28 - 03 - 2020
چی فکر میکردیم چی شد
نوشین علیپور- این روزها همه چیز برعکس شده. انگار به قول قدیمیها دنیا ورنگشت شده. اتفاقات غیرمترقبه و غیرمنتظره بسیار زیاد شده و از سیل و زلزله که جزو حوادث طبیعیه بگیر تا اخراجهای شغلی بیبرنامه و یک هویی تا مرگهای ناگهانی و طلاقهای بیمقدمه و سقط جنینهای بیدلیل و سرطانهای شایع.
چقدر همه چیز عجیب و غریب شده. چقدر پیچیده شدهایم خودمان که یادمان رفته هیچ، دیگران را هم یادمان رفته.
که هر روز صبح بیهدف و انگیزه از رختخواب درمیآییم و با قدی خمیده و بیانرژی به سر کار میرویم و عصر خمیدهتر با کولهباری از خستگی و کلی انرژی منفی برمیگردیم. و بدوبدو به امور خانه میرسیم و شاید یک گپی کوتاه در حد حالت چطوره و چه خبر بوده و چای میخوری، این شد آخر روز و ساعت ۱۲ شب و باز هم با اخم به رختخواب میرویم و صبح با کسر خواب بیدار میشویم و دوباره دور باطل شروع میشود.
نامش را گذاشتهایم زندگی.
نام این روند روز- مرگی است یا مردگی.
زندگی یعنی جاری بودن یعنی جریان داشتن.
چگونه جریان داشته باشیم؟
انسان باشیم! مگر میشود؟ این روزها همه به خون هم تشنهاند. گویی از هم طلبکارند و یعنی هر کسی به دیگری بدهکار است!
قطعا این گونه نمیتوان جاری و ساری بود.
راه جاری بودن، رها کردن بسیاری از مواردی است که توان تغییر نداریم. مهربان باشیم و بیدریغ ببخشیم و لبخند بزنیم و با رضای قلبی کار کنیم. نقاب مهربانی را برداریم و واقعا مهربان باشیم. بالاخره اینکه حالمان را خوب کنیم که هیچ دکتری تا ما نخواهیم نمیتواند حال ما را خوب کند.
دوستی میگفت حال خوب سیری چند؟
مهربان باشیم.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد