26 - 06 - 2022
چالههای اسرارآمیز
سمیه عسکری- علاوه بر خیابانها و جادههایی که پر است از چاله و دستانداز، هوا و فضا هم پر است از چالههای اسرارآمیز، که از مرگ یک ستاره پرجرم حاصل میشوند و هستهای متشکل از بقایای کوچک و متراکم را بر جای میگذارند. این پایان عمر ستارهای است که در خود فروپاشیده و فضا و زمان را در وجود سیاهچالهای پدیدآمده خم میکند. سرنوشت در سیاهچالهها نامعلوم و نقطه بیبازگشتی است. این چالهها غیرقابل سکونت هستند، اما چنان قدرت گرانشی دارند که حتی نور و روشنایی هم قدرت فرار از آن را ندارد، پس بلافاصله بعد از ورود باید خود را در افق رویداد به دست آورده و پیدا کنند. در واقع عمیقترین حفره در ساختار فضا و زمان که پدیدار میشود، سیاهچالههایی هستند که در کل، ترسناکترین ناحیه در کیهان به شمار میروند. حال اگر از فضا و هوا بگذریم، درون مغز آدمها نیز سوراخی پدید میآید که به مجموعهای از زیادهخواهی و انتظار داشتن و توقع و نامردمی فشرده و متراکمشده در مغز رخ میدهد به نام سوراخ سیاه طمع؛ سوراخی که به عنوان خطرناکترین و ترسناکترین ناحیه در بخش مغز در وجود آدمی ایجاد میشود. سیاهچاله طمع؛ سوراخی که هرگز قابل پر شدن نبوده و در مغز انسان نور انسانیت را در خود بلعیده و چنان قدرت گرانشی پیدا میکند که انسان را چشم و گوشبسته در خود کشیده و به سوی آیندهای نامعلوم سوق میدهد. این سیاهچاله طمع را سعدی در قرن هفتم با سرودن شعری بیان کرد که هنوز میتواند شعر و سخن روز باشد: چشم تنگ دنیادوست را/ یا قناعت پر کند یا خاک گور.
و امروز سینمای انگلستان آن را در فیلم کوتاهی تحت عنوان «سوراخ سیاه طمع» به تصویر کشیده است. اما انسانهایی که مغزشان خالی از این حفره است به جای آن سفیدچالهای در قلبشان عمق میگیرد، که برعکس سیاهچالهها که فضایی است و طمع انسانی که همه چیز را در خود میبلعد، این سفیدچالهها، عشق و محبت و مهربانی را از خود ساطع میکنند و میشوند عمیقترین و زیباترین حفره وجودی انسان …
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد