27 - 02 - 2024
چرا معامله موشکهای بالستیکی با روسیه جایز نیست؟
دکتر صلاحالدین هرسنی*
در همزمانی پایان دوسالگی جنگ در اوکراین و در شرایطی که حملات روسیه با تصرف و محاصره شهر «آودیئیفکا»ی اوکراین شدت گرفته است، برخی از منابع و محافل خبری صحبت از تصمیم ایران بابت در اختیار قرار دادن تعداد زیادی موشک بالستیک کوتاهبُرد «زمین به زمین» …… در قالب معاملات تسلیحاتی به میان آوردهاند. اگرچه کمی بعد از انتشار این خبر، خبرگزاری رویترز به نقل از وزیر امور خارجه کشورمان حسین امیرعبداللهیان این خبر را قویا تکذیب کرده، اما انتظار آن است که این تصمیم ایران مشمول بازی گذشته ایران یعنی ارسال پهپاد به روسیه نشود، چراکه در گذشته ایران ارسال پهپادهای انتحاری به روسیه را انکار کرده بود، اما در اندک زمانی مشخص شد که ایران تعداد کمی از این پهپادها را در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ میلادی، در اختیار مسکو برای استفاده از جنگ در اوکراین قرار داده است. طُرفه آنکه بازی ایران با روسیه در ماجرای اتحاد ماهوارهای یا همان پروژه «خیام روسی» تکرار همان معاملات پهپادی بوده است. با این همه اگر معامله موشکهای بالستیکی ایران با روسیه مشمول بازی گذشته ایران یعنی ارسال پهپادهای انتحاری به روسیه شود، ایران این تصمیم را به چند جهت انجام میدهد. اول آنکه ایران روی حق وتوی روسیه و در صورت امکان احاله پرونده به شورای امنیت آن هم به جهت برنامه پروبلماتیک هستهای و تجهیز و حمایت از گروههای نیابتی در غائله جنگ حماس و اسرائیل و سرانجام بیثباتسازی دریای سرخ، حساب باز کرده است. دوم آنکه تصمیم ایران بابت این معامله تسلیحاتی، بیشتر متوجه ارزآوری به ایران است، با این هدف که ایران بخواهد از این رهگذر، ارزهایی را به نظام بانکی ایران پمپاژ کند. سوم آنکه ایران تلاش دارد از این رهگذر انگیزه روسیه را در ماجرای فروش و تحویل هواپیماهای سوخو ۳۵ یا همان «سلطان آسمانها» ترغیب کند. با استناد به مجموعهای از شواهد و نشانگان، باید گفت که تصمیم ایران بابت معامله موشکهای بالستیکی با روسیه به چند دلیل جایز نیست. اول آنکه اگر تصمیم و عزم ایران در معامله موشکهای بالستیکی با روسیه جدی باشد، ایران شریک جرم روسیه و متجاوز شناخته میشود. در واقع، ورود و مداخله ایران به جنگ اوکراین به معنای اعلام جنگ علیه ناتو است. ضمن آنکه ورود ایران به جنگ اوکراین مفهوم و معنایی جز اولویت سیاست میدان و قربانی کردن اخلاق راهبردی و دیپلماتیک آن هم تحت اغوا و ترغیب مقامات کرملین ندارد. محققا ورود به جنگ اوکراین از طرف ایران، باعث افزایش سیاستهای کارافزایانه غرب به ویژه ایرانهراسی، مهار و انزوای ایران و در نتیجه اعمال تحریمهای چندجانبه میشود.
دوم آنکه، اگر تصمیم و عزم ایران در معامله موشکهای بالستیکی با روسیه بر سر حق دفاع مشروع باشد، این اصل در جهت به افول رساندن هژمونی و سلطه غرب ماموریتی است که بیشتر متوجه پکن است نه تهران و طُرفه آنکه راهبرد مقامات پکن در این باره بیشتر سکوت و انفعال است تا حمایت و اساسا چرا ایران باید، خراج گزار و هزینهپرداز روسیه شود و هزینههای به خاک مالیدن پوزه غرب و هژمون شدن روسیه در قبال غرب را بپردازد؟
سوم آنکه، روسیه ثابت کرده که شریک مورد اعتماد، مطمئن و قابل وثوقی برای ایران نیست. تاریخ معاصر ایران-روسیه پر از فریب، بدعهدی و حتی خیانت بوده است که شرح آن به مصداق «مثنوی هفتاد من کاغذ» طولانی است. برخلاف آنچه میگویند رابطه آنها استراتژیک و راهبردی نیست. رابطه تهران با مسکو در بهترین شرایط تاکتیکی و راهکنشی و مبتنی بر نشانگانی چون صلح سرد است. روابط راهبردی شرایط و ملزوماتی دارد که رفتار مسکو در قبال تهران در آن نمیگنجد. مسکو آنگونه که نشان داده است، عامل اصلی برجامپرانی است و در شرایط حاضر نیز تلاش دارد بازی با کارت ایران را وجهالمصالحه بحران اوکراین کند.چهارم آنکه، هنوز رابطه تهران با کیاف بر سر سقوط هواپیمای اوکراینی در تهران ترمیم و بازسازی نشده است و شاید ورود ایران به جنگ در اوکراین، زخمی بر نمک مصائب و جراحت افکار عمومی و بازماندگان قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی باشد. تحت این شرایط صرف آنکه اگر تهران با ناتو در اوکراین نجنگد، لاجرم باید در کرمانشاه، ایلام، همدان و هر شهر دیگری در ایران بجنگد، توجیه مناسبی برای ورود به جنگ اوکراین از سوی ایران نیست. لزومی هم ندارد که افکار عمومی مردم اوکراین در قبال ایران به دشمنی، تخاصم، تنفر و نفرت سوق یابد. در واقع نباید صرف غربستیزی، به آتش غرب و ناتوستیزی ولادیمیر پوتین دمید و آب به آسیاب تمایلات جاهطلبانه و سادیسمی مقامات کرملین ریخت.
پنجم آنکه، تطهیر غرب هم اگر از سوی هر فرد و با هر بیان و ادبیاتی باشد، به همان اندازه اشتباه است که کسی بخواهد موشکهای اِسکاد شرق را نادیده بگیرد که تا تهران رسید. آیا مقامات تهران ماندن روسیه در کنار صدام را در جنگ تحمیلی و در شرایط حاضر رفتارهای سینوسی و پاندولی مقامات کرملین در معادلات منطقهای به ویژه روابط با تلآیو در بحران سوریه را فراموشی کردهاند؟! در قضیه جنگ حماس و اسرائیل بعید نیست که روسیه بخواهد ایران را عامل اصلی اختلال در نظم راهبردی در هندسه ژئوپلیتیک غرب آسیا بداند.ششم آنکه، اگر هدف ایران در این معامله پرابهام ارزآوری به نظام بانکی باشد، چرا باید از راه «تولید بحران در بستر تنش» چنین مقصود و هدفی محقق شود؟! اگر عزم ایران بدین واسطه جدی باشد، ایران کمکی کرده که برخی دولتها از انگاره «جمهوریها با هم نمیجنگند» عبور کنند. واقعیت آن است که عصر حاضر عصر پارادایم هابزی نیست و قدرت سیاسی الزاما از لوله تفنگ در نمیآید. عصر حاضر عصر چندجانبهگرایی و مبتنی بر تعاملات سازنده است. قطعا راهبرد اتکا به شرق گزینه مناسبی برای پمپاژ ارز به نظام بانکی نیست و تعقیب راهبرد «وابستگی پیچیده متقابل» در میان دولتها گزینه مطمئنتری برای این هدف است.
هفتم آنکه، اوکراین عمق استراتژیک ایران نیست و با توجه به سیاستهای کارافزایانه غرب و مجموعههای عبری- عربی نیازی نیست که تهران بخواهد در بحران اوکراین ورود کند. ورود به جنگ اوکراین نتیجهای جز تحمیل هزینههای راهبردی برای ما ندارد.
* کارشناس مسائل بینالملل
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد