6 - 12 - 2022
پول نه فرهنگ سرش میشود و نه وطن
بگذارید کمی کلی حرف بزنم. در ایران جریانی وجود دارد که منفعتش در این است که ملت ایران از تولید ناتوان باشد تا آنها بتوانند با واردات پولدار شوند. این جریان لایههای بسیار مختلفی دارد یک لایهاش هم جریانی است که نمیخواهد ایرانیان تولید کالای فرهنگی تولید کنند. وقتی یک ملتی روحیه ابتکار و خلاقیتش را از دست بدهد یعنی که مقدمتا تفکر انتقادی و تخیل خلاقهاش را از دست داده و این به عبارت دیگر یعنی تسلیم زور و انفعال و تقلید شده است و زوال و رفتن به حاشیه تاریخ و محو شدن از صحنه زندگی را پذیرفته است. خب این جریان منافعش با منافع قلدرهای دنیا همسو است به اشکال مختلف تقویت میشود آنها با ظاهر سازی یک قیافه موجه هم برای خودشان دست و پا کرده و جلو میآید و اهرمهای قدرت را تا جایی که بتوانند به دست میگیرد. حالا ملت باید در مقابل این جریان تصمیم بگیرد. آیا از مملکتش از حاکمیتش از نسل جوانش از آیندهاش صرفنظر نماید و اجازه دهد که در این بازی دار و ندارش به تاراج برود یا اینکه نه؛ میخواهد مقاومت کند و مملکتش را و فرهنگش را و هویتش و هنرش و رسانهاش را قدرت ابتکار و تولیدش را نگهداری کند.
به نظر من این صحنهای هم که ما در سینما با آن درگیر هستیم یک گوشه از همین صحنه بزرگتری است که در این درام جهانی جریان دارد. آیا ما میخواهیم بازار کالاهای فرهنگی را همچنان نداشته باشیم؟ آیا قرار است همچنان بازار سیاه قاچاق سیاه سرقت و نمایش غیر قانونی حاکم باشد و کانالهای ماهوارهای با سریالهای دوبله دهها میلیون مخاطب را در ایران در منطقه و در همه دنیا از دست ما بگیرند؟ و تولیدکننده کالاهای فرهنگی در داخل کشور عاجز و ناتوان دست روی دست بگذارند و شاهد این سقوط و انحطاط باشند یا نه؟ لااقل در سینما هنرمندانی وجود دارند که اهل تفکر انتقادی هستند و اهل تخیل خلاق هستند و مملکتشان را دوست دارند مردم را دوست دارند و نسبت به آینده جوانان احساس مسوولیت میکنند. اگر اینطور هست که هست میشود حاصلش این برخورد و مقاومت. از آن طرف عدهای میخواهند امکان فعالیت واقعی صنفی را از اکثریت اعضای صنوف سینمایی بگیرند تا آنها امکان نظارت نقد و دخالت در این سیاستهای ویرانگر را پیدا نکنند و تا آنها بتوانند با ایجاد سینمای دولتی همچنان به ریزش مخاطب و تاراج آنها توسط محصولات وارداتی کمک کنند. ما با ماشین قدرتمندی رو به رو هستیم و شمقدری و همکارانش هم یک مهره یا واشر از این ماشین بزرگتر هستند. پشت پرده این ماجرا یک جریانی است که منفعتش با منفعت قلدران دنیا هم جهت و هم سو است. با یک جریان سیاسی اقتصادی که هدف نهاییاش پول است تا پول را به قدرت تبدیل کند و پول هم نه فرهنگ سرش میشود نه وطن سرش میشود و نه هویت. مدیران خانه سینما تمام تلاش خودشان را کردهاند و همین قدر که تا به الان مقاومت کردند و نگذاشتند این خانه سینما که با هویت سینمای ملی گره خورده به دست طرفداران سینمای کلیشهای و دولتی بیفتد باید از آنها تشکر کرد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد