12 - 12 - 2019
کابوس توسعه مکران
مریم بهنامراد- با نگاهی به مزیتهای منطقه آزاد چابهار میتوان پی برد که این منطقه در کانون بازرگانی و مبادلههای اقتصادی ایران و کشورهای همسایه قرار دارد. خرید معدن سنگآهن در استرالیای غربی و انتقال سنگآهن به مکران به عنوان قطب توسعه فرآوریها جهت صادرات با سرمایهگذاری حدود ۱۰ میلیون دلار استرالیا، احداث فولاد سمنگان با سرمایهگذاری چهار میلیارد دلار، انتقال آب خلیج فارس به استانهای مرکزی و کویری کشور با سرمایهگذاری حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان از اقدامات سرمایهگذاری شده توسط شرکت مس سرچشمه، شرکت معدنی و صنعتی گلگهر، شرکت معدنی و صنعتی چادرملو، شرکت فکور صنعت، در مکران است تا در نهایت ارزآوری برای اقتصاد کشور داشته باشند. اگر تحریم خارجی و موانع و سنگاندازیهای داخلی بگذارند قطعا شرکتهای ایرانی توانایی صدرنشینی در بازارهای جهانی را دارند. در برنامه ششم توسعه، سرمایهگذاری در سواحل مکران، معروف به دروازه طلایی کشور مورد توجه است. این در حالی است که کشورهایی چون هند، کرهجنوبی و چین برای سرمایهگذاری در مکران وارد عمل شدهاند. امروز سرمایهگذار بخش خصوصی داخل کشور با انتقال سرمایه خود به این مناطق انتظار دارد بدون توقف در برنامههای اجرایی، روند پیشرفت این پروژه بتواند نتیجه مطلوبی از انتقال سرمایه داشته باشد نه اینکه تنها نظارهگر فرصتسوزی به دلیل وارد شدن تکانها به بخش اجرایی باشد. اما متاسفانه تغییر و تحولات در برخی از مدیریتها در بخشهای شرکتهای سرمایهگذار، تبعاتی در ادامه روند فعالیت اقتصادی در این منطقه به وجود آورده است.
ناصر تقیزاده مدیرعامل سابق شرکت معدنی و صنعتی گلگهر در گفتوگو با «جهانصنعت»در رابطه با مشارکت در سرمایهگذاری پروژههای معدنی مکران و روند حرکت این مسیر تا مرز توسعه، توضیحاتی را داشت که در ادامه گزارش میخوانیم.
توانایی شرکتهای ایرانی
خرید معدن از استرالیا به دلیل کمبود سنگآهن در داخل کشور است. چادرملو، یک بخش خصوصی و گلگهر به عنوان شرکتهای مطرح کشور با بازدید از این معدن که ذخیره فاز اول آن حدود ۵۰۰ میلیون تن است و فاز بعدی هم که خریداری شده حدود ۸۰۰ میلیون تن بالای یک میلیارد تن سنگآهن با عیار ۲۸درصد با سرمایهای حدود ۱۰ میلیون دلار استرالیا به تملیک ما درآمد. به دلیل هزینه بالای حمل سنگآهن به کشور تصمیم بر این گرفته شد که در همان منطقه تبدیل به کنسانتره شود و برای تملک این معدن حدود ۱۰میلیون دلار استرالیا پرداخت شده چراکه در این کشور خرید معدن هزینه بالایی ندارد بلکه بیشتر هزینه صرف اکتشاف آن میشود. این سرمایهگذاری در حالی صورت میگیرد که سنگآهن در همان منطقه تبدیل به کنسانتره شود و به صورت مواد خام به کشورمان و به منطقه مکران وارد شود. با وجود شرکتهای بزرگ و متخصصان توانا در کشور توانایی این را داریم تا کنسانتره تولیدشده در این معدن را وارد مکران کنیم و آن را به فولادهای آلیاژی و باکیفیت بالا تبدیل و به سایر کشورها صادر کنیم.
اگر حواشیسازیها اجازه دهند
قبل از اعمال تحریمهای جدید آمریکا با سیستم بانکی اروپایی وارد مذاکره شدیم و آنها اعلام آمادگی کردند که چهار میلیارد یورو را بپردازند اما در حال حاضر این روند متوقف شده است. اما اکنون میتوانیم مطالعات را ادامه دهیم و طراحیهای تشکیل و ساخت معادن و کارخانه و بندر مورد نیاز را انجام دهیم و معتقدم اگر شرکت قدری باشد میتواند با رایزنی این میزان مبلغ مورد نیاز را از بانکهای اروپایی دریافت کند. گلگهر به عنوان مسوول کنسرسیوم این سرمایهگذاری به دلایل ایجاد حواشیهایی که طی چند ماه گذشته به دلیل تغییر مدیریت ایجاد شد تاکنون فرصت ادامه حرکت را نداشته است.
چشمانداز ۱۴۰۴ طرحهای اکتشافی
چالش تامین خوراک برای کورههای ذوب فولاد تا چشمانداز سال ١۴٠۴، شاید همزمان با ادامه یافتن و جدیتر شدن طرحهای اکتشافی، برنامه شرکتهای ایرانی برای خرید معادن سنگآهن در خارج کشور را نیز توسعه دهد. کمبود سنگآهن برای تغذیه کورههای ذوب فولاد تا سال ۱۴۰۴، موضوعی است که امروز مدیران شرکتهای بزرگ فولادی و سنگآهنی را دور یک میز نشاند. اینکه ایران براساس اکتشافات انجام شده در دهههای گذشته سه میلیارد تن ذخیره قطعی دارد، چندان امیدبخش نیست به ویژه آنکه هنوز گزارش دقیقی از اینکه چقدر از این ذخایر سطحی و چه مقدار زیرزمینی است، منتشر نشده و جزئیات آن چندان روشن نیست.
این در حالی است که حجم فعالیت بنگاههای اقتصادی تولیدکننده سنگآهن در ۲۰ سال گذشته حکایت از جلوگیری از خروج بیش از ۴۵ میلیارد و ۱۴۲میلیون دلار ارز از کشور دارد. این رقم معادل جمع کل ارزش مواد اولیه وارداتی مورد نیاز صنعت فولاد از سال ۷۷ تا پایان سال ۹۶ است که تولیدکنندگان داخلی برعهده گرفتهاند. نکته حائز اهمیت این است که در همین سالها در میان شرکتهای بزرگ معدنی، تکمیل زنجیره ارزش فولاد نیز رواج یافت و میتوان گفت دو غول معدنی کشور با تولید سالانه ۵۲ درصد از سنگآهن تولیدشده در کل کشور از خروج ارز مورد نیاز تولیدکنندگان فولاد جلوگیری کرده و علاوه بر آن صادرات هم داشتهاند. این ماده معدنی، ماده اولیه اصلی تولید فولاد بوده و بیشترین سهم هزینه را در قیمت تمامشده این محصول دارد. با مطالعه اقتصاد معدن کشور میتوان دریافت که سرمایهگذاریهای انجام شده در بخش معدن و صنایع معدنی بهویژه در حوزه سنگآهن مسیر نجات اقتصاد کشور را باز گذاشته است. در شرایط بحرانی امروز و تحریمهای حاکم، صنایعی که بیشترین سطح اتکا را به توان داخلی دارند موفق عمل میکنند.
ظرفیتهای معدنی سیستانوبلوچستان
سرمایهگذاری در جنوب شرق کشور(سیستانوبلوچستان ) که مردم این خطه از محرومیت رنج میبرند بسیار ضروری است. این بخش با پتانسیل بالای معدنی مورد تحقیق و اکتشافات به دلیل موقعیت قاچاق تاکنون قرار نگرفته است. این استان از لحاظ موقعیت ظرفیتهای معدنی کمتر از استان کرمان نیست. طبق مطالعات انجام شده این منطقه در کمربند مس و آهن قرار دارد. بنابراین طی نامهای از وزارت صمت درخواست کردیم که کل استان سیستانوبلوچستان را در اختیار ما قرار بدهند تا اکتشافات مورد نیاز را انجام بدهیم. نکته قابل توجه این است که چابهار جزو تحریم نیست و غیر از آن در این منطقه نیاز به اشتغالزایی و تولید به دلیل محرومیت مردم بسیار حائز اهمیت است. طبق بررسیهای به عمل آمده این بخش از کشور بهترین منطقه برای بازار صادرات محسوب میشود.
اعلام آمادگی اسپانیاییها
بنابراین ایجاد و راهاندازی مراحل تولید تا آمادهسازی برای مقاطع صادراتی در این منطقه صورت میگیرد با این هدف با شرکت ایدوم اسپانیایی تفاهمنامه مطالعاتی منعقد شده که جهت همکاری و تقویت بازار بینالمللی مورد بررسی قرار بگیرد که بعد از شمش چه مقطعی را از جمله تیرآهن، ورق، نبشی و در نهایت چه سبد محصولی با گرایش صادرات باید تولید شود. این انعقاد قرارداد مطالعاتی، صرفا برای افزایش شش میلیارد دلار تولید ملی است.
برای راهاندازی این خط تولید رقمی معادل چهار میلیارد دلار سرمایهگذاری شده است. این طرح شامل ایجاد بندر برای کشتیهای ۱۵۰ هزار تنی، تامین برق مورد نیاز و همچنین دستگاههای آب شیرینکن است که در همین رابطه مطالعات انجام شده و در حال بررسیهای نهایی است.
توسعه اشتغال با ۶ میلیارد دلارتولید ملی
امروز کشور و تولید به دلیل کمبود مواد اولیه تولید مشکلات زیادی را متحمل شده است. از این رو این منطقه را میتوان به قطب واردات و صادرات تبدیل کرد و همانطور که گفته شد در خط تحریمها قرار ندارد. همچنین دریا و عمق آن برای تردد کشتیها مناسب است. از این رو بهترین کار واردات سنگآهن از اسپانیا بود. تولید ۱۰ میلیون تن فولاد در این منطقه میتوانست زیرساختهای اشتغالزایی، تولید و توسعه را فراهم کند. سالی معادل شش میلیارد دلار تولید در منطقه چابهار و جنوب سیستانوبلوچستان که میتواند تحول اقتصادی جدی در منطقه داشته باشد و در نهایت ۱۰۰ هزار شغل برای جمعیت ساکن این بخش از کشور ایجاد میشود.
اهداف طرح زنجیره فولاد سمنگان
مصرف امروز سرانه فولاد کشور حدود ۲۱۵ کیلوگرم است. اگر تا سال ۱۴۰۴ جمعیت کشور به حدود ۹۰میلیون نفر و مصرف سرانه به حدود ۳۳۰ کیلوگرم افزایش یابد مصرف داخلی در حد ۳۰ میلیون تن فولاد خواهد بود.
لذا مابقی ظرفیت تولیدی باید در بازارهای صادراتی به فروش برسد. بنابراین کارشناسان فولاد دو مهم پیش رو دارند؛ یکی شناسابی بازارهای صادراتی و پیگیری تطابق قوانین و امکانات ورود به بازار جهانی و دوم عرضه محصولاتی که قابل جذب در بازارهای صادراتی هستند و از سطح سودآوری بالایی برخوردارند.
تولید در صنعت فولاد
مدیران و صاحبنظران صنایع بزرگ فولاد کشور اینک به این نتیجه رسیدهاند که بنا به تجربه موفق امروز جهانی، تکمیل زنجیره تولید در صنعت فولاد یکی از مهمترین فرصتهای سرمایهگذاری است و باید به نوعی در آن سرمایهگذاری شود که این کارخانجات به صورت زنجیره تکمیلی و پیوسته در زمینه تولید فولاد مشغول فعالیت باشند. ایجاد زنجیره تولید دارای دو مزیت است:
ـ تجمیع سرمایهگذاری کالن همراه با مدیریت واحد متمرکز در برابر سرمایهگذاریهای پراکنده که منجر به هزینههای مضاعف میشود. انحراف از این اصل را میتوان در مجموعه سرمایهگذاریهای غیرمرتبط و مستقل در مجموعههای صنعتی معادن سنگان مشاهده کرد.
– تمرکز تولید تخصصی در یک مجموعه (مجتمع Complex). نمونههای بارز عملکردی این استراتژی را در اولین طراحی مجتمع فولاد ایران براساس تکنولوژی احیا و ذوب الکتریکی ـ مجتمع فولاد اهواز ـ مشاهده کرد. در این مجتمع از بندرگاه تحویل کنسانتره سنگآهن تا خروجی اسلب و بلوم با تمرکز و پیوستگی پلنتهای خط تولید فولاد احداث شده است.
چالشهای موجود در زنجیره تولید
از سوی دیگر در این مسیر چالشهای مهم در راه ارتقای سطح تولیـد فولاد در ایران مشهود است. یکی از این موانع ضریب بهرهبرداری نسبت به ظرفیت نصب شده است. از سوی دیگر میتوان به حدود۶۶ درصد پراکندگی جغرافیایی واحدهای تولیدی فعال و یا در دست احداث، ظرفیتهای غیراقتصادی واحدهای تولیدی و عدم رعایت موازنه در زنجیره تولید، به روز نبودن تکنولوژی و بهرهوری پایین نیروی کار اشاره کرد. تحمیل هزینه سنگین حملونقل داخلی، فراهم نبودن تاسیسات زیربنایی، تلاطم رو به افزایش نرخ ارز و در نهایت بیتوجهی به نیاز بازارهای صادراتی در طراحی و سرمایهگذاری از دیگر چالشهای پیش روی این بخش است که در نهایت مسیر حرکت را کند خواهد کرد.
هدف طرح زنجیره فولاد سمنگان
پس از بررسی ارزشهای اقتصادی این مجموعه میتوان به ارزشهای اجتماعی طرح فولاد سمنگان نیز اشاره کرد. صنعت فولاد ایران به عنوان نیروی محرکه اصلی برای رونق اقتصادی همواره مورد توجه سیاستگذاران، سرمایهگذاران و فعالان اقتصادی بوده است. هدفگذاری ملی در دستیابی به ظرفیت ۵۵ میلیون تنی تولید فولاد، ارزش سرمایهگذاری صنعت فولاد و کسب سود، استراتژی دولت برای جذب سرمایههای خارجی، احداث، تجمیع و تمرکز و همگرایی واحدهای فولادی براساس الگوهای موفق در دنیاست.
اشتغالزایی با هدف توسعه
برآورد اولیه سطح اشتغال مستقیم در ارتباط با طرح یک فولاد یک میلیون تنی در سال توسط مهندسین مشاور «تارا طرح» ۹۲۷ نفر است. سطح اشتغال نهایی در فعالیتهای جنبی تولیدی در مجتمعهای سنگینمرتبه به حداقل حدود ۱/۲۰۰ نفر افزایش مییابد. خدمات غیرفنی و پشتیبانی و پیمانکاران خدماتی در این جدول منظور نشده است. پیشبینی سطح اشتغال توسط مشاور تاراطرح را باید با سطح اشتغال ۰۰۰/۱۲ نفری تعریف شده مشاور پولمن سوئیندل برای مجتمع فولاد اهواز برای تولید ۰۰۰/۲۰۰/۲ تن فولاد مقایسه کرد که در یک تناسب خطی به ۱۸۴۰۰ نفر تخمین زده میشود.
مزیتهای موجود در زنجیره تولید
اما از سوی دیگر و بعد از چالشهای پیش روی این صنعت میتوانیم به مزیتهای آن نیز اشاره کرد. مزیتهایی نظیر گاز، انرژی، معدن و نیروی کار انسانی مستعد و تجربه مدیریت در پهنه تولید صنایع معدنی و صنایع فولاد در ایران شرایطی را فراهم آورده است تا با استفاده از این ظرفیتها هدف تولید ۵۵ میلیون تن فولاد ۱۴۰۴ با دید مثبت در دستور کار قرار داده شود.
همگام با برنامه افق ۱۴۰۴
دستیابی به سطح تولید ۵۵ میلیون تن فولاد افق ۱۴۰۴ به عنوان یک آرمان ملی باید محقق شود و ما خود را در تحقق این مهم مسوول میدانیم. از دیگر برنامههای چشمانداز این طرح میتوان به مزیت دسترسی به آبهای آزاد اشاره داشت چراکه احداث زنجیره فولاد در حاشیه خلیجفارس از دو مزیت برخوردار است؛ دسترسی به آبهای آزاد و کاهش هزینههای حمل و نقل و نیز جاذب بودن سرمایهگذاری همراه با کاهش مالیاتی بر واردات و صادرات محصول و استفاده از مزیتهای اقتصادی مناطق آزاد تجاری. واردات سنگآهن و مواد اولیه برای شرکتهایی که مزیت دسترسی به آبهای آزاد را دارند، بر مقرون به صرفه بودن و سودآوری سرمایهگذاری میافزاید. همچنین ایجاد فرصت برای جذب سرمایهگذار داخلی و خارجی و همچنین ایجاد زمینه برای انتقال فناوری. فولاد کشور برای توسعه متوازن و افزایش تولید به شدت نیازمند سرمایهگذاریهای جدید در بخشهای مختلف زنجیره تامین و تولید است و یکی از بهترین زمانهای اجرای طرحهای توسعه نیز دوران فعلی گذر از رکود بازارهای جهانی است چراکه تنها در این شرایط میتوان با هزینه کم، تجهیزات سرمایهای را خریداری و نصب کرد جذب سرمایهگذاری یکی از بزرگترین چالشهاست. در قیاس با قبول هزینه جذب سرمایه در این پروژه، منابع مالی در کشورهای دیگر با کمترین بهره و حتی بدون بهره به صورت درازمدت در اختیار تولید و توسعه قرار داده میشود. این آگاهی وجود دارد که تنها تکیه به درآمدهای نفتی کشور برای سرمایهگذاریهای سنگین صنعتی کفایت نمیکند. میزان هزینههای سرمایهگذاری تحمیلی به دولت میتواند جوابگوی هزینههای جاری کشور باشد. این امر مانع از دستیابی کشور به رشد ۸ درصدی است بنابراین برای رسیدن به این میزان رشد و حتی بالاتر از ۱۰ درصد باید شرایط جذب سرمایهگذار و نیز سرمایه همراه با تکنولوژی از خارج را فراهم کرد. از سوی دیگر برق و انرژی به عنوان دو منبع انرژی مورد نیاز صنعت فولاد از عوامل تعیینکننده در سرمایهگذاری و جذب سرمایه خارجی در ایران محسوب میشوند. امروزه گاز همانند نفت سهم بسزایی در تامین انرژی جهان دارد. ایران بعد از روسیه بیشترین ذخایر گاز طبیعی جهان را به خود اختصاص داده است. در این میان ایران و قطر در خاورمیانه رتبههای اول و دوم از نظر ذخایر گاز را دارا هستند که اکثر ذخایر آنها جزو حوزههای گازی مشترک است. آمریکای شمالی با منابعی بالغ بر ۴۶/۷ تریلیون مترمکعب گاز دنیا رتبه پنجم ذخایر گاز دنیا را داراست. ایران نیز با ذخایر ۷۴/۲۶ تریلیون مترمکعب از نظر ذخایر گاز در دنیا دوم است. در صورتی که میزان تولید فعلی گاز حفظ شود ذخایر آمریکای شمالی طی ۱۰ سال آینده به اتمام خواهد رسید اما ذخایر ایران برای بیش از ۱۰۰ سال آتی پاسخگو خواهد بود.
آبهایی که به منطقه بیآب کشور میرسد
گلگهر، چادرملو و شرکت مس به عنوان مجریان خط اول انتقال آب دریای خلیج فارس به شهرهای مرکزی با سرمایهگذاری حدود ۱۰ هزار میلیارد تومان هستند. این طرح با آمادگی زیرساختهای لازم جهت راهاندازی خط، مهرماه سالجاری آغاز میشود و آب به سیرجان میرسد و به تبع آن تا پایان سال آینده بستر انتقال به یزد و اردکان نیز فراهم خواهد شد. قطعا خط ۲ این طرح با هزینه کمتر تا پایان سال ۹۹ به بهرهبرداری خواهد رسید. خط دوم با ظرفیت هفت مترمکعب آغاز میشود که آب شرب کرمان یزد و اصفهان را فراهم خواهد کرد. من معتقدم اگر مشکلات را جلوی راه این مسیر نگذارند میتوانیم این طرح انتقال آب را بدون هیچ مانعی به پایان برسانیم.
در طرح انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرقی کشور که از سال ۱۳۹۲ کلید خورده است، شرکت معدنی و صنعتی گلگهر ۳۴ درصد، شرکت مس سرچشمه ۳۳ درصد، شرکت سنگآهن گهر زمین ۱۰ درصد و شرکت معدنی و صنعتی چادرملو ۲۲ درصد سهامدار دارند با توجه به اینکه مطالعات نشان میدهد انتقال گندله و کنسانتره از معادن به بندرعباس، گرانتر از انتقال آب نمکزدایی شده از خیلج فارس به صنایع و معادن است، بنابراین نمکزدایی و انتقال آب خلیج فارس تنها راه حل نیاز آبی صنایع فوق است که در این راستا طرح شیرینسازی و انتقال آب مجموعا به میزان ۶۵۰ میلیون مترمکعب در سال در قالب طرح انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوب شرقی کشور مطرح شده است.
حجم وسیع معادن مس، سنگآهن و صنایع فولادسازی، طرحهای عظیم توسعهای صنایع معدنی، نبود منابع آب، اعم از زیرزمینی و سطحی در حوضههای منطقه طرح (استانهای کرمان، یزد و هرمزگان) و حوضههای مجاور، خشکسالیهایی با دورههای درازمدت را میتوان به عنوان مهمترین اهداف طرح ملی انتقال آب خلیج فارس به صنایع جنوبشرق کشور نام برد.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد