7 - 08 - 2017
پس قید لژیونر شدن را بزنید
فاطمه رحیمی- شامگاه پنجشنبه گذشته مسعود شجاعی و احسان حاجصفی که عضو تیم پانیونیوس یونان هستند، در دیدار برگشت مرحله حذفی لیگ اروپا مقابل مکابی اسراییل در یونان حضور یافتند. این دو ورزشکار ایرانی در مسابقه رفت که در اسراییل برگزار شده بود، شرکت نداشتند.
اقدام این دو بازیکن موجی از واکنشها را برانگیخته است. حاضر نشدن ورزشکاران ایرانی مقابل اسراییلیها از دیرباز به قانونی نانوشته بدل شده که ورزشکاران یا برای خود مصدومیت جور میکنند یا اینکه به حریفان خود میبازند که با ورزشکاران اسراییلی روبهرو نشوند.
جدیدترین مثال در این زمینه، مسابقه المپیک ناشنوایان بود که هفته گذشته در ترکیه برگزار شد؛ دختر کاراتهکای ایرانی برای اینکه با حریف اسراییلی روبهرو نشود، دور قبل از قصد به حریف ایتالیایی باخت. یکی از معروفترین نمونهها آرش میراسماعیلی، قهرمان جودوی مسابقات جهانی ۲۰۰۳ در اوزاکا بود که در دور اول المپیک آتن به حریف اسراییلی خورد و با توسل به بهانه اضافهوزن حاضر به مسابقه نشد، از این دست مثالها در ورزش ایران به وفور یافت میشود.
اگر قبول کنیم که فوتبال ورزشی حرفهای است و بازیکنان در تمام جهان ملزم به رعایت قرارداد و عمل کردن به تعهد خود هستند، هیچگاه اینگونه در مورد این دو بازیکن که از قضا یکی از آنها کاپیتان تیم ملی فوتبال کشورمان هم هست، قضاوت نمیکردیم. شاید باری به هر جهت رفتار کردن در فوتبال ایران عادت شده و از حرفهای بودن ورزش که فقط ژست گرفتن آن را میدانیم، باعث شده هجمههای فراوانی علیه این دو به راه بیفتد.
تکرار و تاکید این نکته ضروری است که ورزشکاران ما در بسیاری از رشتهها چه تیمی و چه انفرادی از سایر کشورهای جهان که امکانات بهتری هم دارند، یک سر و گردن بالاتر هستند پس چرا حاضر نشدن و مسابقه ندادن را بهترین روش برای تحقیر حریف خود میدانیم. کاش با بازنگری در این قانون نانوشته و اجباری با روبهرو شدن با اسراییل و شکست در زمین ورزش، آنها را شکست میدادیم.
ورزش را سیاسی نکنیم. ورزش پدیدهای است برای سلامتی جسم و روح، با سیاسی کردن آن فقط و فقط روح آن را آلوده میکنیم و با چارچوببندیهای دستوپاگیر ذات آن که لذت بردن و سرگرمی است آن را به نبردی تن به تن بدل میکنیم.
حساسیت بیمورد از سوی کسانی که نمیتوانند خود را جای این دو بازیکن بگذارند، امر اشتباهی است چراکه در بازی رفت این دو بازیکن با پذیرفتن شرایط مالی سنگین حاضر به همراهی تیمشان در سفر به اسراییل نشدند پس نمیتوان تنها آنها را مقصر دانست.
کاش پیشداوری نمیکردیم، کاش مهرداد پولادی دیگری از این دو نسازیم، کار را به جایی نرسانیم که با زمزمههای محرومیت، این دو عطای تیم ملی را به لقایش ببخشند و ترک وطن کنند از ترس اتهامات و حکمهای سنگینی که هر کس که از جایش بلند میشود، برای این دو صادر میکند. گستردگی فضای مجازی و سرعت انتقال بالای اخبار هم به نوعی شاید در دامن زدن به این رویداد، بیتاثیر نباشد چراکه حضور مهرداد میناوند، بازیکن اشترومگراتس اتریش مقابل هاپوئل اسراییل در سال ۲۰۰۰ با بیاعتنایی رسانهها و مسوولان ایرانی روبهرو شد. او هیچ مشکلی پیدا نکرد و پنج هفته بعد هم برای تیم ملی ایران بازی کرد. آن خبر را همه فراموش کرده بودند. دلیل این قضیه احتمالا این است که شبکههای اجتماعی به اندازه امروز گسترده نبودند و فدراسیون و مطبوعات هم پوشش ندادند.
بحث بر سر این نیست که آنچه در رابطه فلسطین و اسراییل میگذرد را باید نادیده گرفت، بحث بر سر این است که اگر قرار باشد ورزش به طور خاص فوتبال ما صاحب لژیونر شود، آنها غیر از انجام تعهد خود کاری ندارند در غیر این صورت باید قید لژیونر شدن ورزشکارانمان را بزنیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد