7 - 12 - 2019
کابوس بریتانیا
فاطمه رحیمی- کلاف سردرگم برگزیت هر روز کور و کورتر شده و بریتانیا را همانند گردابی در مشکلات داخلی فرو میبرد. در حالی که تمامی تلاشهای چندماهه بوریس جانسون، نخستوزیر بریتانیا برای خارج کردن این کشور از اتحادیه اروپا به دلیل مخالفت نمایندگان و طیف وسیعی از مردم با شکست مواجه شده، او با هدف پیش بردن نیاتش به هر طریق ممکن، آخرین تیر ترکشش را از چله رها کرده و خواستار انتخابات زودهنگام در این کشور شد.
جانسون درصدد است با برگزاری انتخابات و کسب احتمالی اکثریت در مجلس نیت خود در خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا را به کرسی بنشاند. قرار است انتخابات سراسری جدید دوازدهم دسامبر (۲۱ آذر) برگزار شود. اکونومیست در آخرین شماره خود چالش برگزیت که کابوس بریتانیا به شمار میآید، بررسی کرده و به چشمانداز بریتانیا پس از این انتخابات پرداخته که در ادامه میخوانید.
رایدهندگان بریتانیایی همچنان به شرکت در نظرسنجیها دعوت میشوند و هربار گزینههای پیش روی آنها بدتر میشود. کارگر و محافظهکار که زمانی احزاب چپ میانه و راست میانه بودند، به مرور و در طول سه انتخابات چهار سال گذشته بیش از پیش از هم فاصله گرفتهاند. هفته آینده رایدهندگان با حساسترین انتخاب خود تا به امروز روبهرو خواهند بود؛ انتخابی میان بوریس جانسون که همحزبیهایش وعده یک برگزیت قاطعانه را دادهاند، و جرمی کوربین که همحزبیهایش برنامه بازنویسی قوانین اقتصادی را در راستای خط و مشی سوسیالیست رادیکال مطرح کردهاند. جانسون ریاست منفورترین دولت جدید در تاریخ بریتانیا را دارد و کوربین منفورترین رهبر اپوزیسیون محسوب میشود. جمعه سیزدهم دسامبر بریتانیاییهای بدشانس صبح خود را با خبر به قدرت رسیدن یکی از این دو کابوس آغاز خواهند کرد.
در انتخابات پیشین، دو سال و یک دوره سیاسی قبل، برای فاصله گرفتن از میانه و رفتن به سمت افراطگرایی افسوس خوردیم. مانیفستهای امروز از آن زمان هم فراتر رفتهاند. در سال ۲۰۱۷ حزب کارگر در سمت چپ جریان اصلی اروپایی جای داشت. امروز فهرست صنایع در حال ملی شدن رو به رشد است و به نظر میرسد تلاشها برای مقابله با مشکلات قرن بیست و یکمی با استفاده از سیاستهایی که در قرن بیستم شکست خوردند، همراه شده است ضمن اینکه کوربین هم تلاشی برای تعدیل نگرانیها درباره جهانبینی گستردهتر خود نکرده است.
او که منتقد سیاست خارجی غربی و همدردیکننده با دیکتاتوریهایی که مخالف آن هستند، محسوب میشود، ناتو را به دلیل حمله روسیه به اوکراین در سال ۲۰۱۴ مورد سرزنش قرار داد. بریتانیا تحت ریاست چنین نخستوزیری نمیتواند روی دریافت اطلاعات آمریکایی حساب کند.
کوربین حتی نتوانسته با احساسات ضدیهودی که تحت رهبری او در حزب کارگر ریشه دواند، مقابله کند. محافظهکاران هم از سال ۲۰۱۷ تاکنون ترسناکتر شدهاند. جانسون توافق برگزیت مورد مذاکره ترزا می را شخم زده و توافقی بدتر را به وجود آورد. عموم مردم آنقدر از کل این شکست مفتضحانه خستهاند که وعده او برای به انجام رساندن برگزیت باعث جذب آرا میشود، اما او چنین کاری نخواهد کرد. اوایل سال آینده میلادی که بریتانیا از اتحادیه اروپا خارج شود، کار سخت مذاکره درباره یک توافقنامه تجاری آغاز خواهد شد.
جانسون میگوید این کار را در پایان سال ۲۰۲۰ آغاز میکند یا بدون توافق خارج میشود. عدم توافق همچنان گزینه روی میز است و البته گزینهای با چشمانداز واقعی، چراکه رسیدن به توافق در کمتر از یک سال سخت به نظر میرسد. بهترین برآوردها نشان میدهند که خروج بدون توافق متوسط درآمد را پس از ۱۰ سال، هشت درصد کمتر از شرایطی میکند که تصمیمی غیر از این گرفته شود. برگزیت تنها مشکل حزب جانسون نیست. او میانهروها را پاکسازی کرده و تغییر از یک حزب به لحاظ اقتصادی و اجتماعی لیبرال را به سمت یک حزب از نظر اقتصادی مداخلهگرا و از نظر فرهنگی محافظهکار تسریع کرده است.
در چنین شرایطی حمایت از لیبرالدموکراتها منطقیتر به نظر میرسد اما آنها هم از سال ۲۰۱۷ تاکنون افراطیتر شدهاند. آنها هم اما پیروز انتخابات نخواهند بود. پس چرا باید از لیبرالدموکراتها حمایت کرد؟ پاسخ واضح است: برای محدود کردن هر کسی که در نهایت پیروز شود. اگر بریتانیا در ماه ژانویه از اتحادیه اروپا جدا شود، نمایندگان لیبرالدموکرات پارلمان از جمله وفادارترین افراد به یک توافق تجاری و سرسختترین مخالفان خروج بدون توافق خواهند بود. این کابوس یک انتخاب، هیچ نتیجه رضایتبخشی به دنبال نخواهد داشت، اما رسیدن قدرت به حزب میانه بهترین امید برای بریتانیاست.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد