11 - 03 - 2018
چه ماهی بزرگی!
پرویز ملک مرزبان- ماهیگیری با قلاب یا چوب ماهیگیری یا «لَنسِر» از ورزشهای موردعلاقه من است، اگر بشود نامش را ورزش نهاد. به خصوص که درشمال وکنار رودخانههای پر آب و دریای مازندران زندگی کنی. میتوان از انواع ماهیان سفید، کپور، زردک یا اورنج و سیاه پشت یا کولی و اردک ماهی یا چکاپ و قزلآلا نام برد که میشود با قلاب صید کرد. ماهیگیری با قلاب یا به قول محلیها «غرماغ» به درد آدمهای آرامش طلب مثل من میخورد که طعمه را به قلاب بزنی و آن را به آب پرتاب کنی و ساعتها به انتظار درکنار رودخانه خوش منظره یا دریای زیبا بنشینی و منتظر افتادن ماهی به قلابت باشی. یک روز که از صبح زود کنار رودخانه به امید صید ماهی قلاب به آب انداختم و هرچه منتظر ماندم، خبری از ماهی نبود، طعمه عوض کردم فایده نداشت، جایم را تغییر دادم باز هم از ماهی خبری نبود. درهمین موقع کودکی را مشاهده کردم که ماهی کپوری به اندازه نصف قد خود را به زحمت به سمت منزلش میبرد، چون نمیخواستم دست خالی به خانه بروم، از او پرسیدم پسر جان ماهی را میفروشی، ماهی که هنوز زنده بود و دمش تکان میخورد و دهانش باز و بسته میشد را به زمین نهاد و گفت «بله فروشی است.» گفتم چند میفروشی؟ گفت «هفت تومن.» و بلافاصله ژستی گرفت و محکم گفت «پنج تومن کمتر نمیدم.»
متوجه شدم که ارزش پول را نمیداند. حداقل آن ماهی قیمتی حدود پنجاه تومان داشت، با این حال هفت تومان به او دادم و خواستم ماهی را بگیرم گفت نه همان که گفتم پنج تومن، گفتم بسیار خوب هرچه تو بگویی. پرسیدم این ماهی را از کجا صید کردی. گفت از رودخانه. گفتم چطوری؟ گفت با «دوم». دوم یعنی دام یعنی با تور. تازه متوجه شدم که چرا از صبح تا حالا نتوانستم با قلاب ماهی بگیرم، زیرا عرض رودخانه را به وسیله تور در زیر آب دامگذاری میکنند. و ماهیان نمیتوانند از سمت دریا به قسمتهای بالای رودخانه بروند و سر ماهی داخل تور گیر کرده و همان جا میماند تا اینکه صیاد آن را بردارد. به هرحال ماهی را با خود به خانه بردم و به همسرجان گفتم: بیا ببین چه ماهی بزرگی صید کردم!
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد