23 - 01 - 2024
چرایی فشار آژانس هستهای به ایران در همزمانی تنشهای منطقهای
دکتر صلاحالدین هرسنی*
از زمان دور آخر مذاکرات رسمی جمهوری اسلامی ایران با غرب بر سر احیای برجام دو سال گذشته است. چه مذاکرات رسمی و آشکار و چه مذاکرات پنهانی آن هم به واسطه نقشهای کشورهای میانجی فاقد نتیجه بوده و در واقع میتوان گفت آن مذاکرات نتوانست منجر به بازسازی، ترمیم و احیای برجام شود.
البته جمهوری اسلامی چه در زمان مذاکرات رسمی و چه در زمان مذاکرات غیررسمی مناقشاتی را با آژانس هستهای بابت نصب دوربینهای نظارتی و مساله پادمان هستهای یا همان «پروتکل الحاقی» یعنی بازرسی سرزده داشته که نتیجه آن مناقشه بیشتر آژانس با جمهوری اسلامی بوده است. به واقع طی این دو سال جمهوری اسلامی ایران به هشدارهای دبیرکل آژانس یعنی رافائل گروسی وقعی ننهاده و در مسیر کاهش تعهدات برجامی خود توانست به مرحله «گریزهستهای» برسد. مرحله گریز هستهای در دکترینهای هستهای به وضعیتی اطلاق میشود که کشورهای صاحب تکنولوژی هستهای به واسطه غنی کردن ۲۰ کیلو اورانیوم در غلظت ۶۰ درصدی میتوانند صاحب بمب و محتملا چند کلاهک هستهای شوند. با توجه به انعکاس مکرر مواضع مقامات تصمیمساز و تصمیمگیر جمهوری اسلامی ایران بابت آنکه سرعت غنیسازی اورانیوم در قبال تعهدات و تعللهای برجامی غرب بیشتر بوده چهبسا ممکن است مراکز دارای فعالیتهای هستهای در شرایط فقدان همکاری با آژانس و ارکان نظارتی و پادمانی آن، میزان اورانیوم ۶۰ کیلویی آنها به ۸۰ درصد نیز رسیده باشد. جنگ اسرائیل با حماس در هفتم اکتبر ۲۰۲۳ و به تبع آن افزایش تنشهای منطقهای به ویژه بیثباتسازی دریای سرخ از سوی حوثیهای یمن و اقدامات ایذایی تلآویو در ماجرای ترور و شهادت سیدرضی موسوی و در شرایط حاضر نیز حمله به محل گفتوگوهای فرماندهان سپاه قدس در سوریه و شهادت آنها، همگی کمک کرده است که مساله برجام در میانه و بلوای این مناقشات مفقود شود. این وضعیت دستمایه فشار دبیرکل آژانس هستهای یعنی رافائل گروسی به جمهوری اسلامی شده است که بتواند به واسطه همین فشار از وضعیت فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی آگاه شود و آنها را در انقیاد و همکاری با آژانس انرژی هستهای آماده کند.
از منظر علتشناسی، فشار رافائل گروسی به جمهوری اسلامی در همزمانی تنشهای منطقهای، معلول دلایلی است. اولین دلیل همان نگرانی آژانس از میزان اورانیوم غلظتیافته جمهوری اسلامی است که جنگ هفتم اکتبر اسرائیل با حماس بر آن پوششی گذاشته تا ذهنها را از مساله غنی کردن اورانیوم که به نظر میرسد غلظت آن بیشتر نیز شده باشد، منحرف کند. علت دوم فشار گروسی در ارتباط با انتخابات ایالات متحده آمریکاست. در واقع آژانس به همراه دبیرکل خود یعنی رافائل گروسی به نتیجه و جمعبندی رسیدهاند که تا زمان برگزاری انتخابات و ورود رییسجمهوری جدید آمریکا به کاخ سفید یک سالی باقی است و اگر این یک سال به آن دو سال ازدسترفته یعنی ۷۳۰ روزی که به پای احیای برجام سوخته است اضافه شود، قطعا مساله ارتباط و همکاری به ویژه مسائل پادمانی و نظارتی با جمهوری اسلامی به کل فراموش میشود و بعید نیست که ایران بتواند در خلاء رفتارهای نظارتی و پادمانی آژانس به نقطه پسامرحله گریز هستهای برسد که کابوسی هولناک برای غرب و متحدان آن است. به این ترتیب تلاش گروسی مجبور کردن جمهوری اسلامی ایران به عنوان عضوی از پیمان «انپیتی» برای همکاری با آژانس هستهای است و همه علل فشار او این است که علاج واقعه را قبل از وقوع آن درمان کند.
* کارشناس و تحلیلگر ارشد
مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد