18 - 12 - 2024
پویش تولید انرژی پاک
مجید اعزازی
1- ابعاد بحران انرژی اعم از بنزین، برق، گاز و آب و پیامدهای آن از جمله آلودگی هوا و تعطیلیهای اجباری بخشهای مختلف اداری و آموزشی مناطق مختلف کشور، در این روزها ملموستر از همیشه رخ نمایی کرده است. از همینرو، نشستها و همایشهای متعددی با هدف بررسی ابعاد این بحران از سوی بخشهای دولتی و خصوصی سامان یافته و برگزار شده است. طنز تلخ ماجرا اما اینجاست که زمان برگزاری برخی از این همایشها به علت تعطیلیهای اعلامی از سوی دولت تغییر یافته و به زمان دیگری موکول شدند. در این میان، بخشهای فرهنگی دولت به رهبری شخص رییسجمهور پویش کاهش دو درجهای دمای محیطهای کاری و خانگی را راهاندازی کرده است؛ مسالهای که میتواند اندکی آلام و مصائب کمبود انرژی را تسکین دهد اما بهطور قطع، عبور از بحران انرژی نیازمند پویش دیگر در سطح دولت و حاکمیت است.
2- عدم سرمایهگذاری در زیرساختها مهمترین مسالهای است که کارشناسان در تشریح ابعاد موجده بحران انرژی به آن اشاره میکنند. عدم سرمایهگذاری در ایجاد نیروگاههای تولید برق، عدم سرمایهگذاری در صنعت نفت و گاز به منظور افزایش بهرهوری بیشتر از ذخایر نفتی و گازی، عدم سرمایهگذاری در بهینهسازی وسایلی (اعم از نیروگاههای برق، خودرو، موتورخانه واحدهای مسکونی، بخاریهای گازی و…) که انرژی مصرف میکنند. در این میان، مساله «بنزین» پیچیدگیهای بیشتری دارد. از سویی،تجربههای اخیر در افزایش قیمت سوخت و ایجاد بحرانهای اجتماعی دولتمردان را از اصلاح قیمتی بنزین به ویژه در شرایط اقتصادی فعلی رویگردان کرده و از سوی دیگر، افزایش قیمت سوخت، تعادلهای شکل گرفته در اقتصاد کشور را به هم میریزد و معیشت و زندگی خانوارها را بهطور واقعی تحتتاثیر قرار میدهد. در چنین شرایطی است که راهحلهای متعددی در محافل کارشناسی مطرح میشود.
«اصلاح قیمت بنزین همگام با نرخ رشد تورم»، «تخصیص سهمیه بنزین به همه ایرانیان» و… از جمله این راهحلها هستند.
3- «ما نمیتوانیم مشکلاتمان را با همان طرز فکری حل کنیم که با آن، مشکلات را به وجود آوردهایم.» این جمله نقل قولی راهگشا از آلبرت اینشتین است که اغلب آن را شنیدهایم. به نظر میرسد، حالا و بهویژه درباره کمبود انرژی، زمان اجرا و عمل به این توصیه فرا رسیده است. زمانی است که باید خارج از چارچوبهای رایج که دست بر قضا خود محصول چارهجوییها و مصلحتاندیشیهای پیشین است، طرحی نو در انداخت. در این صورت، باید از راهحلهایی که ظاهری اقتصادی دارند اما معلوم نیست در پس آن، آگاهانه یا ناآگاهانه، منافع کدامیک از گروهها و اقشار تامین میشود، عبور کرد؛ راهحلهایی که
طی دو دهه گذشته به انحای مختلف از سوی کارشناسان تکرار شده اما فرصت عملیاتی شدن نیافتهاند. هر یک از این راهحلها، شاید در دوره و برههای افاقه میکرد و مانع از شکلگیری بحران انرژی میشد اما حالا در موفقیت آنها تردید وجود دارد و از آن مهمتر اینکه هنوز هم نظام حکمرانی هیچیک از این طرحها و راهحلها را تایید نکرده است. همین مساله نیز مشخص میکند که باید از راهحلهای توزیعی عبور کرد و خارج از چارچوبهای موجود (تعطیلی و سهمیهبندی و…)، تدبیر دیگری اندیشید.
4- به نظر میرسد ایجاد سریع و فوری زیرساختهای تولید انرژیهای تجدیدپذیر (برق خورشیدی، بادی، استفاده از توربینهای آبی در نوار ساحلی شمال و جنوب کشور و…) و تبدیل فوری تمام وسایل خانگی و غیرخانگی (از جمله خودروها) به وسایلی که با استفاده از انرژی برق کار میکنند، تنها راهحل است که دولتمردان باید برای اجرایی شدن آن تدبیر و اقدام کنند.
فواید این کار، فراتر از حل بحران انرژی است و گستره فایدهمندی آن به پاکی هوا، استمرار فعالیتهای روزانه بخشهای خصوصی و دولتی و… نیز خواهد رسید. استفاده از انرژیهای پاک، زیرساخت مسیر آینده جهان است و هم اینک کشورهای پیشرفته گامهای اساسی در این زمینه برداشتهاند.
از این رو، در طی کردن این مسیر تردیدی وجود ندارد اما تسریع آن با موانع متعدد از جمله تامین مالی و دسترسی به فناوریهای روز مواجه است.
برداشت از منابع مالی صندوق توسعه ملی، استقراض از نهادهای بینالمللی و بسیج منابع مالی داخلی برای تولید پنلهای خورشیدی و انواع توربینهای بادی و آبی، توقف تولید و واردات خودروهای بنزینی به نفع تولید و واردات خودروهای برقی از جمله مهمترین اقداماتی است که اجرای دقیق آنها در قالب یک پویش ملی تولید انرژی پاک (تجدیدپذیر) میتواند در یک دوره پنج ساله، تهدید بحران انرژی را به فرصتی برای رشد و تولید کشور تبدیل کند.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد