8 - 04 - 2025
پنهان در مه تاریخ؛ رویایی که در میانه بیداری و خواب زیسته میشود
تقاطع سرنوشت، تکرار ابدی یک لحظه
شروین محمدپور*- در امتداد سایههای تاریخ، آنجاکه گویی خاطرات جمعی یک ملت در بافتی از راز و سرگشتگی درهم تنیده شده، ایران بار دیگر خود را در آستانه تصمیمی بازگشتناپذیر مییابد: نامهای که از ورای آتلانتیک وزیدن گرفته، حامل ضربانهای یک جهان در التهاب دو راهی مذاکره یا مقابله سخت است اما مگر نه این است که خود تصمیم، از پیش در تار و پود زمان نهفته بوده؟ مگر نه آنکه تاریخ، در هر نقطهای که ایستادهایم، از پیش تصمیم را گرفته است؟
جهانی که پیشروی ما گسترده است، جهان معلّق میان دوگانگیهای دروغین است؛ نه جنگ، آنچنانکه در سپهر کلاسیک میشناختیم، جنگ است و نه صلح، آرامشی حقیقی. در چنین مختصات لرزان، باید مسیر را نه در منطق صریح سیاست که در کنه آن خطوط نامرئی کشف کرد، خطوطی که با طنین هوشمصنوعی، با پژواک اقتصادهای فراموششده و با زیرساختهای تفکری که در لایههای زیرین زمان به حرکت درآمدهاند، همنوا شده است.
1- تحولات جهانی: حرکت چرخدندههای پنهان
الف) سقوط قطعیتها و ظهور ابهام: جهان در لبه متافیزیک جدید
آیا آنچه امروز در قالب تقابل آمریکا و ایران جلوه میکند، چیزی بیش از سراب یک دوگانگی مصنوعی نیست؟ آیا بحرانهای اقتصادی، انحلال تدریجی سرمایهداری و سرشت دگرگونشونده قدرت جهانی، تصویری پیچیدهتر از آنچه در قاب سیاستهای روزمره میبینیم ارائه نمیدهد؟ باید این صحنه را با چشمی دیگر نگریست؛ با نگاهی که در برابر وسوسه سادهسازی مقاومت کند که در برابر مفهومبندیهای رایج سر فرود نیاورد.
ب) هوشمصنوعی: انعکاس تاریخ در آینه آینده
در هنگامهای که کلمات، دیگر نه در زلالیت ذهن انسانی که در ژرفای الگوریتمهای بینام و بیچهره پردازش میشوند، آنچه ما از سیاست، از اقتصاد و حتی از حقیقت میفهمیم، درحال انحلال در ریاضیات غیرقابلسنجشی است که فراتر از درک متعارف ماست. در این چرخش، کشوری که به حاشیه این دگرگونی رانده شود، از تاریخ حذف خواهد شد.
ج) جغرافیای معکوس: مسیرهای مخفی قدرت
ایران دیگر نمیتواند خود را صرفا در قاب تقابل با یک قدرت منفرد بازتعریف کند. قدرت، دیگر یکپارچه نیست بلکه همچون جریانهای زیرزمینی، در انبوهی از شبکههای نامرئی پراکنده شده است. در چنین دنیایی، بازیگران واقعی آنانیاند که قوانین پنهان این آشوب را درک کنند که در لابهلای خطوط موازی، شکافهای فرصت را بجویند.
2- موقعیت ایران: میان خاطره و امکان نامحدود
الف) بحران و فرصت؛ بازخوانی یک معادله متناقض
همانگونه که در خاطرات فراموششده شبهای پرهیز از جنگ، در سرشت پیچیده ذهن ایرانی، همواره این دوگانگی وجود داشته است؛ میل به مقاومت و وسوسه مصلحت. اما مگر نه این است که فرصتها، همواره در پوشش بحران ظهور کردهاند؟ در ساختار شکسته اقتصاد جهانی، در فروپاشی الگوهای سنتی حکمرانی، ایران میتواند همچون بازیگری که دستهایش بسته بوده، ناگهان مسیرهای نامنتظرهای را کشف کند.
ب) گذار از اقتصاد نفتی: ضرورتی که به تاخیر افتاده است
مدلی که بر آن ایستادهایم، دیگر نه قابلیت بازسازی دارد، نه مشروعیت بقا. اقتصاد قرن بیستویکم، میدان تقابل دادهها و فناوریهای پیشرفته است و در این مسیر، ایران تنها در صورتی که توانایی درهمشکستن ساختارهای فرسوده خود را داشته باشد، میتواند بهمثابه یک بازیگر واقعی باقی بماند.
3- مسیر پیشرو: پیشنهاد برای آیندهای که هنوز نزیستهایم
الف) اقتصاد نوین و هوشمصنوعی: پیریزی زیرساختهای دوران جدید
– بازسازی اقتصاد برمبنای داده، الگوریتم و زیستبومهای دیجیتالی.
– جذب نخبگان علمی چندتخصصگرا نه بهعنوان یک اقدام تزیینی، بلکه بهمثابه یک تحول ساختاری در شیوه تصمیمگیری.
– بهرهگیری از جنرالیستها و متخصصان علوم بینارشتهای با هدف دستیابی به افقهای واقعی و محتمل فراذهنی.
ب) دیپلماسی فراتر از دولتها: سیاست نامرئی قدرتها
– گذر از دیپلماسی مبتنیبر دولتها، به تعاملات نامرئی شبکهای همچون ابر شرکتهای تکنولوژیک بینالمللی.
– شکلگیری اتحادیههایی که بر پایه منافع فناورانه، نه براساس مرزهای جغرافیایی استوار باشند.
ج) بازتعریف فرهنگ، بازنویسی حافظه تاریخی
– تلفیق مدرنیته و سنت، نه بهمثابه یک رویارویی بلکه همچون یک دیالکتیک زنده.
– ترویج دانش میانرشتهای، آنگونه که ایرانیان از فضای محدود به قرائتهای یکجانبه خارج شوند.
نتیجهگیری: گریز از تقدیر، ساختن یک تاریخ جدید
در سال۱۴۰۴، ایران میتواند یا همچنان در تاریکی فراکتالهای تکراری سرنوشتهای پیشین باقی بماند، یا آنکه با شجاعت تغییر، بهسوی آیندهای گشوده بر امکانهای نوین حرکت کند اما این انتخاب، تنها یک تصمیم سیاسی نیست بلکه یک تحول در نحوه تفکر ماست: آیا جسارت داریم که از الگوهای کهنه عبور کنیم؟ آیا میتوانیم خود را از حصارهایی که ذهنمان برایمان ساخته، رها کنیم؟ آینده، نه در دست آنانی است که تنها به تغییرات جهان واکنش نشان میدهند بلکه متعلق به آنانی است که زبان تازهای برای تفسیر جهان میآفرینند. ایران در آستانه۱۴۰۴ میتواند آن زبان تازه باشد.
* جنرالیست و متخصص علوم بینارشتهای
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد