30 - 05 - 2020
چگونگی گذر از بحران نقدینگی
محمد برزنده*- در این ایام رشدهای انفجاری ارز، خودرو، سکه و مسکن و سایر کالاهای مصرفی، سرمایهای و واسطهای را ناشی از سیل نقدینگی میدانند. مقام ناظر پولی طبق اظهارنظرهای خود، بسیار علاقهمند است که معضل نقدینگی را حل کند چراکه باید قبول کرد نقدینگی بدون قاعده و رشد بدون ضابطه آن، معضلات زیادی را در عرصه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایجاد خواهد کرد. سوال اصلی اینجاست که آیا واقعا نقدینگی، معضلی است که باید به جنگ آن رفت؟
برعکس تصور رایج، حجم نقدینگی در کشور نهتنها زیاد نیست بلکه بسیار هم کم است. چطور میشود حجم ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلاری نقدینگی کشور، به صورت سیلآسا همه بازارها را به هم بریزد و همه چیز را خراب کند؟
براساس آماری در سال ۲۰۱۳ چین بالاترین حجم نقدینگی دنیا را داشت. طبق این گزارش ارزش نقدینگی در چین برابر با ۱۵ هزار و ۴۹۰ میلیارد دلار آمریکا بود. طبق گزارش ارائه شده توسط سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، در انتهای سال ۲۰۱۳ میلادی، ایران چهلمین کشور دنیا از نظر ارزش نقدینگی بود و ارزش نقدینگی در این کشور برابر با ۹/۱۹۹ میلیارد دلار آمریکا بوده است.
ترکیه بیست و هفتمین کشور این فهرست بوده و ارزش نقدینگی در این کشور برابر با ۵/۳۸۶ میلیارد دلار بوده است. عربستان سعودی و سنگاپور هم در وضعیتی مشابه ترکیه بودند. امارات متحده عربی در این ردهبندی جایگاه سی و ششم دنیا را داشت و ارزش نقدینگی در این کشور برابر با ۷/۲۳۴ میلیارد دلار بود و اندونزی هم ۴/۳۵۵ میلیارد دلار نقدینگی داشت که بیست و نهمین کشور دنیا بود.
چند مثال مقایسهای میزنیم؛ عربستان فقط ۱۰۰۰ میلیارد دلار اوراق قرضه در آمریکا دارد یا در منطقه لیکتاور دوبی، فقط ۵۰ تا برج بیش از ۲۰۰ میلیارد دلار میارزد یا کوچکترین شرکت در بورس نزدک، حداقل ۱۰۰ میلیارد دلار میارزد یا اپل دارای ارزش بازار بیش از ۱۰۰۰ میلیارد دلار شد. آن وقت بورس ما با این همه عظمت با حدود ۵۰۰ شرکت برتر که چارچوب اقتصاد ایران را دربر دارد، به زحمت به ۱۰۰ میلیارد دلار میرسد. لذا باید نقض غرض شده باشد و فهم موضوع برای دولتمردان، با اشکال همراه باشد. الان که میزان نقدینگی در ایران حدودا ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلار بیشتر نیست، باید ویرانگر باشد؟ آن چیزی که ویرانگر است، مدیریت بد و حکمرانی بد دولتمردان است. متاسفانه دولتمردان نتیجه بیتردیدی و کجسلیقگی خود را بر دوش نقدینگی میاندازند. وقتی این میزان نقدینگی توانایی اجرای دو تا ابرپروژه را در کشور ندارد، چطور میتواند مخرب باشد؟ در هر حال به نظر میرسد این نقدینگی اساسا کم نیز هست. اقتصاد ایران خیلی بیشتر از این حجمهای عددی، توانایی و پتانسیل دارد. حسن اعداد بزرگ برای دولتمردان ما ناآشنا و بیگانه است.
متخصصان امر بهتر است به جای راهکارهایی از جنس سیاستگذاری و برنامهریزی نظیر انضباط پولی، سهقفله کردن خزانه، جریمه اضافه برداشت برای بانکها و کاهش سرعت گردش پول به دنبال راهکارهایی از جنس علیت بگردند یعنی تلاش کنند ریال را به واسطه ویژگیهای زایش نقدینگی مهار کنند. این وظیفه دولتهاست که با مدیریت صحیح و با فرصت طلایی پیشآمده، برای نقدینگی چارهای بنیادی بیندیشند. اگر پایه نقدینگی کشور را روی مبلغ ۱۵۰ میلیارد دلار تعریف و ریلگذاری جدیدی در اقتصاد ایران پیریزی کنند، قطعا در سایر برنامهریزیهای خود و جراحیهایی که پیش رو دارند، موفقتر خواهند بود.
اما بدون شک برای رفع مشکل نقدینگی، کسی تا به حال به فکر خلق پول جدید نیفتاده است؛ پول جدید با ویژگیها و قابلیتهای مترقی که یکبار برای همیشه مشکل نقدینگی در کشور را حل کند. این طرح در این شرایط که کارشناسان و متخصصان قائل به حل معضل نقدینگی از طریق سیاستگذاری هستند، شجاعت و شهامت زیادی میخواهد.
ما باید پول جدیدی را معرفی کنیم که این پول مستقیما دارای پشتوانه بوده و متصل به سبدی از ارز و طلا باشد و موازی و همزمان در کنار پول رایج مورد استفاده قرار گیرد. پول جدید همان قدرت خرید ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلار را خواهد داشت.
اگر این پول جدید را «تومان» بنامیم و تناسبی معنادار با ارزش واقعی آن قائل شویم، باید معادل ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلار، پول با پشتوانه خلق کنیم. با این فرض بهتر است چهار صفر از ریال فعلی (یا سه صفر از تومان فعلی و مصطلح جامعه) حذف کنیم. سپس فراخوان دهیم هر شخصی که تمایل دارد، پول فعلی خود (یعنی ریال رایج) را به پول جدید تبدیل کند. کاملا داوطلبانه و دلبخواه. اما اگر کسی پول خود را به تومان جدید تبدیل کرد، هر وقت بخواهد، معادل تعریف شده آن ارز یا طلا دریافت خواهد کرد. این میزان دلار یا معادل آن به طلا یا سبدی از طلا و ارز، به سهولت و آسانی از عهده دولت برآمده و فقط کافی است دولت معادل ۱۶۰-۱۵۰ میلیارد دلار منابع مالی تضمین شده این طرح را تعیین کند. با فرض هر یک تومان معادل یک دلار و محاسبات مربوط به کسر ارزش هر یک تومان، نقدینگی کشور در سطح ۱۵۰میلیارد تومان تعریف شده و به واسطه ارزش ذاتی خود، تمام دغدغههای ناشی از نقدینگی در سیستم قبلی را به یکباره حذف خواهد کرد چراکه ذاتا قابلیت یا ویژگی زایش نقدینگی نخواهد داشت. سود بانکی به یکباره حذف خواهد شد، چون خود پول فینفسه دارای ارزش است.
بانکداری اسلامی یا همان بانکداری بدون ربا قابلیت اجرایی پیدا خواهد کرد. از چاپ پول بیرویه دیگر خبری نخواهد بود و بانکها دیگر (اگر هم بخواهند) نمیتوانند شبهپول خلق کنند و بر رشد نقدینگی بیفزایند چراکه نرخ خدمات اعتباری سود سپرده، به خاطر ارزش ذاتی پول جدید کاهش خواهد یافت. در این حالت جدید، عوامل تاثیرگذار بر رشد نقدینگی در پول قبلی، تماما بیاثر شده و پول جدید روی ریل درست خود قرار خواهد گرفت. وقتی شخصی بداند که در ازای تحویل پول جدید (بخوانید تومان)، ارز یا طلای معادل آن را دریافت میکند، طرح موفقیتآمیز خواهد بود.
این پول جدید به دلایل زیر مقبولیت خواهد یافت و از آفتهای احتمالی مصمون و روند موفقیتآمیز خود را ادامه خواهد داد:
– امیدبخش باشد و اعتماد مردم را جلب کند.
– مردم با پول جدید آشنایی داشته باشند و اقبال عمومی ایجاد شود.
– پول جدید باید هوشمند باشد و مداخله دولت را منتفی کند.
– پول جدید باید منطبق بر بنیانهای علمی و عقلی باشد.
– همبستگی معنادار با تبدیلات ارزهای معتبر داشته باشد.
برای آزمون این پول جدید فقط کافی است تمام دغدغههای خود و مسایل و مشکلات احتمالی و سوالات فنی را از پول جدید بپرسید. اگر در پاسخ دادن به مشکلات و رفع ابهامات موفق و سربلند شد و نوید رفع مشکلات اقتصادی ناشی از نقدینگی افسارگسیخته را داد، باید جسارت و شهامت اجرای آن را داشت و در این راه گام برداشت.
*کارشناس پولی بانکی
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد