24 - 07 - 2024
پزشکیان کدام گفتمان را نمایندگی میکند
بنیامین نجفی
معمولا هر یک از دولتها در ایران پس از انقلاب به یک نام یا لقب شهره بودهاند؛ نامی که معمولا از دل گفتمان اصلی آنها در ابتدای روی کار آمدنشان یا مدتی بعد از آن، در میان مردم و نخبگان جامعه جا میافتاد. از دولت سازندگی مرحوم هاشمیرفسنجانی و دولت اصلاحات خاتمی تا دولت عدالت و مهرورز احمدینژاد تا دولت اعتدال حسن روحانی.در این بین دولت شهید رییسی اگرچه تلاش داشت که بهنام دولت مردمی یا دولت خدمت نزد عموم شناخته شود اما در نهایت به نظر میرسید که پس از حدود نزدیک به سه سال نتوانست گفتمان غالب و مشخصی را از خود ارائه بدهد و در ماهیت خود صاحب یک ایده مرکزی باشد که سیاستهایش حول آن تعریف شود. در واقع دقیقا مشخص نبود که نقطه ثقل دولت سیزدهم دقیقا کجاست؟ آیا در سیاست خارجی است یا عرصه داخلی یا اقتصاد؟ اما امروز همین پرسش در مورد دولت آیندهای که قرار است به زودی تشکیل شود هم مطرح است. اینکه دولت مسعود پزشکیان قرار است چه گفتمانی را نمایندگی کند؟ آیا آنطور که منتقدان اصولگرای پزشکیان در ایام انتخابات یا همین روزها در رسانههایشان مطرح میکنند، دولت چهاردهم دولت سوم حسن روحانی است؟ یا آنطور که برخی اصلاحطلبان میگویند پزشکیان در ادامه دو دولت محمد خاتمی حرکت خواهد کرد؟ به اعتقاد نگارنده هیچکدام از این دو گذاره حتی به واقعیت هم نزدیک نیست. دولت پزشکیان نه دولت سوم خاتمی و نه دولت سوم روحانی خواهد بود. در ادامه برای اثبات این فرضیه به دو استدلال مشخص اشاره خواهم کرد. در زمانی که محمد خاتمی در انتخابات سال 76 به عنوان نماینده جناح چپ حاضر شد، بسیاری از همراهان و نزدیکان او هم تصوری از پیروزی و موفقیت او در آن انتخابات نداشتند. جناح چپ احتمالا چند ماه یا حتی چند هفته قبل از انتخابات هم احتمال پیروزی خاتمی را در آن انتخابات بسیار اندک میدانست و صرفا به دنبال یک وزنکشی سیاسی با یک رای 4-5میلیونی در جامعه بود اما داستان به گونهای دیگر پیش رفت و برخلاف انتظارات خاتمی در رقابت با علیاکبر ناطقنوری، کاندیدای جناح راست به آن پیروزی تاریخی، آن هم با رای 20میلیونی دست یافت. در واقع به نظر میرسد نه حاکمیت و نه حتی خود اصلاحطلبان آمادگی چنین شوک سیاسی را در آن مقطع نداشتند به طوری که بخشی از جریانهای قدرت و گروههای سیاسی رقیب تا چندین ماه دچار بهت و شگفتی شده بودند که چگونه چنین نتیجهای از دل انتخاباتی بیرون آمد که آنها خودشان را از پیشبرنده آن میدانستند. حالا وقتی چنین اتفاقی را با انتخابات 1403 مقایسه کنیم میتوانیم به این ارزیابی برسیم که پیروزی پزشکیان برخلاف سال 76 چندان برای حاکمیت جای شگفتی نداشته است و به نظر میرسد که ساختار قدرت از ابتدای انتخابات تا حدی برای پیروزی پزشکیان آمادگی داشته است. البته که این گزاره به معنی مهندسی انتخابات نیست. در این انتخابات یک رقابت جدی و واقعی وجود داشت و آرای هر یک از نامزدهای کلیدی نیز این امر را تایید میکند اما نکته مهم در اینجا این است که به نظر میرسد که پزشکیان براساس یک توافق پیشینی به عنوان نامزدی که منتقد برخی سیاستهای حاکم بوده، اجازه حضور در رقابتهای انتخابات را پیدا کرد. برخلاف آنچه در انتخابات سال 1400 رخ داد. در واقع این امر واضح به نظر میرسید که فردی چون پزشکیان با خصوصیات خاص شخصیتی و نوع تیپ سیاسیاش برخلاف برخی اصلاحطلبان تشکیلاتی، احتمال رایآوری خواهد داشت بنابراین میتوان گفت که امروز جامعه و حاکمیت هیچکدام برخلاف سال 76 دچار شوک یا شگفتی نشدهاند و به صورت پیشینی پذیرفتهاند که قرار است در این دولت برخی رویههای دستکم سه سال گذشته تغییر کند.
همچنین میتوان از زوایای مختلف این دیدگاه که دولت پزشکیان دولت سوم روحانی خواهد بود را هم رد کرد. موافقان این دیدگاه عمدتا به حضور برخی وزرای دولتهای یازدهم و دوازدهم مانند محمد جواد ظریف یا آذری جهرمی در اطراف پزشکیان اشاره میکنند اما این استدلال هم چندان نمیتواند برای اثبات این فرضیه محکم و متقن باشد چراکه خود این افراد هم بارها اعلام کردهاند که در دولت آینده مسوولیتی نخواهند پذیرفت و صرفا نقششان در کمپین انتخاباتی پزشکیان و نهایتا دوران انتقالی دولت بوده است.
در مورد قیاس با حسن روحانی نیز لازم به یادآوری است که در سال 1392 محور اصلی انتخابات حول موضوع سیاست خارجی و گفتمان مذاکره – مقاومت بین روحانی و جلیلی شکل گرفت و روحانی به عنوان کسی که سابقه حضور در تیم مذاکرهکننده ایرانی را به عنوان مذاکرهکننده ارشد در کارنامهاش داشته، در انتخابات حاضر شده بود و از همان ابتدا سیاست محوری خود را پیرامون سیاست خارجی و موضوع مذاکره تعریف کرد، جایی که در چند سال قبل از آن بنبست جدی در مذاکرات اتفاق افتاده بود و قطعنامهها یکی پس از دیگری علیه ایران صادر شده بود اما این نوع مواجهه اساسا در فضای انتخابات سال 1403 رخ نداد. پزشکیان به طور مداوم بر دوری از اختلافات سیاسی تاکید میکرد و از اینکه وارد فضای تنشزا با رقبای خود بشود پرهیز داشت. او از ابتدا بر تفاهم و مفاهمه و ایجاد فضای مشترک بین جامعه و حاکمیت تاکید کرد و اینکه امکان حل اختلافات وجود دارد. او با زبان خاص خودش بر این موضوع تاکید کرده بود که ریشه مشکلات و بحرانها در کشور به دلیل نبود اجماع است. اجماع میان ارکان مختلف حاکمیت و همینطور نبود اجماع و تفاهم بین دولت و جامعه. در کنار اینها اما صحبتهای اخیر رهبری در دیدار با نمایندگان مجلس دوازدهم هم بسیار معنادار و قابل تامل بود. رهبری به صراحت بر همکاری و همراهی مجلس با دولت جدید تاکید کردند و از مجلس خواستند که در اقدام فوری خود زمینه را با رای اعتماد به وزرای پیشنهادی برای تشکیل هرچه زودتر کابینه فراهم کنند. همچنین دیدارهای گسترده و کم سابقه اخیر مسوولان عالیرتبه نظام در دیدار با رییسجمهور منتخب نشان میدهد که قرار است فضای سیاسی جدیدی در دولت آینده و شکل جدیدی از مناسبات قوا و نیروهای موثر در بین ارکان قدرت شکل بگیرد. در این بین که نشانهها برای تحقق اجماع ملی در راستای حل چالشها و ابرچالشهای سیاسی و اقتصادی کشور به وضوح قابل رویت است، احتمالا فضا برای جریانهای تندرو و رادیکال بستهتر خواهد شد. جریانهایی که هر نوعی از تفاهم و توافق در داخل و خارج را به ضرر موجودیت سیاسی خود میبینند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد