9 - 03 - 2025
چشم انتظار یک تغییر
نوید خیرخواه- بازار سرمایه پس از پشتسر گذاشتن شوک استیضاح وزیر اقتصاد و خروج او از کابینه، اکنون با چالش جدیدی مواجه شده که ممکن است مسیر آن را در هفتههای آتی تحتتاثیر قرار دهد. پس از تمام حواشی و اتفاقاتی که در چند هفته اخیر بازار را تحتفشار قرار داده بود، اکنون دونالد ترامپ اعلام کرده که نامهای خطاب به مقام معظم رهبری ارسال کرده است. این خبر، موجی از تحلیلها و گمانهزنیها را در میان فعالان اقتصادی، تحلیلگران و سیاستگذاران به راه انداخته است و سوال کلیدی اینجاست که آیا این نامه میتواند تغییری در مسیر مذاکرات ایجاد کند یا تنها یک حرکت نمایشی از سوی رییسجمهور آمریکا محسوب میشود؟ این روزها بازار سرمایه درگیر اتفاقات پیاپی و تحولات متعدد سیاسی شده که نااطمینانی و فضای انتظاری شدیدی را بر معاملات حاکم کرده است. اگر از ابتدای سال ۱۴۰۳ به این سو نگاه کنیم، میبینیم که بورس ایران تقریبا در هیچ مقطعی بدون ریسکهای سیاسی پیش نرفته است. از ۱۳ فروردین و حمله به کنسولگری ایران در سوریه تا تحولات جنگ غزه، مذاکرات برجام، استیضاح همتی و حالا بحث نامه ترامپ همگی عواملی بودهاند که تصمیمگیری را برای سرمایهگذاران دشوار کرده است.
در چنین شرایطی، بسیاری از فعالان بازار ترجیح دادهاند که بیشتر در فاز انتظار باقی بمانند و تا زمانی که سرنوشت مسائل کلان اقتصادی و سیاسی مشخص نشود، اقدام خاصی انجام ندهند. به همین دلیل، شاهد کاهش معاملات و خروج نقدینگی از بازار بودهایم. حتی در مواردی که برخی نمادهای خاص، حرکت مثبتی را آغاز کردهاند، این رشدها کوتاهمدت بوده و دوباره جو کلی بازار، رفتار محتاطانه را در پیش گرفته است.
محتوای نامه ترامپ و تاثیر آن بر فضای اقتصادی
ترامپ در سخنان اخیر خود، اعلام کرد که نامهای به رهبر معظم انقلاب ارسال کرده است. در حالی که هنوز محتوای دقیق این نامه منتشر نشده اما بسیاری این اقدام را به بحثهای مرتبط با مذاکرات و سرنوشت توافق هستهای مرتبط میدانند. بازیگران بازارهای مالی همواره نسبت به چنین تحولات سیاسی حساس بودهاند و این موضوع میتواند به عاملی جدید برای دوگانگی تصمیمگیری در میان سرمایهگذاران تبدیل شود.
در این میان، دو سناریو برای این نامه مطرح شده است: اگر این نامه حاوی پیشنهادات جدیدی برای کاهش تنشها و گشایشهای اقتصادی باشد، میتوان انتظار داشت که بازارهای مالی و سرمایهای از آن استقبال کنند و موج مثبتی در معاملات شکل بگیرد اما اگر این نامه بیشتر جنبه تبلیغاتی و نمایشی داشته باشد و بهدنبال ایجاد فضای رسانهای باشد، بازار نهتنها از آن استقبال نخواهد کرد، بلکه ترس از ابهام و تشدید تنشهای احتمالی، میتواند فشار فروش را در برخی نمادها افزایش دهد.
واکنش بازار به این خبر؛ خروج سرمایه یا بازگشت اطمینان؟
بازار سرمایه امروز تحتتاثیر همین ابهام و فضای انتظاری قرار گرفت و بسیاری از معاملهگران با دیده تردید به وضعیت آینده نگاه کردند. از یکسو، نگرانی از بیثباتی در سیاستهای کلان کشور باعث شده که پولهای بزرگ، تمایلی به ورود به بازار نداشته باشند و از سوی دیگر، در صورت روشنتر شدن ابعاد این نامه و مشخص شدن مسیر سیاستگذاریهای آینده، ممکن است شاهد موجی از بازگشت سرمایه باشیم.
اما آنچه این روزها قابلتوجه است، ادامه خروج نقدینگی از صندوقهای درآمد ثابت و هجوم آن به سمت بازارهای موازی، خصوصا صندوقهای طلا و داراییهای امنتر است. این مساله نشاندهنده بیاعتمادی برخی سرمایهگذاران نسبت به آینده بازارهای مالی داخلی است و میتواند در بلندمدت، تبعات مهمی برای فضای سرمایهگذاری کشور داشته باشد.
فعالان اقتصادی باید چه کنند؟
با توجه به تمامی اتفاقات اخیر، بازار سرمایه در یک دوراهی مهم قرار دارد. اگر مسیر سیاستهای اقتصادی دولت به شکل مشخصی ادامه پیدا کند و خطمشی کلی حفظ شود، احتمالا در هفتههای آینده شاهد کاهش فضای انتظاری و بهبود شرایط معاملاتی خواهیم بود اما در صورتیکه ابهامات فعلی ادامه یابد و چشمانداز روشنی برای آینده اقتصادی کشور ارائه نشود، بازار همچنان در وضعیت نوسانی و بیثبات باقی خواهد ماند.
در چنین شرایطی، سرمایهگذاران باید با دقت بیشتری رفتار کنند. هرگونه تصمیمگیری عجولانه در بازار میتواند منجر به از دست دادن فرصتهای مناسب شود. مشاهده روندهای کلان اقتصادی، تحلیل تحولات بینالمللی و دقت در رفتار بازیگران اصلی بازار، میتواند به اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کند.
اکنون که بازار با یک متغیر جدید و مهم در فضای سیاسی روبهرو شده، باید دید که واکنش ایران به این نامه چگونه خواهد بود و آیا این مساله میتواند گرهی از مشکلات اقتصادی باز کند یا تنها یک مانور رسانهای از سوی ترامپ است. در هر صورت، بازار سرمایه همواره نسبت به تغییرات سیاست خارجی حساس بوده و خواهد بود و تصمیمگیری در این فضا نیاز به تحلیل جامع و هوشمندانه دارد. سرنوشت توافق و سیاستهای اقتصادی، دو عاملی هستند که همچنان میتوانند نقطه عطفی برای بازار سرمایه در سال 1404 باشند.
ادامه روند نزولی یا بازگشت امید؟
بازار سرمایه در روزهای اخیر تحتتاثیر فضای سیاسی و تحولات اقتصادی، روندی نوسانی را طی کرده و اکنون بیش از هر زمان دیگری درگیر عدم اطمینان و تصمیمگیریهای کلان کشور است. پس از استیضاح وزیر اقتصاد و واکنشهای مختلف نسبت به آن، بازار همچنان در فضای ترس و بیاعتمادی حرکت میکند. در کنار این موضوع، خروج جریان پول از صندوقهای درآمد ثابت و بازار سهام، علامتی خطرناک برای آینده بازار محسوب میشود. به نظر میرسد که سرمایهگذاران، پس از پشتسر گذاشتن ماهها نوسان و ابهام، هنوز در مورد آینده بازار دچار تردید هستند و این تردید بهصورت رفتار محتاطانه در معاملات منعکس شده است.
اثر تحولات داخلی و رفتار بازارهای جهانی بر شاخص بورس
بازار سرمایه امروز با حجم عرضههای سنگین و فشار فروش گسترده مواجه بود. شاخصکل بورس نیز به دنبال همین فشار، روندی نزولی را تجربه کرد. این در حالی است که نشانههایی از خروج نقدینگی و حرکت سرمایهها به سمت بازارهای کمریسکتر، مانند صندوقهای طلا و اوراق بدهی، مشاهده میشود.
در همین حال، در بازارهای جهانی نیز قیمت نفت و فلزات اساسی دچار نوسان شدهاند و این موضوع باعث ایجاد فشار مضاعف بر برخی صنایع بورسی، بهویژه گروههای پتروشیمی، پالایشی و فلزی شده است. نرخ دلار نیما نیز همچنان در محدودهای نامشخص در حال نوسان است و مشخص نیست که سیاستهای اقتصادی دولت در قبال آن به چه سمتی خواهد رفت.
در کنار این موضوع، تصمیمات جدید در مورد برخی صنایع، از جمله خودروسازی و پالایشیها میتواند تاثیر قابلتوجهی بر روند کلی بازار بگذارد. بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که اگر سیاستهای حمایتی بهدرستی اجرا شود و از اعمال فشارهای غیرضروری بر صنایع جلوگیری شود، میتوان انتظار داشت که در نیمه دوم اسفند، فضای متعادلتری در بازار ایجاد شود.
پایان فشارهای فروش نزدیک است؟
با توجه به شرایط فعلی، برخی کارشناسان معتقدند که تا پایان هفته جاری، فشار فروشها کاهش خواهد یافت و بازار بهتدریج به سمت تعادل حرکت خواهد کرد. در این میان، چند عامل کلیدی میتواند به تغییر وضعیت بازار کمک کند. از جمله روشن شدن وضعیت سیاستهای اقتصادی و ارزی کشور، اعلام گزارشهای مالی شرکتها و بررسی تاثیر تغییرات قیمتی بر سودآوری آنها و افزایش حجم معاملات در برخی گروههای کلیدی مانند بانکیها و خودروییها.
همچنین، اگر طی روزهای آینده نشانههایی از ورود نقدینگی جدید به بازار مشاهده شود، میتوان انتظار داشت که شاخصها از محدودههای حمایتی خود بازگردند و روند متعادلی را آغاز کنند.
چشمانداز بازار تا پایان سال
با در نظر گرفتن تمامی عوامل تاثیرگذار، به نظر میرسد که بازار سرمایه همچنان درگیر فضای پرابهام خواهد بود اما با نزدیک شدن به پایان سال، برخی از نگرانیها ممکن است کاهش یابد. سرمایهگذاران در شرایط فعلی باید با دقت بیشتری اقدام به تصمیمگیری کنند و از رفتارهای هیجانی پرهیز کنند.
بازار در برههای حساس قرار دارد و هرگونه تغییر در سیاستهای کلان، میتواند مسیر آن را در هفتههای آینده تغییر دهد. ازاینرو، فعالان اقتصادی باید ضمن بررسی دقیق روندهای اقتصادی و تصمیمات دولتی، استراتژیهای معاملاتی خود را با احتیاط بیشتری تنظیم کنند تا بتوانند از ریسکهای احتمالی در امان بمانند.
جریان پول در کدام جهت حرکت خواهد کرد؟
با نزدیک شدن به روزهای پایانی سال، بازار سرمایه همچنان درگیر تردیدها و چالشهای اساسی است. ریسکهای سیاسی، عدم قطعیت در سیاستهای اقتصادی و رفتار متزلزل جریان پول در بازار، همگی عواملی هستند که وضعیت معاملات را در شرایط دشواری قرار دادهاند. در چنین شرایطی، سرمایهگذاران باید به طور جدی، تمام ریسکهای احتمالی را در تحلیلهای خود لحاظ کرده و تصمیمات خود را براساس یک رویکرد منطقی و مبتنی بر مدیریت ریسک اتخاذ کنند.
ترکیب داراییها و مدیریت پورتفوی، بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است. تنوعبخشی به داراییها، بهینهسازی ترکیب سبد سهام و ورود به بازارهای مختلف، میتواند در کاهش ریسکهای ناشی از نوسانات شدید بازار مؤثر باشد. سرمایهگذارانی که رویکردی تکبعدی در سرمایهگذاری دارند، ممکن است با چالشهای بیشتری مواجه شوند و نتوانند در برابر نوسانات شدید بازار، تصمیمات درستی اتخاذ کنند.
تحولات هفته جاری؛ تاثیر اخبار
بر روند بازار
همانطور که انتظار میرفت، نامه اخیر ترامپ به مقام معظم رهبری و پاسخ رسمی ایران، در صدر اخبار این هفته قرار دارد. این موضوع، نهتنها در فضای سیاسی، بلکه در بازارهای اقتصادی نیز اثرگذار خواهد بود و ممکن است روند تصمیمگیریهای سرمایهگذاران را تحتتاثیر قرار دهد.
در کنار این موضوع، تحولات منطقهای و شرایط اسرائیل نیز میتواند بر روند بازارهای داخلی تاثیرگذار باشد. نرخ بهره، نرخ ارز و تغییرات در سیاستهای اقتصادی دولت، از جمله دیگر عواملی هستند که این هفته باید به دقت دنبال شوند. بهویژه نرخ دلار نیما که در هفتههای اخیر دچار نوساناتی شده، ممکن است در این هفته بیشتر مورد توجه قرار گیرد و مسیر حرکت صنایع مختلف را مشخص کند.
از سوی دیگر، گروههایی مانند خودروسازان و بانکها در روزهای اخیر با تحولات مهمی مواجه بودهاند و انتظار میرود که این هفته، اخبار مرتبط با این صنایع، نقش تعیینکنندهای در روند کلی بازار داشته باشد.
با این حال، باید توجه داشت که در ۸ روز کاری باقیمانده تا پایان سال، نمیتوان انتظار تحولات بسیار جدی در ساختار بازار داشت اما آنچه اهمیت دارد، روند ورود و خروج نقدینگی به بازار و تاثیرگذاری آن بر گروههای مختلف است.
تمرکز نقدینگی در چند سهم محدود
بازاری که در ۲۰ نماد خلاصه شده است
یکی از بحثهای مهم این روزهای بازار، تمرکز نقدینگی در تعداد محدودی از نمادها و بیتوجهی به سایر بخشهای بازار است. مشاهده معاملات نشان میدهد که جریان اصلی پول، تنها در چند سهم خاص متمرکز شده و سایر نمادها از حجم نقدینگی قابلتوجهی برخوردار نیستند.
این موضوع در دو ماه اخیر به وضوح مشهود بوده و باعث شده که عمده معاملات بازار، به کمتر از ۱۵ تا ۲۰ سهم اختصاص یابد. بخش عمدهای از این نمادها، شامل شرکتهای اهرمی و سهمهای بزرگی هستند که سازمان بورس به نوعی روی آنها تمرکز بیشتری دارد.
برخی تحلیلگران، این وضعیت را به رفتار سازمان بورس و نحوه مدیریت شاخص نسبت میدهند. البته، این بدان معنا نیست که سازمان بورس مستقیما در حال دستکاری شاخص است، بلکه برخی تصمیمات و سیاستهای غیرمستقیم، باعث شده که تمرکز معاملات روی تعداد محدودی از نمادها باشد و سایر بخشهای بازار در حاشیه قرار گیرند.
آیا شاخصسازی واقعیت دارد؟
در فضای کنونی بازار، برخی فعالان بازار بر این باورند که سازمان بورس در حال شاخصسازی است و با تمرکز بر برخی سهمهای بزرگ، روند شاخصکل را به دلخواه خود تغییر میدهد. با این حال، واقعیت این است که تغییرات شاخص بیشتر از آنکه ناشی از دستکاریهای سازمان باشد، نتیجه رفتار سهامداران و سرمایهگذاران در شرایط فعلی بازار است.
نکته مهم این است که سرمایهگذاران باید تمرکز خود را از شاخصکل به روند کلی بازار و وضعیت بنیادی شرکتها معطوف کنند. مقایسه عملکرد شاخص هموزن با شاخصکل نشان میدهد که در سال ۱۴۰۳، بازدهی شاخص هموزن چندان قابلتوجه نبوده اما شاخصکل وضعیت بهتری را تجربه کرده است. این موضوع، بیش از هر چیز، نشاندهنده تمرکز معاملات روی سهمهای بزرگ و تاثیر آنها بر شاخص است.
چشمانداز بازار؛ بهار سبز در انتظار بورس؟
با تمام این تفاسیر، نمیتوان بازار را در وضعیت ناامیدکنندهای تصور کرد. اگرچه شرایط فعلی بازار با چالشهای متعددی مواجه است اما با تغییر برخی متغیرهای کلیدی، امکان بهبود وضعیت در هفتههای آینده وجود دارد.
ورود مجدد نقدینگی، کاهش ابهامات سیاسی، بهبود سیاستهای اقتصادی و انتشار گزارشهای مالی مثبت از جمله عواملی هستند که میتوانند در کوتاهمدت، روند بازار را تغییر دهند.
سرمایهگذاران باید در این شرایط، با بررسی دقیق تحولات بازار و تحلیل دادههای اقتصادی، استراتژیهای مناسبی برای مدیریت سرمایه خود اتخاذ کنند. در نهایت، روند بازار در هفتههای آتی تا حد زیادی به نحوه مدیریت ریسکهای اقتصادی و سیاسی بستگی خواهد داشت.
جریان نقدینگی و نقش صندوقها در تغییر روند معاملات
بازار سرمایه همچنان تحتتاثیر جریانهای پولی و سیاستهای اقتصادی قرار دارد. آنچه در هفتههای اخیر به وضوح در معاملات بازار مشاهده شده، تمرکز سرمایه در تعداد محدودی از نمادها و خروج پول از سهمهای کوچک و متوسط است. این موضوع باعث شده است تصمیمگیری برای سرمایهگذاران پیچیدهتر شود و بازار به سمت رفتارهای خاصی حرکت کند که در گذشته کمتر شاهد آن بودیم.
چرا بازار محدود شده است؟
مشاهده روند معاملاتی نشان میدهد بخش عمدهای از نقدینگی بازار در تعداد محدودی از نمادها گردش میکند. این ۱۵ ،۲۰ نماد که عمدتا شامل سهمهای بزرگ و شاخصساز هستند، بیشترین حجم معاملات را به خود اختصاص دادهاند و تاثیر مستقیمی بر شاخصکل دارند.
برخی تصور میکنند که این تمرکز معاملات، نتیجه دستکاری سازمان بورس برای حفظ شاخص است اما واقعیت این است که جریان پول موجود در بازار، به دلایل مختلف، چارهای جز ورود به این سهمهای خاص ندارد. دلیل این موضوع، حفظ نقدشوندگی و توانایی خروج آسان از معاملات در شرایط نوسانی بازار است.
در هفتهها و ماههای اخیر، این رفتار به طور چشمگیری تقویت شده و باعث شده که سایر سهمها، بهویژه سهمهای کوچکتر، از روند معاملات حذف شوند. این موضوع بهویژه در شرایطی که جریان نقدینگی ورودی به بازار کاهش یافته، بیشتر خود را نشان داده است.
نقش سازمان بورس و سیاستهای گذشته در تغییر مسیر بازار
این تغییر مسیر معاملاتی تنها به رفتار سرمایهگذاران مربوط نمیشود. سیاستهای سازمان بورس در چند سال اخیر، تاثیر غیرمستقیمی بر این روند داشته و باعث شده است که بازار در چنین شرایطی قرار گیرد.
در دوره مدیریت قبلی سازمان بورس، این جمعبندی وجود داشت که برای جلوگیری از تکرار اتفاقات تلخ سال ۱۳۹۹ و نوسانات شدید بازار، باید سرمایهگذاری غیرمستقیم را از طریق گسترش صندوقهای سرمایهگذاری تقویت کرد. این استراتژی، در تمام بازارهای مالی دنیا اجرا شده و بهطور کلی، سیاست درستی محسوب میشود اما در ایران، این فرآیند به شکل دیگری پیش رفت و تاثیرات متفاوتی بر بازار گذاشت.
صندوقهای سرمایهگذاری و تغییر رفتار نقدینگی در بازار
با گسترش صندوقهای سرمایهگذاری، انتظار میرفت که این صندوقها، با جذب منابع جدید
خارج از بازار، بتوانند به تقویت معاملات کمک کنند اما در عمل، این صندوقها به جای جذب سرمایههای جدید، نقدینگی موجود در بازار را جذب کردند.
به عبارت دیگر، پولهایی که قبلا در بازار برای نوسانگیری و سرمایهگذاری در سهمهای مختلف به کار گرفته میشد، به سمت صندوقهای اهرمی و سایر ابزارهای مشابه سوق پیدا کرد. این موضوع باعث شد بخش عمدهای از نقدینگی بازار، از سهمهای کوچکتر خارج شود و تنها در تعداد محدودی از نمادهای شاخصساز باقی بماند. نکته مهم این است که این تغییر رفتار نقدینگی، ساختار بازار را تغییر داده و باعث شده که سهمهای کوچکتر از چرخه معاملات خارج شوند.
مزایا و معایب تمرکز نقدینگی
در سهمهای بزرگ
این فرآیند، مزایا و معایب خاص خود را دارد. از یکسو، تمرکز نقدینگی در سهمهای بنیادی باعث شده است که بازار رفتار منطقیتری نسبت به گذشته داشته باشد و پروژههای سفتهبازی و نوسانات غیرعادی در سهمهای کوچک کاهش یابد.
اما از سوی دیگر، این اتفاق باعث شده که بسیاری از سهمهای کوچک، دچار کمبود نقدینگی شوند و سرمایهگذاران خرد، در خروج از این سهمها با مشکل مواجه شوند. در نتیجه، بازدهی بازار برای بسیاری از سرمایهگذاران کاهش یافته و رفتار معاملاتی دچار تغییرات جدی شده است.
آیا این روند ادامه خواهد داشت؟
با توجه به شرایط فعلی، به نظر میرسد که این روند در کوتاهمدت ادامه خواهد داشت و تا زمانی که جریان نقدینگی جدیدی وارد بازار نشود، تغییرات اساسی در ساختار معاملات رخ نخواهد داد. سرمایهگذاران باید این تغییرات را در تصمیمات خود لحاظ کرده و استراتژیهای معاملاتی خود را براساس واقعیتهای جدید بازار تنظیم کنند. آنچه واضح است، این است تا زمانی که جریان نقدینگی قوی از بیرون وارد بازار نشود، رشد همهجانبه بازار و بهبود وضعیت سهمهای کوچک، دشوار خواهد بود. در شرایط فعلی، مدیریت صحیح پرتفوی و انتخاب سهام مناسب، بیش از هر زمان دیگری اهمیت دارد و سرمایهگذاران باید با دقت بیشتری، روندهای بازار را تحلیل کنند.

لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد