24 - 08 - 2023
چشمانداز دلارزدایی از اقتصاد جهان
از زمان آغاز بحران در اوکراین و تحریمهای غرب علیه روسیه، تسلط دلار بر اقتصاد جهانی با چالشهای جدیدی مواجه شده است، زیرا بسیاری از کشورهای جهان تلاش دارند از معاملات بیش از حد با پول ایالاتمتحده اجتناب ورزند تا در مواقع مقتضی از آسیبپذیری خود بکاهند. در واقع نگرانی بسیاری از کشورها در مورد هژمونی آمریکا بر نظام مالی جهانی و توانایی این کشور در اعمال تحریمهای اقتصادی، باعث شده جایگزینهای دیگری را برای محدود کردن سلطه دلار آزمایش کنند.
با وجود تلاش بسیاری از کشورها برای دلارزدایی از اقتصاد خود و جستوجوی جایگزینی در تسویهحسابهای تجاری و ذخایر خارجی، برخی از اقتصاددانان معتقدند که ارز ایالاتمتحده ممکن است برای مدت طولانی، ابزار پولی ایدهآل در جهان باقی بماند. از نظر آنها تهدیدات دلار اغراقآمیز است و بعید به نظر میرسد که نقش فعلی پول آمریکا در اقتصاد جهانی به این زودیها در معرض چالشهای جدی قرار گیرد. با این حال گرایش بسیاری از کشورهای جهان به کنار گذاشتن دلار و انجام مبادلات اقتصادی با ارزهای ملی یا ارزهای جایگزین نشان میدهد که عصر حاکمیت دلار بر تجارت جهانی با تهدیدهای جدی مواجه است؛بر خلاف آنچه که عموما تصور میشود، دلارزدایی از شرق آغاز نشد بلکه نخستین ضربه را آمریکاییها به دلار وارد کردند. در واقع دولت آمریکا با دو اشتباه راهبردی، حاکمیت دلار در جهان را به چالش کشیدند؛ نخستین اشتباه راهبردی دولت آمریکا در ناتوانی به وضعیت اقتصادی این کشور نهفته است که همچنان نتوانسته از سایه بحران سال ۲۰۰۸ خارج شود. این وضع موجب شده که هماکنون ایالاتمتحده با یک بحران بدهی بزرگ مواجه شود که در صورت عدمپرداخت، نه تنها اقتصاد این کشور آسیبپذیرتر میشود بلکه موقعیت دلار نیز در سطح جهان به عنوان یک ارز پرداختی یا ذخیره به خطر میافتد.، بحران بدهی آمریکا را «مادر همه بحرانها» عنوان میکنند. با توجه به آنکه مذاکرات بر سر افزایش سقف بدهی ۴/۳۱ تریلیون دلاری دولت آمریکا همچنان نامشخص است، نگرانیهای زیادی در خصوص ناتوانی این کشور در بازپرداخت بدهیهایش به وجود آمده است، زیرا اگر بزرگترین واحد اقتصادی جهان نتواند صورتحسابهایش را بپردازد، این امر دلار را به عنوان ارز ذخیره جهان و اوراق بهادار خزانهداری آمریکا به بستر بازارهای اوراق قرضه در سراسر جهان تبدیل خواهد کرد. به همین دلیل بسیاری از کشورها برای در امان ماندن از آسیبهای فوق، ناگزیر به ایجاد تنوع در ذخایر ارزی و مبادلات تجاری خود هستند.
دومین اشتباه راهبردی دولت آمریکا که به ضرر حاکمیت دلار بر اقتصاد جهان تمام شده، استفاده بیرویه این کشور از ابزار تحریم علیه دیگران است. وضع تحریمهای اقتصادی موجب شده که دلار به عنوان ارز بینالمللی عملا به سلاحی برای تحت فشار قرار دادن سایر کشورها در سیاست خارجی آمریکا مبدل شود.
از این رو بسیاری از کشورها تصور میکنند که ممکن است آمریکا در آینده از این سلاح علیه آنها نیز استفاده کند، به همین دلیل در پی دلارزدایی از اقتصاد خود و یافتن ارزهای جایگزین برآمدهاند.
آیا پول جدید بریکس، دلار و یورو را تضعیف میکند؟
از سوی دیگر کشورهایی که توسط آمریکا تحت تحریم قرار گرفتهاند، تلاش دارند راههای جایگزین برای دور زدن تحریمها را بیابند و در این مسیر، دلارزدایی از اقتصاد را یک گزینه مطلوب تلقی میکنند. در نتیجه این ایده که از طریق دلارزدایی میتوان فشارهای اقتصادی آمریکا را بیاثر کرد، در میان کشورهای تحریم شده کل گرفته و آنها را به سوی ارزهای جایگزین سوق داده است. به این ترتیب استفاده بیرویه آمریکا از تحریمهای اقتصادی علیه سایر کشورها نهتنها موجب پیشبرد سیاست خارجی این کشور نشده بلکه ضربه بزرگی به دلار نیز وارد کرده است.علاوه بر ایالاتمتحده که با اشتباهات راهبردی موجب رویگردانی سایر کشورها از دلار شده، دومین ضربه مهلک به پول ملی آمریکا از ناحیه کشورهای غربی وارد شده است. از زمانی که کشورهای اروپایی در چارچوب اتحادیه اروپا به ایجاد پول واحد تحت عنوان یورو پرداختند، دلار متحمل ضربه بزرگ دیگری شد، زیرا برای نخستینبار پس از جنگ جهانی دوم، یک واحد پولی به وجود آمد که توسط کشورهای حوزه اتحادیه اروپا مورد پذیرش قرار گفته بود و علاوه بر پوشش تعاملات اقتصادی میان این کشورها، در تجارت جهانی نیز مورد استفاده قرار گفت. به نحوی که پس از دلار که سهم ۴/۴۵ درصدی از کل معاملات جهانی را به خود اختصاص داده، یورو با سهم ۳/۳۳ درصدی در رتبه دوم قرار گرفته است.
در کنار ضرباتی که دلار از آمریکا و اروپا متحمل شده، بسیاری از روندهای جهانی در حوزه تجارت خارجی نیز حکایت از آن دارند که در سالهای اخیر دلارزدایی از اقتصاد جهان با حمایت تعداد زیادی از کشورها مواجه شده است، به نحوی که دیگر نمیتوان تسویهحساب با ارزهای غیر از دلار را متوقف کرد. به عنوان مثال، هنگامی که آمریکا و دیگر کشورهای غربی در واکنش به بحران اوکراین، تحریمهای اقتصادی گستردهای علیه روسیه اعمال کردند، مسکو و پکن برای کاهش وابستگی به دلار و ایجاد همکاری بین سیستمهای مالی خود بیش از پیش مصمم شدند. این امر موجب شد که بیش از ۶۰ درصد از تعاملات تجاری روسیه و چین با ارزهای ملی آنها انجام شود. علاوه بر مسائل فوق، به موضوع هژمونی دلار میتوان از منظر رقابت بین چین و آمریکا برای رهبری جهان نیز نگریست. جنگ تجاری آمریکا علیه چین که از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ تشدید شد و در دوران ریاستجمهوری بایدن نیز ادامه یافت، موجب شده که پکن بیش از گذشته به مبادلات تجاری با ارز ملی خود روی آورد. از سوی دیگر بحران در اوکراین و تحریمها علیه روسیه نیز باعث شد که مسکو به صورت جدی رویه دلارزدایی را در دستور کار خود قرار دهد.
در عین حال گرایش روسیه و چین به دلارزدایی موجب ایجاد یک موج گسترده و حمایت سایر کشورها از این روند شده است. به عنوان مثال، جوکو ویدودو، رییسجمهوری اندونزی، در جریان نشست «اتحادیه کشورهای جنوب شرقی آسیا» تاکید کرد که این کشورها باید از سیستمهای پرداخت غربی دور شوند تا از تراکنشهای خود در برابر پیامدهای ژئوپلیتیکی بالقوه محافظت کنند. اتحادیه کشورهای جنوب شرق آسیا شامل ۱۰ کشور است که بیش از ۶۶۴ میلیون نفر را نمایندگی میکنند. بحثهای اجلاس جاکارتا بر چگونگی کاهش وابستگی به ارزهای غربی همچون دلار، یورو و پوند استرلینگ متمرکز بود و در نهایت نیز تصویب یک قانون مالی و سامانه جدید را پیشنهاد کرد که متکی بر بانکهای داخلی این اتحادیه باشد.افزون بر دلارزدایی، افزایش استفاده از یوآن در میان کشورهای مختلف نیز حکایت از آغاز روند جدیدی در تجارت جهانی دارد. ایران، عربستان، امارات، برزیل، آرژانتین و ترکیه از جمله کشورهایی محسوب میشوند که تمایل زیادی به استفاده از ارزهای جایگزین در تجارت خارجی خود نشان دادهاند. در این بین دلارزدایی صرفا به کشورهایی که با آمریکا در تعارض بودهاند، محدود نمیشود و با شتاب زیادی کشورهایی را که به صورت سنتی متحد غرب محسوب میشدند، دربر میگیرد. چنانکه اکثر این کشورها به منظور توسعه و حفاظت از تجارت خود، کاهش هزینههای مبادلات و تنوع بخشیدن به ذخایر ارزی بدون استفاده از دلار، به ارزهای جایگزین رو آوردهاند.در مجموع روند دلارزدایی از اقتصاد بینالملل با شتاب قابلتوجهی به پیش میرود. دلارزدایی تنها به جایگاه جهانی آمریکا ضربه نمیزند بلکه اقتصاد داخلی این کشور را نیز متاثر میکند. در حالی که همواره رشد تقاضا برای دلار منجر به افزایش قابل توجه ارزش آن شده و از این طریق اقتصاد ایالاتمتحده به تقویت خود و رفع چالشهای درونی پرداخته، اینک کاهش تقاضا برای دلار میتواند موجب بروز مشکلات جدید در اقتصاد آمریکا شود.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد