27 - 11 - 2022
کاستن نگرانیهای فرهنگ و هنر
گروه فرهنگ- وزرای پیشنهادی دولت جدید، برنامههایشان را به مجلس شورای اسلامی ارایه کردهاند تا پیش از شروع جلسات رای اعتماد، برنامههای آنان در کمیسیونهای مربوطه بررسی شود. ما در برنامههای علی جنتی، وزیر پیشنهادی فرهنگ، به دنبال بخشهایی گشتیم که در دولت گذشته نقاط آسیبپذیر حوزه فرهنگ و هنر بوده است، همان موضوعاتی که بزرگترین نگرانیهای اهالی فرهنگ و هنر را رقم زده است؛ اعتمادسازی فرهنگی، کاهش تصدیگری دولت، سانسور، تساهل و تسامح و معضلات صنفی از این دست نگرانیهایی است که ما با جستجو در برنامههای جنتی، این بخشها را گزینش کرده و در اختیار خوانندگان قرار دادهایم.
اصول کلی گفتمان اعتدال فرهنگی را میتوان به صورت زیر بیان کرد:
۱- گسترش اعتماد فرهنگی
توانمندیها و ارزشهای فرهنگی شکلگرفته در جامعه ایران به عنوان مبنای برنامهریزی و اقدامات فرهنگی به صورتی واقعبینانه پذیرفته میشود. نتیجه چنین پذیرشی، تقویت و گسترش اعتماد میان اهل فرهنگ و هنر نسبت به حاکمیت خواهد بود.
۲- گسترش امید فرهنگی
تقویت نگاه امیدآفرین نسبت به امروز و آینده فرهنگ و جامعه ایران که از راههایی همچون تولید و گسترش محصولات فرهنگی، نگاه مثبت به تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام و توجه به خلاقیتها و توانمندیهای فرهنگی جامعه امکانپذیر است. توازن برقرار ساختن میان نقشهای نظارتی و حمایتی و تاکید بر حمایت، زمینهای برای ارتقای امید در نزد اهالی فرهنگ نیز خواهد بود.
۳- پذیرش تنوع فرهنگی
اعتدال نیازمند شناختهای دقیق و واقعی از جامعه است و در دنیای جدید به رسمیت شناختن تنوع و تکثر فرهنگی در جامعه، آغاز اعتدال است. این گوناگونی فرهنگی در جامعه ایران در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران امکانپذیر و جلوگیری از طرد و حذف فرهنگی غیر قانونی در همین چارچوب میسر است.
۴- توجه به توانمندیهای انسانی حوزه فرهنگ
هدف اصلی سیاست فرهنگی در چارچوب گفتمان اعتدال فرهنگی، توانمندسازی فرهنگی همه اقشار مردم است که میتواند منشا تحول در جامعه نیز باشد.
۵- توسعه سرمایه انسانی و سرمایههای فرهنگی
گسترش توانمندیها و قابلیتهای فرهنگی مردم با گسترش نیروها و دانش رسانهای، هنری، تعاملی و گسترش مخاطبان فعال آثار فرهنگی و هنری محقق میشود. همچنین تاکید بر نقش حمایتکننده سیاست فرهنگی به معنای زمینهسازی برای توسعه سرمایه انسانی و فرهنگی در جامعه است.
۶- گسترش و تعمیق گفتوشنودهای فرهنگی
پذیرش حوزه فرهنگ به عنوان عرصه نقد و گفتوگوهای ملی و جهانی، گسترش نقد سازنده و رونق و گرما بخشیدن به فضای نقد و گفتوگوهای فرهنگی از طریق گسترش رسانهها و فضاهای جدید گفتوگو، بخشی از سیاستگذاری مبتنی بر اعتدال فرهنگی است. گفتوگو منشا کسب شناختهای واقعی و دقیق، و ابزاری برای بروز خرد جمعی، بلندمدتنگری و دوراندیشی و حرکت به سوی ثبات، آرامش و صلح است.
۷- پذیرش اصل نقش حمایتگری دولت به جای تصدیگری و کارگزاری
در گفتمان اعتدال فرهنگی، بر نقش و جایگاه دولت به عنوان پشتیبان فرهنگ و هنر و ایجاد اعتدال در نقش نظارتی و کنترلی و همچنین کاهش تصدیگری دولت در حوزه فرهنگ تاکید میشود.
۸- عدالت فرهنگی
اعتدال نسبتی وثیق با عدالت دارد. عدالت در تولید و مصرف فرهنگی از آرمانهای هر جامعه پویا و خلاقی است. از این منظر اعتدال فرهنگی بر متوازن و عادلانه ساختن دسترسی همگان در سراسر کشور به فرصتهای تولید و مصرف فرهنگی تاکید دارد.
۹- مدارا و تساهل فرهنگی
به رسمیت شناختن تکثر و تنوع فرهنگی، گسترش گفتوگوی فرهنگی، خلق و توسعه امید فرهنگی و کاهش تصدیگری در عرصه فرهنگ جز با پذیرش اصل مدارا و تساهل فرهنگی امکانپذیر نیست از اینرو گفتمان اعتدال فرهنگی، مدارا و تساهل را به عنوان اساس سیاستگذاری در عرصه فرهنگ به رسمیت میشناسد.
بررسی وضعیت موجود بخش فرهنگ و هنر
وضعیت فعلی رابطه دولت و بخش فرهنگ و هنر از چند زاویه قابل بررسی است:
۱- ارتباط با نهادهای مختلف فرهنگی: همراهی و همکاری دستگاههای مختلف فرهنگی یکی از راههایی است که میتواند به رشد و رونق در این حوزه منتهی شود. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با وجود تلاشهای قابل تقدیر در سالهای اخیر در ساماندهی ارتباطش با نهادهای مختلف فرهنگی ناموفق عمل کرده و نتوانسته است در بخشهایی که قانون، اعمال مدیریت و سیاستگذاری را برعهدهاش گذاشته است فضای فرهنگی کشور را به خوبی مدیریت کند. یکی از مهمترین تنشهای فرهنگی و هنری در یکی دو سال اخیر تشدید اختلاف نهادهایی مانند حوزه هنری با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است که اگرچه وجود اختلاف طبیعی است اما رسیدن این اختلافها به نقاط بحرانی به زیان بخشخصوصی و دولت در حوزه فرهنگ و هنر انجامیده است.
۲- ارتباط با نهادهای فرهنگی غیردولتی: یکی از حوزههای حایز اهمیت در بخش فرهنگ و هنر، تشکلهای غیردولتی است که دربرگیرنده تشکلهای صنفی، فرهنگی و انجمنهای تخصصی است. در حال حاضر برخی از تشکلها با دخالتهای دولتی فعالیت خود را متوقف کردهاند در حالی که بخشی از سینماگران متعهد که ارزشیترین فیلمهای پس از انقلاب اسلامی را ساختهاند از دستاندرکاران و مدافعان این نهادها هستند. نهادهای فرهنگی هنری میتوانند به تصمیمسازیهای دولتی کمک کنند اما نه تنها در سالهای اخیر از فرآیند تصمیمسازی و مشورت حذف شدهاند بلکه دولت بیشتر گرفتار چالش و تنش با این نهادها بوده است.
۳- ارتباط با بخشخصوصی در حوزه فرهنگ و هنر: با وجود تاکیدهای مقام معظم رهبری و سیاستهای کلان کشور، بخشخصوصی برای فعالیت در حوزه فرهنگ و هنر با موانع بسیاری روبهرو بوده و برای هر فعالیت جزیی نیازمند چند بار اخذ مجوز از مراجع ذیربط است که گاه هیچ مبنای قانونی ندارد. هم اکنون برای ۱۱۴نوع فعالیت در حوزه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز صادر میشود در حالی که بسیاری از این موارد جزیی از فعالیتی است که قبلا برایش مجوز گرفته شده است. گاه برای جزءجزء یک فعالیت باید چند بار مجوز فعالیت دریافت نمود و این امر موجب گرفتار شدن اصحاب فرهنگ در چنبره دیوانسالاری و از دست دادن فرصتی است که در اصل باید به خلق آثار فرهنگی اختصاص یابد. از سوی دیگر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به جای کوچک شدن، با وجود تصویب قوانین بالادستی فربهتر شده است. این بزرگ شدن دستگاه اجرایی نه تنها کمکی به کارآمد شدن آن نکرده بلکه اغلب به دلیل تصدی فعالیتهای مداخلهگرانه به ناکارآمدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی انجامیده است. همچنین در سالهای اخیر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از یک نهاد نظارتی و حمایتی به یک نهاد متصدی تبدیل شده است و در قامت ناشر، تهیهکننده و… در بخشهای مختلف به رقابت با بخشخصوصی روی آورده و از آنجا که تولیدات آن گاه بدون در نظر گرفتن اقتضائات فرهنگی و مردمی بوده مورد استقبال واقع نشده است.
۴- نقصانهای اقتصاد فرهنگ: به دلیل مواجه شدن کشور با شرایط دشوار اقتصادی و همچنین سوءتدبیرهای خاص در عرصه فرهنگ که برآمده از تنگنظریها و فقدان مدارا و تساهل با فرهنگ و هنر بوده، اقتصاد فرهنگ در سالهای اخیر بیش از گذشته با مشکل مواجه شده است. از دشواریهای صنعت نشر تا مشکلات اقتصادی سینما و تئاتر تا سایر عرصههای فرهنگ و هنر، میدان فراخی از دشواریهای اقتصاد فرهنگ قابل مشاهده است که به شدت آینده فرهنگی کشور را تهدید میکند.
۵- برخوردهای غیرفرهنگی با اصحاب فرهنگ و هنر: به واقع یکی از مشکلات امروز عرصه فرهنگ، اعمال برخوردهای غیرفرهنگی با اهالی فرهنگ و هنر و تلقیهای به طور عمده امنیتی و تهدیدآمیز داشتن از فعالیتهای ایشان است. این بخشی از فرآیند کلان تلاش برای دولتی کردن فرهنگ نیز هست که به تدریج به زیرزمینی شدن فرهنگ و تشدید تقابلها میانجامد.
وضعیت کنونی فرهنگ و هنر ایران درسطح بینالمللی
حضور فرهنگ و هنر ایران در جهان ازجنبههای مختلف فرهنگی، دیپلماتیک، سیاسی و اقتصادی دارای اهمیت است. با وجود اینکه جمهوری اسلامی ایران در برخی از حوزهها مانند سینما و هنرهای تجسمی درطول سالیان گذشته توفیقات چشمگیری داشته اما بیشتر به جنبه فرهنگی آن بسنده شده اما در دیپلماسی فرهنگی از این گونه دستاوردها استفادهای نشده است.
در یکی دو سال اخیر بخشخصوصی با تواناییهای خود جنبه اقتصادی نیز برای فرهنگ و هنر ایران در بازارهای جهانی فراهم آورده است. نمونه موفق آن اکران فیلم سینمایی «جدایی نادر از سیمین» و حضور موفق هنرهای تجسمی ایران در بازارهای جهانی است که هم ارزآوری داشته و هم جنبه صدور فرهنگی دارد.
با وجود اینکه فرهنگ و هنر ایران با تلاشهای فردی و جمعی هنرمندان ظرفیتهای تازهای به وجود آورده است اما به خاطر عدم حمایت و گاهی همراهی نکردن با آن متاسفانه در سالیان اخیر، جایگاه رفیع فرهنگی ایران در منطقه تنزل یافته و مرجعیت فرهنگی و هنری به برخی دیگر از کشورهای منطقه مانند ترکیه، امارات متحده عربی و… منتقل شده است و این کشورها با وجود عدم برخورداری از فرهنگ و هنرمتعالی همانند ایرانیان، صاحب جایگاه و نفوذ شدهاند.
از سوی دیگر در سالهای اخیر به دلیل گسترش و رشد فناوری در حوزههای مختلف، انواع جدیدی از هنر و کالاهای فرهنگی در جهان تولید شده است که به خاطر دسترسی به ابزار ارتباطی نوین در ایران نیزمصرف میشود اما از تولید در این حوزهها غفلت شده و در صورت ادامه این وضعیت، بازار چنین محصولاتی نیز کاملا از دست میرود و نهتنها از یک فرصت فرهنگی و اقتصادی غفلت ورزیدهایم که ممکن است تاثیرات سوء فرهنگی و سیاسی نیز گریبانگیر کشور شود.
چالشها، تنگناها و مشکلات پیشروی
الف- سطح ملی
در سطح ملی اصلیترین مشکلات تولید، توزیع و مصرف کالاهای فرهنگی وهنری در داخل کشور به این شرح است:
- استقبال کم از تولیدات فرهنگی و هنری داخلی و استقبال از آثار خارجی
- پایین بودن سهم آثار فرهنگی وهنری در سبد خرید خانوادهها
- شکلگیری نیازها و بازارهای جدید فرهنگی و هنری که سهم فرهنگ و هنر داخلی در آنها اندک است.
- افزایش هزینههای تولید آثار فرهنگی و هنری
- امنیت حرفهای ضعیف برای دستاندرکاران، مولدین و آفرینندگان فرهنگ و هنر
- مخاطرهآمیز بودن سرمایهگذاری بخش غیردولتی در حوزه فرهنگ و هنر
- ضعف فضای نقد و گفتوگوی فرهنگی و هنری
ب- سطح فراملی
- تصویر نادرست از ایرانیان و مسلمانان در فضای رسانهای جهان
از آنجا که رسانههای جمعی بزرگ جهان معمولاً به خبرهای سیاسی و به خصوص خبرهایی که عنصر درگیری در آن برجسته باشد، توجه بیشتری مبذول میدارند، تصویر ساخته شده از ایران در نزد جهانیان بیشتر سیاسی و مترادف با خشونت بوده و در مجموع تصویری منفی است. در چند سال گذشته رسانههای بزرگ به اخبار درگیری و خشونتها در جهان اسلام گرایش بیشتری نشان داده و صدای بخش کوچکی از جهان اسلام مانند طالبان و سلفیها که به ساخته شدن چنین تصویری کمک میکنند در جهان اسلام بلندتر است.
- حضور کمرنگ ایران در عرصه مبادلات فرهنگی و هنری
با وجود آنکه جمهوری اسلامی ایران با بیش از ۱۰۵ کشور جهان موافقتنامه فرهنگی امضا کرده اما تنها با تعداد اندکی از این کشورها مبادلات فرهنگی دارد و مبادلات فرهنگی با برخی از کشورها نیز بسیار ضعیف و در سطحی پایین است. گسترش این مبادلات افزون بر فواید فرهنگی و اقتصادی، میتواند به ارایه تصویری واقعی از کشورمان نزد مردمان سایر کشورها کمک کند.
- عدم حضور جدی ایران در رقابت با محصولات جدید فرهنگی و هنری در جهان
رقابت تنگاتنگ تولیدکنندگان محصولات و فرآوردههای فرهنگی و هنری و سرمایهگذاری در تولید کالاها و محصولات جدید باعث شده است که نوآوری در عرصههای سختافزاری و نرمافزاری فرهنگ و هنر به مسابقهای جهانی تبدیل شود. این تحولات پرشتاب بر سلیقه و تقاضاهای فرهنگی و هنری مخاطبان نیز تاثیر گذاشته و نهتنها بازار جهانی فرهنگ و هنر را دستخوش تحول کرده است بلکه در بازارهای داخلی نیز فاصله میان آثار فرهنگی و هنری داخل و خارج مرزها را از بین برده است به نحوی که در سالهای اخیر بهویژه نسل جوان ایران به برخی از آثار فرهنگی و هنری دیگر کشورها دسترسی داشته و از شتاب تغییرات و تنوع تقاضاهای فرهنگی جهانی تاثیر پذیرفته است.
- عدم آمادگی برای ورود به عرصه پیچیده فناوریها و شبکههای نوین ارتباطی
با گسترش ارتباطات در دنیای فرهنگ و هنر، مرزهای جغرافیایی هر روز کمرنگتر میشود. آثار فرهنگی و هنری به راحتی از طریق بازارهای دیجیتال در دسترس مصرفکنندگان قرار میگیرد.
نسل تازه تولیدات فرهنگی و هنری فاصله زمانی بین تولید و توزیع را بسیار کاهش داده و فاصله مکانی بین تولید و توزیع از بین رفته و همزمان در سراسر جهان قابل دسترسی است.
تقویت نهادهای صنفی و تشکلهای مدنی فرهنگ و هنر
سیاستهای راهبردی:
- توسعه کمی و کیفی تشکلها و نهادهای فرهنگی و هنری مردمنهاد
- افزایش نقش و جایگاه بخش غیردولتی فرهنگ در نظام تصمیمسازی و تصمیمگیری فرهنگی و هنری
برنامهها:
۱- تسهیل و روانسازی حقوقی، قانونی و ساختاری برای دریافت مجوز و فعالیت متقاضیان ایجاد موسسات و مراکز فرهنگی و هنری غیردولتی.
۲- اصلاح قوانین و مقررات و بهروزرسانی آنها در زمینه توسعه کمی و کیفی نهادها و موسسات غیردولتی با هدف واگذاری بسیاری از امور نظارتی به آنها.
۳- ساماندهی و بازنگری در قوانین و رویههای حمایتی بخش فرهنگ و هنر با هدف کاهش وابستگی بخشخصوصی به حمایتهای دولتی و افزایش حمایتهای قانونی، حقوقی و ساختاری
۴- فراهمسازی زمینههای حقوقی و قانونی برای ایجاد نظامهای صنفی و تولیدی بخش فرهنگ.
۵- توانمندسازی بخشهای خصوصی و تشکلهای غیردولتی فرهنگی و هنری به عنوان محرک اصلی رشد فرهنگی و کاهش تصدی دولت.
۶- ارتقای نقش و جایگاه بخشخصوصی و تشکلهای غیردولتی فرهنگی و هنری در گسترش مبادلات و تعاملات فرهنگی و هنری با سایر کشورهای جهان.
۷- جلب مشارکت و ارایه نقش فعال به مراکز و تشکلهای فعال فرهنگی و هنری در نظام تصمیمگیری و برنامهریزی بخش فرهنگ و هنر.
۸- توجه ویژه و اهتمام به توسعه کمی و کیفی نهادهای دینی و فرهنگی.
تضمین آزادیهای قانونی و ارتقای منزلت اجتماعی نیروهای فرهنگی و هنری
سیاستهای راهبردی:
- افزایش مشارکت فعال بخش غیردولتی در تمام برنامهها و فعالیتهای فرهنگی و هنری
- فراهمسازی زمینههای حقوقی و قانونی برای گسترش و ارتقای فعالیتهای بخش غیردولتی
برنامهها:
۱- اهتمام جدی به حمایتهای حقوقی و قانونی به منظور تسهیل و روانسازی تولید و عرضه خلاقیتها و فعالیتهای فرهنگی و هنری اصحاب فرهنگ و هنر در عرصههای محلی، ملی و جهانی.
۲- جلوگیری از اعمال سلیقه شخصی و غیرقانونی و حذف خلاءهای قانونی و حقوقی در فعالیتهای نظارتی بخش فرهنگ و هنر.
۳- مشارکت فعال نهادها و انجمنهای غیردولتی فرهنگ و هنر در فعالیتهای غیرحاکمیتی.
۴- اصلاح قوانین و مقررات ناکارآمد و بهروزرسانی قوانین و مقررات با هدف حذف نظارت پیشگیرانه.
۵- کاهش تصدیگری دولت در ممیزی و اعمال سیاست حمایت از شیوههای خود تنظیمی در فعالیتهای فرهنگی و هنری.
۶- کاهش موانع و محدودیت فعالیت اساتید بزرگ فرهنگ و هنر کشور.
۷- افزایش اعتماد به پدیدآورندگان عرصه فرهنگ و هنر و پرهیزاز نگاههای مبتنی بر بیاعتمادی و بدبینانه.
۸- اهتمام به استقرار حرفهای نظام مالکیت فکری و معنوی در کشور با همکاری بخش غیردولتی.
۹- بهرهمندی فعالان عرصه فرهنگ و هنر از تمام خدمات مالی، بیمهای و حقوقی با هدف پاسداشت حرمت و منزلت آنها و کاهش دغدغه و نگرانی از آینده.
۱۰- ایجاد سازوکارهای لازم برای بهرهگیری فعال، پویا و دوسویه از نظرات اصحاب فرهنگ و هنر در تمام سیاستگذاریها و برنامهریزیهای فرهنگی و هنری.
۱۱- بهرهگیری از ظرفیتهای اصحاب فرهنگ و هنر در تعاملات فرهنگی و غیردولتی با کشورهای جهان.
۱۲- فراهمسازی دسترسی برابر به فضاها، فرآوردهها و امکانات فرهنگی و هنری.
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد