در دوران تازه مدیریت سازمان بورس باید اصلاح روند اطلاعرسانی باشد و تقویت ارتباط سازمان بورس با رسانهها باید در اولویت قرار گیرد چراکه برای همگان این امر واضح است که اگر قرار است آسیبهای بازار سرمایه بررسی و به نقد کشیده شود، این وظیفه رسانههاست که دقیق و متعهدانه در این مسیر برای آگاهسازی مردم خود عمل کنند. بهتر آن است که هر چه زودتر سازمان بورس اولین نشست خبری شاپورمحمدی با رسانهها را برگزار کند تا همه برنامههای اصلاحی حال و آینده بازار سرمایه برای همه فعالان این بازار اعلام و مشخص شود. البته در دوره مدیریت گذشته هم این انتقاد از سوی رسانهها اعلام شد که با سعه صدر و بینش اصلاحی مدیران این نهاد در کمتر از ۱۰ روز اولین نشست خبری محمد فطانت برگزار شد که میتواند برای ریاست جدید سازمان بورس هم این اتفاق ساده رخ دهد.
تقویت جایگاه بازار سرمایه
افزون بر این در بعد خارج از بازار سرمایه، شاپورمحمدی باید جایگاه بورس را به خوبی برای قوای اجرایی و تصمیمگیرنده کشور تبیین کند. نگاه دولت به بورس یک نگاه کلی است که باید به صورت هدفمند اصلاح شود تا دولت و مجلس به این باور برسند که بخشی از اقتصاد را میتوان در بازار سرمایه ایران کنترل و هدایت کرد که در نهایت به توسعه و رشد اقتصادی منتهی خواهد شد. البته رییس جدید سازمان بورس با اشراف به این مساله مهم در همین مدت کوتاه با برگزاری جلسه با علی لاریجانی، رییس مجلس نشان داد که به خوبی از تاثیرات این اتفاق آگاه است و درصدد رفع آن برآمده که البته باید اینگونه برنامهها در همه ابعاد ادامه پیدا کند. فعال کردن بازیگران بازار سرمایه، استفاده از مدیران با پتانسیل و کارآمد، بهروزرسانی قوانین و مهار نوسانهای بازار سهام حتی اگر در یک دوره میانمدت هم اجرایی شود به روشنی مسیر این بازار را در اقتصاد متحول میکند. باید امیدوار بود که همه این اتفاقها و سایر آسیبها، مورد توجه مدیران قرار گیرد تا بازار سرمایه در ایران جایگاهی بیشتر از یک نهاد قانونی داشته باشد و اثرگذاری آن را همه ارکانهای اقتصادی درک کنند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد