3 - 03 - 2025
پایش هوشمند نفت: راهحل فناورانه برای چالشهای انرژی ایران
محمدحسین صفایی*
صنعت پالایش نفت و توزیع فرآوردههای نفتی ایران در حال تجربه تحولاتی چشمگیر است. انعقاد تفاهمنامهها و قراردادهای فناورانه متعدد حاکی است که صنایع پاییندستی نفت در حوزه تولید و توزیع فرآوردههای نفتی گامهای بلندی در جهت بهکارگیری فناوریهای نوین برای مواجهه با چالشهای پیشروی این صنعت برداشته است.
چالشهایی همچون ناترازی تولید و مصرف، قاچاق سوخت، اتلاف انرژی و فرسودگی تجهیزات نیازمند راهکارهای مبتنی بر فناوریهای پیشرفته هستند. همکاری مراکز علمی، پژوهشی و شرکتهای دانشبنیان در این مسیر، نهتنها به حل این مشکلات کمک میکند، بلکه گامی اساسی در جهت حفظ منافع ملی و صیانت از سرمایههای خدادادی کشور محسوب میشود.
عمده تاکید تئوری مدیریت یکپارچه منابع، معطوف هماهنگی و بهینهسازی استفاده از منابع برای دستیابی به اهداف بلندمدت است. براساس این رویکرد، تنها با یکپارچهسازی فناوریهای نوین و مشارکت همهجانبه ذینفعان میتوان به مدیریت پایدار منابع انرژی دست یافت.
جاندی راکفلر، بنیانگذار شرکت «استاندارد اویل» معتقد است که راز موفقیت در صنعت نفت، نه در کشف منابع جدید، بلکه در مدیریت هوشمندانه منابع موجود است. این جمله به خوبی اهمیت مدیریت بهینه و استفاده از فناوریهای نوین در صنعت نفت را بیان میکند؛ حلقه مفقودهای که این روزها وزارت نفت بیش از گذشته به ضرورت وجود آن در ابعاد مختلف فعالیتهای عرصه سوخترسانی پی برده است.
اجرای طرحهایی مانند پایش کریدور خطوط لوله با استفاده از فیبرنوری و تفاهمنامه طرح پایش لحظهای و مدیریت هوشمند زنجیره تامین، گامهای اولیه در این مسیر محسوب میشوند اما برای تحقق کامل این اهداف، همکاری همهجانبه نهادهای پژوهشی، دانشگاهها، شرکتهای دانشبنیان و بخشهای اجرایی و آحاد مردم ضروری است.
این همافزایی میتواند منجر به ایجاد یک زنجیره ارزش یکپارچه و هوشمند در صنعت نفت شود که نهتنها از اتلاف انرژی و قاچاق سوخت جلوگیری میکند بلکه به رشد درآمدهای ملی و حفظ محیطزیست و صیانت از سرمایههای ملی نیز میانجامد.
بدیهی است هدفگذاری مراکز تاثیرگذار بر ارتقای کیفی زنجیره ارزش و هوشمندسازی آن قطعا از اتلاف انرژی جلوگیری میکند. این دستاورد علاوه بر رشد درآمدهای دولت از محل صرفهجوییهای حاصله، قطعا سرمایهگذاریهای انجام شده را در کوتاهترین زمان به سرمایهگذاران بازخواهد گرداند.
در تجربهای مشابه، سامانه هوشمند سوخت در سالهای گذشته با هدف مدیریت عرضه و پیشگیری از قاچاق سوخت طراحی و پیادهسازی شد. به اذعان مدیران این پروژه ملی، در ماههای نخست پروژه، علاوه بر تحقق اهداف ترسیمی، با صرفهجویی و مدیریت بهعملآمده، سرمایه اولیه این سامانه ملی بازگشته است.
به تجربه باید گفت که در زنجیره مواد نفتی، هرگونه سرمایهگذاری با هدف پیشگیری از اتلاف انرژی و انحراف و قاچاق سوخت، بهطور یقین بازگشتپذیر بوده و قطعا منجر به تحقق حقوق عامه مردم و عایدی خزانه دولت خواهد شد. برای تحقق تئوری مدیریت یکپارچه منابع، رفتار مصرفکننده و بهرهبرداران نهایی از انرژی اهمیت دوچندانی دارد.
در این زمینه، نگاهی به آماری که شرکت توانیر منتشر کرده میتواند به حد کافی گویا باشد. براساس این سند، رشد مصرف برق در تابستان سال ۱۴۰۳ بیسابقه بوده و به عدد 7/8درصد رسیده است. این در حالی است که متوسط رشد مصرف در ۱۰سال گذشته 7/4درصد بوده است. در واقع امسال دو برابر رشد متوسط سالهای گذشته مصرف برق در کشور تجربه شده است.
این آمارها نشان میدهد که در ایران انرژی به درستی مصرف نمیشود و از الگوی خاصی پیروی نمیکند که بتوان بر مبنای آن پیشبینی و برنامهریزی داشت. یقینا این موضوع در زمینه همه حاملهای انرژی در تمامی گروههای مصرفکننده صادق است.
با هر نگاه علمی و غیرجهتدار به آمارهای حوزه انرژی میتوان به این نتیجه رسید که مصرف انرژی در ایران افسارگسیخته شده و علاوه بر چالشهایی که در مسیر تامین، تولید و توزیع انرژی تا رسیدن به دست مصرفکنندگان وجود دارد، بخشهای مختلف مصرف نیز اهتمامی در صرفهجویی، جلوگیری از اتلاف و مصرف بهینه انرژی و خاصه سوخت ندارند.
* کارشناس صنایع پاییندستی نفت
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد