17 - 07 - 2024
چند کلمه با رییسجمهور
جواد سعیدی*- فارغ از آمارهایی که حتماً کارگروههای تخصصی و مشاوران جنابعالی از اوضاع معیشتی، اشتغال، نرخ تورم، بیکاری، شاخصهای سرمایهگذاری و تامین مالی، وضعیت تولید و تولیدگر، مسائل زیستمحیطی، ناهنجاریهای اجتماعی و اقتصادی به همراه تحلیلهای کارشناسی به جنابعالی ارائه دادهاند، در این نوشتار به سبک خودتان و خارج از عرفهای مرسوم اداری و مکاتباتی نکاتی چند را به استحضارتان رسانده میشود.
امروز و فارغ از هرگونه جناحبندی و جهتگیری سیاسی، شما قبول مسوولیت کرده و با شرایطی که قطعاً به دلیل سابقه اجراییتان، از آن مطلع بودهاید، مسوولیت قوه مجریه جمهوری اسلامی ایران را پذیرفتهاید و با تشکیل کارگروههای تخصصی و تعیین معیارهای کارشناسی (انشاءالله دقیق، علمی و کاربردی)، درصدد شناسایی گزینههای تصدی مسوولیتهای اجرایی در دولتتان هستید اما خوب است بدانید که در حافظه ملت عزیز ایران، پس از استقرار نظام جمهوری اسلامی، همه دولتها به نوعی همین مسیر را طی کرده و این فرآیندها عملاً نکته جدید و متمایزکنندهای محسوب نمیشوند، اما وجه تمایز جنابعالی از سایر افراد در کسوت ریاست قوه مجریه، تاکید موکد بر استفاده از ظرفیت، نقطهنظرات و توان کارشناسی است.
البته باید به این نکته توجه فرمایید (با توجه به زمانبندی انتخابات و کوتاهی مدت آن) جمعبندی نقطهنظرات کارشناسان و متخصصان واقعی هر بخش، اعم از مالی، اقتصادی، فنی، مهندسی، زیستمحیطی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، بینالملل، زنان، حقوقی و…، در مدت زمانی که تا تشکیل دولت باقیمانده، عملا و بهطور کامل مقدور نیست، لیکن استفاده از تجارب افراد صاحبنظر و خبره (فارغ از جناحبندیهای سیاسی و صرفا در راستای منافع و وفاق ملی) بهویژه نخبگان بخش خصوصی (که باید موتور محرکه اقتصاد کشور باشد که متاسفانه در حال حاضر نیست)، امری است که توجه به آن از مهمترین توصیهها به جنابعالی محسوب میشود.
همانگونه که در ایام پس از انتخابات و ملاقاتهای متعددی که با تمام افراد و جناحهای سیاسی و گرایشات مختلف داشتهاید و بارها به ملت عظیمالشأن ایران اعلام کردهاید: «کمکم کنید تا بتوانم کمکتان کنم» امیدوارم با تشکیل یک کمیته تخصصی متشکل از متخصصان، صاحبنظران و صاحبان تجربه و خرد(از بخشهای دولتی و خصوصی) در فضایی به غیر از پاستور و نهاد ریاستجمهوری (مثلا در یک دانشگاه، هتل یا مهمانسرا) و با ایجاد یک محیط و فضای تفاهم ملی، از نقطهنظرات ایشان در چینش دولتمردان و تدوین راهبردهای کلیدی و استراژی دولت خود بهرهمند شوید وگرنه ارسال نقطهنظرات به پایگاهها و آدرسهایی که در فضای مجازی و… اعلام میفرمایید (مستقیم و غیرمستقیم) خیلی کاربردی به نظر نمیرسد و شاید کمی هم دلسردکننده باشد، چراکه جنبه شعاری، ظاهری و تشریفاتی آن بیش از جنبههای مشارکتی آن به ذهن متبادر میشود.
از سوی دیگر و برای جلوگیری از گمانهزنیهای احتمالی، پیشنهاد میکنم سخنگویی برای ایام پیش از تشکیل دولت که فردی مسلط و ترجیحا غیر از افرادی که در انتخابات به شما کمک کردهاند، منصوب کنید تا پل ارتباطی جنابعالی و مردم باشد و هر روز نکات و برنامههایی را که خروجی عملکرد تمام کمیتهها، کارگروهها و … است را به مردم اطلاعرسانی کند؛ ولو اینکه در این امر با محدودیتهای ارتباطی مواجه باشید!
ریاست محترم جمهور، لطفا در کنار تخصص، از تجارب موجود در کشور، به ویژه تجارب علمی و ارزشمندی که به دلایل مختلف یا طرد شدهاند یا خودشان کنار کشیدهاند غافل نشوید؛ این تجارب، شاهکلید حل مشکلاتی است که شاید با سرعت و اولویت بالاتری قابل حل بوده و شیرینکننده کام ملت از انتخاب جنابعالی خواهد بود؛ شک نکنید که تلفیق این تجارب با علم و تخصص جوانان ایرانی و ایجاد انگیزه در آنان، قطعا معجزه خواهد کرد (البته اگر همه چیز درست باشد).
نکته قابل تامل دیگر تفکیک، طبقهبندی و تحلیل علمی مشکلات مبتلابه کشور و جامعه از ابعاد مختلف است که هم تعیینتکلیف و ارائه راهحل آنها را آسانتر میکند و هم با اطلاعرسانی به ملت شریف ایران، آنان را در جریان کم و کیف مشکلات کشور میگذارد که در نهایت سطوح انتظارات را مدیریت خواهد کرد، اما نکته مهمتر اینکه صرف بیان مشکلات که عملا آحاد جامعه و بهصورت روزانه با آن سروکار داشته و با گوشت و پوست خود آن را درک و لمس میکنند یک بعد مساله است و از آن مهمتر ارائه راهحلهایی برای حل مشکلات با تعریف دقیق و زمانبندی مشخص است، درست مثل اجرای یک پروژه که لازم است دارای زمانبندی و سرفصلهای مشخص بوده و پیشرفت یا عدم پیشرفت آن مرتبا مورد پایش جدی و بیطرفانه قرار گرفته و نتایج آن به ذینفعان گزارش داده شود. این فرآیندها امکانپذیر نیست مگر با استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی، دانشگاهی، علمی و تلفیق آنها با تجارب ارزندهای که بهصورت بالقوه و بالفعل در کشور وجود دارد، ولی نیاز به یک محرک انگیزهزا دارد. (نکتهای که هماینک در امور مدیریتی و اجرایی کشور مورد توجه جدی نبوده و مورد غفلت قرارگرفته و نیاز به توجه ویژه دارد)
از سوی دیگر و ضمن احترام به علوم تجربی و طبیعی و سایر علوم که هرکدام در حوزه خود صاحبنظر و دارای ظرفیتهای اجرایی هستند، به استحضار میرسانم، متاسفانه آنچه مورد غفلت در حوزههای حکمرانی کشور عزیزمان ایران قرار گرفته است، عدم توجه ویژه به علوم انسانی، مدیریتی، جامعهشناسی، علوم اجتماعی و… است، درحالیکه همانگونه که در حوزه سلامت و بهداشت، اطبا و متخصصان این حوزه حرف اول و آخر را میزنند، در حوزههای مدیریتی و اجرایی، این متخصصان علوم انسانی هستند که تدوینکننده خطمشی و استراتژیهای هریک از حوزههای تخصصی ذیربط هستند. این مشکلی است که نهتنها دولتها در ایران از آن رنج میبرند بلکه اشخاص حقوقی و شاغل در کشور اعم از تولیدی، بازرگانی، پیمانکاری، فنی و مهندسی نیز از آن بیبهرهاند و عملا از تخصصهای راهبردی حوزه علوم انسانی بهویژه در مسائل مدیریتی، راهبردی، مالی، سرمایهگذاری، اقتصادی و… غافل هستند. بنابراین بر حسب وظیفه ملی خود، به عنوان یک شهروند ایرانی، توجه جنابعالی را به این حوزه فوق استراتژیک جلب میکنم؛ ما در سطح کلان کشور به یک برنامه استراتژیک راهبردی در حوزه سرمایهگذاری و تامین مالی
(investment policy statement) نیازمندیم، که باوجود تمام مطالعات انجام شده در مراکز تخصصی، تاکنون برنامهای با توجه به چهار ویژگی: مطالعه و شناخت نیازهای سرمایهگذاری و تامین مالی به تفکیک بخشهای مختلف اقتصادی، بازرگانی و تولیدی کشور، مطالعه و ارائه ظرفیتهای تامین مالی و سرمایهگذاری داخلی و بینالمللی (منطقهای و جهانی) بر اساس نیازها شناساییشده در کشور، مشخص کردن شکافهای سرمایهگذاری و تامین مالی در کشور و در آخر ارائه راهکارهای عملیاتی، علمی و اجرایی (دستیافتنی) یا حتی دستنیافتنی و غیرقابل تحقق در کشور ارائه نشده (که تمام ویژگیهای پیشگفته شده را به صورت جامع و مانع داشته باشد.)
از نظر نگاه نگارنده، دغدغه اصلی حضرتعالی، علاقهمندان و دوستداران جمعه و شنبه یا گلی، قلی، نقی و تقی و… نیست و نباید باشد، بلکه آنچه آه و ناله تمام مردم شریف ایران، صنعتگران، فعالان اقتصادی، تولیدکنندگان، بازرگانان و خلاصه آحاد مردم ایران را در آورده، عملا عدم استقرار یک نظام مالی و سرمایهگذاری کارآمد (به عنوان موتور محرک اقتصاد بانک پایه و بیمار ایران) است که به وضعیت معیشت مردم(شاغلان، بازنشستگان، جوانان، نوجوانان، دانشجویان و …) سر و سامان بدهد، آن هم نه به صورت مقطعی بلکه به صورت پایدار و مداوم.
خانمانسوز بود ناله و آهی،گاهی/نالهای میشکند پشت سپاهی گاهی (رهی معیری)
نکته قابل تامل دیگر اینکه، امیدوارم در کنار جمع کردن بساطهایی که وعده داده بودید، بساط آمارسازی، تحریف و تحلیلهای غلط و دروغپردازیهای آماری و ارائه اطلاعات غلط به مردم عزیز را در اولین فرصت و قاطعانه جمع کنید، چرا که ادامه این روند، دیوار بیاعتمادی مردم به دولتمردان را بلندتر کرده و عملکردتان را به شدت تحت تاثیر قرار خواهد داد. احیای علمی و عملیاتی مرکز آمار ایران و تعیین سکانداران و مدیران حرفهای، قدبلند، متخصص و کاربلد در بازارهای پول و سرمایه کشور که میتوانند با عملکرد خود، اقتصاد بانک پایه ایران را متحول کرده و مبنای گزارشگری حرفهای را برای مردم فهیم ایران فراهم کنند، از مهمترین درخواستهای حرفهای، از جنابعالی است که انشاءالله مورد توجه ویژه قرار گیرد.
جناب آقای رییسجمهور، مردم ایران شایسته تحقق این انتظارات هستند و به همین امید هم به جنابعالی اعتماد کردهاند، گرچه تحلیل وضعیت موجود به لحاظ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی نشانگر محدودیتها و ملاحظاتی است که قطعا با شناخت کامل از آنها پا به عرصه اجرایی کشور، آن هم در بالاترین سطح آن گذاشتهاید، لیکن کشور ایران اسلامی دارای چنان ظرفیتهای عظیمی از لحاظ، ذخایر معدنی، ذخایر انرژی، گردشگری و توریسم، فرهنگی، اجتماعی و از همه مهمتر انرژی ذخیره شده یا بلااستفاده در آحاد مردمی است که چنانچه بهدرستی بهرهبرداری و هدایت شوند، انجام هر محالی را ممکن میسازد. پاکدستی، صداقت در گفتار و عمل، ندادن وعدههای نشدنی، ارائه گزارشات منظم و دقیق و واقعی، برنامهریزی عملی و کارشناسانه، سادهزیستی عملی در تمام سطوح دولت و به صورت واقعی و بدون پشت و رو، سعه صدر، تواضع در گفتار و عمل، استفاده درست و به موقع از نقطهنظرات کارشناسان، پیوند واقعی با دانشگاها، مراکز علمی، تحقیقاتی و مطالعاتی، استفاده از نقطهنظرات و دستاوردهای تخصصی بینالمللی، توسعه بهداشت و آموزش همگانی به معنای واقعی، ایجاد امید و روحیه با ارائه نتایج و آمارهای کاربردی برنامههای اجرا شده به مردم(به نحوی که مردم همانگونه که گرانی، تورم، بیکاری، اجاره و مالیات و… را درک میکنند، آنها را نیز درک و لمس نمایند.) انتظارات مردمی است که به شما رأی دادهاند، رای ندادهاند، یا به سایر رقبای انتخاباتیتان اعتماد کردهاند و نکته آخر، توصیه و توجه ویژه به محاسبه «هزینه فرصت زمان از دست رفته»، هزینه فرصت مناسب» یا
(opportunity costs) در بخش عملکردی خود و وزرایتان است. هزینهای که از زمان حیات مولانا (۶۰۴ الی ۶۷۲ هجری قمری) توسط ما ایرانیان شناسایی شده، اما هیچگاه به آن توجه نکردهایم.
هین و هینای راه رو بیگاه شد/ آفتاب عمر سوی چاه شد
هین مگو فردا که فرداها گذشت/ تا به کلی نگذرد ایام کشت (مولانا)
در حال حاضر این هزینه و اثرات آن در هیچ سطحی در کشورمان مورد توجه جدی و محاسبه قرار نگرفته و خسران زیادی را به اقتصاد، ساختار مالی و تامین مالی و فعالان اقتصادی وارد کرده است که امید است، با عنایت ویژه جنابعالی و سکانداران اقتصادی دولتتان به این موضوع و اثرات آن توجه جدی معمول شود. گرچه گفتنیها و نوشتنیها بسیار است پس آنها را به آینده موکول میکنم و برایتان ثبات قدم و تداوم صدق در گفتار و عمل آرزومندم.
* فعال بخش خصوصی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد