11 - 01 - 2018
پرسش، تحقیر، خشم
حوادث روزهای اخیر کشور عکسالعملهای زیادی را برانگیخت. بسیاری از سیاسیون به حق اعتراض مردم ستمدیده اشاره کردند و در عین حال شورش و اغتشاش را مورد انتقاد قرار دادند.
مردمی که با فشارهای اقتصادی ریز و درشت دست و پنجه نرم میکنند برای اعتراض به گرانیها به خیابان آمدند. در این بین بسیاری از مردم انتظار داشتند هنرمندان نیز کنار آنها دغدغههایشان را مهم بشمارند و همراهشان باشند؛ اتفاقی که اینبار افتاد.
بسیاری از سلبریتیها با اشاره به وضعیت بد اقتصادی و فشارهای ریز و درشت بر ملت ستمدیده اعتراض را حق آنها دانستند. در عین حال آنها نیز معتقد بودند اغتشاش مذموم است و مردم باید در کانالی صحیح تقاضاهایشان را مطرح کنند. آنها در صفحههای اینستاگرام و اکانتهای توئیترشان به دفاع از مردم پرداختند و حکومت را به مدارا دعوت کردند. باران کوثری، ترانه علیدوستی، سحر دولتشاهی، امیر جعفری، فرهاد اصلانی، نوید محمدزاده، پرویز پرستویی و در تازهترین اظهارنظر، اصغر فرهادی.
فرهادی که امروز به عنوان مهمترین کارگردان سینمای ایران شناخته میشود در یادداشتی به حوادث اخیر واگنش نشان داد. او در یادداشتش حرکت مردم را حاصل مطالبهگری دانسته و پنهانکاری سالیان گذشته. فرهادی که فیلمهایش بین ایرانیها طرفداران بسیاری دارد اعتراض و پرسشگری را حق مردم دانسته و از خشم تحقیرشدگان صحبت به میان آورده است. او در یادداشتش نوشته است:
چندین بار دست به نوشتن بردم اما نوشتهها متاثر از احساساتم نبود که میخواستم. امروز سعی دارم به دور از احساسات در اینباره بنویسم.
چند سال پیش در مقدمه کتاب فیلمنامههایم نوشتم: «اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارت پرسشگری را در تماشاگران تقویت کرده و ترسشان را از کاشتن بذر سوال در ذهنها بکاهم از زمانی که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خوشنودم که دنیای امروز پیش از آنکه به مقام و مسوول پاسخگو نیاز داشته باشد محتاج مردمی است پرسشگر؛ مردمی که از گذاشتن علامت سوال در برابر هر آنچه برایشان ثابت و قاطع است نهراسند.
این روزها خبرها و مطالب زیادى درباره اعتراضات در نقاط دور و نزدیک کشور شنیده و خواندهایم. کلمهای که در بسیاری از این نظرات و بحثها استفاده کلیدی و مکرر شده «مطالبه» است؛ مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.
اما در کنار همه این مطالبات و در دایرهای گستردهتر، آنچه در این سالها بخشى از مردم را به اعتراض در شکلهای مختلف واداشته، پرسشهای بیپاسخی است که طی این چند دهه در همه زمینهها از سر پنهانکاری و مصلحتجویی یا نادیده گرفته شده و بیپاسخ مانده یا به آنها پاسخهای غیرواقعی و توهمآلود داده شده.
بیاعتنایی به چراها و پرسشهای انباشتهشده در جامعه، برخلاف تصور کسانی که بالاترین وظیفهشان پاسخگویی است، حاصلش نه فراموشی و آرامش که تحقیر اجتماعی است و زخم ملتهب تحقیر، مهمترین و قویترین عامل خشم. هیچ خشمی به اندازه خشم تحقیرشدگی ماندگار و عمیق نیست. به سکوت واداشتن، بازداشت و تهدید پرسشگران به معنای از میان رفتن پرسشها نیست. پرسشها باقیاند و در گوشه ذهنها در حال تکثیر.
با تاثر و همدردی با خانوادههای داغدار و همه آسیبدیدگان این اعتراضات و یاد نوجوان عزیز همشهریام «آرمین صادقی» که این روزها چشمهای سرشار از میل به زندگیاش لحظهای از نظرم دور نمیشود.»

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد