16 - 11 - 2019
کالبدشکافی بنگاههای نیمهتمام صنعتی
ضرورت تغییر نگاه سیاستگذار به نقش بنگاههای نیمهتمام تولیدی و صنعتی از آن جهت حائز اهمیت است که ترسیم نقشه راه توسعه اقتصادی و دستیابی به اهداف دولتها در کاهش میزان بیکاری با وجود آن ممکن میشود. با این حال واقعیتها حاکی از افزایش تعداد بنگاههای نیمهتمام صنعتی در طول سالهای گذشته است که تحقق اهداف توسعهای دولت را نیز ناممکن کرده است. به نظر میرسد یکی از مهمترین ابزارهای دستیابی به رونق اقتصادی را باید در بنگاههای کوچک و متوسط صنعتی که از ادامه حرکت خود بازماندهاند جستوجو کرد. بر این اساس لازم است سیاستگذار برای از بین بردن موانع موجود بر مسیر توسعه صنعتی بنگاههای اقتصادی به اتخاذ سیاستهای جدید و ویژهای دست بزند و از توقف و نیمهتمام ماندن طرحهای توسعهای جلوگیری کند.
محمدعلی فیضپور*- توقف عملیات اجرایی واحدهای صنعتی که روزی با انگیزهای خاص آغاز شده است میتواند به دلایل متعددی انجام شود بنابراین شناخت این دلایل میتواند به عنوان راهگشایی برای آتی تلقی شود و بدین صورت از اتلاف منابع جلوگیری کند.
در این میان نه تنها عوامل اقتصادی بلکه عوامل مختلف غیراقتصادی از قبیل عدم آگاهیهای لازم صنعتی، نداشتن تجارب کافی و عدم مدیریت صحیح و… نیز میتواند در راستای توقف بنگاههای صنعتی یا نیمهتمام ماندن آنها تاثیرگذار باشد. با این وجود هدف اصلی این پژوهش تحلیل وضعیت طرحهای نیمهتمام صنعتی استان یزد طی برنامه سوم توسعه و تنها مطالعه برخی از عوامل موثر بر آن است. نتایج این تحقیق نشان میدهد متغیرهای اندازه بنگاه، سرمایه ثابت و فاصله بنگاه تا مرکز استان بر توقف واحدهای صنعتی استان طی برنامه سوم تاثیر معنیداری نداشته است.
میزان سرمایه ثابت بنگاههای نیمهتمام صنعتی طی برنامه سوم توسعه (۸۳-۱۳۷۹)
در بین بنگاههای راکد استان (۴۸۲ واحد) که دارای روند ساخت غیرعادی بودهاند، بنگاههایی که دارای سرمایه ثابت بین ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون ریال هستند بیشترین فراوانی (۱۱۸ بنگاه) را دارند و واحدهایی که دارای سرمایه ثابت بین ۱۰۰۰ تا ۲۵۰۰ میلیون ریال هستند در جایگاه دوم قرار دارند.
جدول میزان سرمایه ثابت بنگاههای صنعتی راکد استان یزد طی برنامه سوم توسعه، سرمایه ثابت بنگاههای راکد استان را به تفکیک سالهای برنامه سوم توسعه نشان میدهد. همانگونه که مشاهده میشود بیشتر سرمایه ثابت در بنگاههای راکد در سال ۱۳۸۰ تمرکز یافته است. برای به دست آوردن حجم سرمایه ثابت بنگاههای راکد، طبیعی است که نمیتوان ستون دوم جدول را با هم جمع کرد، زیرا لازم است سرمایه ثابت طی سالهای متفاوت نسبت به شاخص قیمت بخش صنعت مورد نظر تعدیل گردد. بر این اساس ستون سوم جدول شاخص قیمت بخش صنعت را طی برنامه سوم نشان میدهد و ستون چهارم جدول مذکور نمایانگر مقادیر سرمایه ثابت تعدیل شده بر اساس شاخصهای قیمت در سالهای برنامه سوم توسعه است. همان گونه که مشاهده میشود در مجموع میزان سرمایه ثابت بنگاههای راکد صنعتی استان طی برنامه سوم معادل ۵۲۴۰ میلیارد ریال برآورد میشود. پرواضح است اگر این سرمایه میتوانست به بهرهبرداری برسد و یا حداقل یک سال زودتر به بهرهبرداری میرسید میتوانست در روند توسعه و اشتغالزایی تاثیر بسزایی داشته باشد.
بنگاههای نیمهتمام صنعتی به تفکیک کدهای دو رقمی طی برنامه سوم توسعه (۸۳-۱۳۷۹)
از کل مجوزهای صادره (جواز تاسیس و پروانه بهرهبرداری) در سالهای برنامه سوم توسعه حدود یکسوم آنها به صورت راکد (راکد تعطیل شده یا حداقل یکسال متوقف) میباشد. همان طور که جدول میزان سرمایه ثابت بنگاههای صنعتی راکد استان یزد طی برنامه سوم توسعه نشان میدهد، در بین صنایع استان یزد در صنعت شماره ۳۰ (تولید ماشینآلات اداری و حسابگر و محاسباتی) حدود ۹۰ درصد از مجوزهای تاسیس و پروانههای بهرهبرداری این صنعت دارای روند ساخت و تکمیل غیرعادی هستند، یعنی از ۲۰ واحدی که در این صنعت وجود دارد ۱۸ واحد آن را بنگاههای راکد تشکیل میدهد. بعد از صنعت شماره ۳۰ اگرچه دو صنعت ۱۹ (دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و زین و یراق و تولید کفش) و ۳۵ (تولید سایر وسایل حمل ونقل) به ترتیب با حدود ۷۰ و ۵۰ درصد، بالاترین درصد بنگاههای راکد را دارا میباشند ولی به دلیل وجود تنها ۱۲ و ۱۳ بنگاه (به ترتیب در هر یک از این صنایع)، نمیتوان آنها را از سایر صنایع متمایز نمود. بر این مبنا نکته حائز اهمیت در این جدول وضعیت بنگاههای صنعت نساجی (صنعت شماره ۱۷) است به طوری که حدود نیمی از ۲۸۸ جواز تاسیس و پروانه بهرهبرداری که در این صنعت طی سالهای برنامه سوم توسعه صادر شده است دارای وضعیت راکد است.
در طرف مقابل، اگرچه صنعت شماره ۲۲ (انتشار و چاپ و تکثیر رسانههای ضبط شده) بالاترین درصد بنگاهها با وضعیت عادی را در بین سایر صنایع دارا میباشد ولی به دلیل وجود تنها چهار واحد نیمهتمام در سطح استان نمیتوان این صنعت را شاخص دانست، بنابراین گاهی تنها توجه به درصد بنگاههای راکد میتواند گمراهکننده باشد. دو صنعت ۲۱ (تولید کاغذ و محصولات کاغذی) و ۲۳ (صنایع تولید زغال کک- پالایشگاههای نفت و سوختهای هستهای) کمترین درصد بنگاههای راکد را به خود اختصاص دادهاند، به طوری که به ترتیب حدود ۹ و ۱۲ درصد از کل واحدهای موجود در این دو صنعت دارای وضعیت راکد و روند ساخت غیرعادی میباشد.
بنگاههای نیمهتمام صنعتی به تفکیک شهرستان طی برنامه سوم توسعه (۱۳۸۳-۱۳۷۹)
موقعیت جغرافیایی (مکان) یک واحد صنعتی، میتواند بر روند ساخت و تکمیل آن تاثیرگذار باشد و از این رو این پژوهش در نظر دارد تا تاثیر موقعیت جغرافیایی بنگاههای صنعتی را بر روند ساخت آنها بررسی کند.
بررسیها نشان میدهد حدود ۵۴ درصد از بنگاههای صنعتی شهرستان بافق یا به صورت راکد رها شدهاند و یا در پروسه تکمیل حداقل با یک سال توقف مواجه بودهاند. بعد از شهرستان بافق، دو شهرستان مهریز و خاتم، بالاترین درصد را از لحاظ بنگاههای راکد دارا میباشند، یعنی به ترتیب حدود ۳۶ و ۳۵ درصد از طرحها و واحدهای صنعتی در این دو شهرستان طی سالهای برنامه سوم توسعه (۱۳۸۳-۱۳۷۹) روند ساخت غیرعادی داشتهاند. اما نکته حائز اهمیت این است که اگرچه درصد بنگاههای راکد در شهرستان یزد کمتر از شهرستانهای نام برده میباشد ولی تعداد بنگاههای نیمهتمامی که در شهرستان یزد دارای وضعیت غیرعادی در روند ساخت هستند، حدود ۱۰ برابر بنگاههایی است که در شهرستان مهریز راکد میباشد. از طرف دیگر شهرستان طبس در بین شهرستانهای استان یزد از لحاظ روند ساخت بنگاههای صنعتی وضعیت متفاوتی دارد، یعنی ۸۰ درصد از بنگاههای صنعتی در این شهرستان را بنگاههای صنعتی غیرراکد تشکیل میدهد. با توجه به تعداد واحدهای موجود در این شهرستان (در مجموع ۱۵ بنگاه صنعتی) قضاوت بر اساس درصد بنگاههای صنعتی راکد میتواند گمراهکننده باشد. به این ترتیب میتوان نتایج به دست آمده را به صورت زیر خلاصه نمود:
حدود ۳۳ درصد از جوازهای تاسیس و پروانههای بهرهبرداری طی برنامه سوم توسعه در استان یزد را بنگاههای صنعتی راکد تشکیل داده است.
درصد بنگاههایی راکد در هر یک از سالهای برنامه دارای روند صعودی است.
صنعت تولید ماشینآلات اداری و حسابگر و محاسباتی (کد ۳۰) بالاترین درصد و صنعت نساجی (کد ۱۷) بالاترین تعداد بنگاههای صنعتی راکد استان را در بین سایر صنایع دارا میباشد.
شهرستان بافق بالاترین درصد (حدود ۵۴ درصد) از نظر بنگاههای صنعتی راکد استان را دارا بوده و بالاترین تعداد بنگاههای صنعتی راکد متعلق به شهرستان یزد است.
کل سرمایه ثابت در بنگاههای صنعتی راکد (به قیمتهای ثابت) طی برنامه سوم توسعه در استان یزد بالغ بر ۵۲۴۰ میلیارد ریال میباشد. بیشترین سرمایه ثابت در بنگاههای راکد در سال ۱۳۸۰ متمرکز شده است.
بنگاههای راکد صنعتی استان یزد طی برنامه سوم توسعه در صورت تکمیل، توانایی بالقوه ایجاد بیش از ۲۰۰۰۰ شغل را داشتهاند.
عوامل موثر بر راکد ماندن بنگاههای صنعتی استان یزد طی برنامه سوم توسعه
بنگاههای صنعتی استان طی برنامه پنج ساله سوم توسعه، از نظر وضعیت به دو گروه عمده تقسیم شد؛ گروه اول را بنگاههایی تشکیل دادهاند که روند عادی را در جریان فعالیت خود (از اخذ جواز تاسیس تا پروانه بهره برداری) طی نمودهاند. گروه دوم که با وضعیت راکد مشخص شدهاند شامل گروهی از بنگاههای صنعتی است که پس از شروع فعالیت و قبل از بهرهبرداری با هر درصد از پیشرفت به صورت نیمهتمام رها شده و یا حداقل یک سال متوالی در روند ساخت (از زمان اخذ جواز تاسیس تا پروانه بهرهبرداری) راکد بودهاند. با توجه به اینکه هدف اصلی این پژوهش تحلیلی بر وضعیت بنگاههای راکد صنعتی استان طی برنامه سوم توسعه و دستیابی به علل راکد ماندن آنها طی این سالهاست، فرضیات این پژوهش با توجه به عواملی که میتواند به عنوان عوامل موثر بر توقف یا راکد ماندن بنگاهها تاثیرگذار باشد به صورت زیر تنظیم شده است:
درصد پیشرفت فیزیکی بنگاه بر راکد ماندن آن تاثیرگذار است.
اندازه بنگاه دارای تاثیر معنیدار بر راکد ماندن بنگاه است.
میزان سرمایه اولیه بنگاه بر راکد ماندن آن تاثیر میگذارد.
راکد ماندن بنگاه تحت تاثیر فاصله بنگاه تا مرکز استان قرار دارد.
راکد ماندن بنگاه به صنعتی که بنگاه در آن فعالیت میکند بستگی دارد.
شهرستان محل استقرار بنگاه بر راکد ماندن بنگاه تاثیرگذار است.
در این بخش با آزمون هر یک از فرضیات فوق، تاثیر هر یک از عوامل مذکور بر توقف بنگاههای صنعتی استان مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. بدینمنظور، علائم اختصاری زیر برای بررسی هر یک از متغیرهای مورد نظر و نقش آنها در تحلیل توقف بنگاههای صنعتی به کار برده شده است:
IMPPER: درصد پیشرفت واحد صنعتی طی دوره مورد مطالعه
EMP: تعداد کارکنان بنگاه براساس جواز تاسیس یا پروانه بهرهبرداری
FIXCAP: میزان سرمایه ثابت بنگاههای صنعتی براساس جواز تاسیس یا پروانه بهرهبرداری
DIST: فاصله بنگاه تا مرکز استان
D15 تاD37 : متغیرهای مجازی و نمایانگر نوع صنعتی که بنگاه در آن فعالیت میکند.
D1 تا D10: متغیرهای مجازی و نمایانگر شهرستانی که بنگاه در آن فعالیت میکند.
برای بررسی عوامل موثر بر راکد ماندن بنگاههای صنعتی، طی برنامه سوم توسعه و از آنجایی که متغیر وابسته در این پژوهش متغیری دو مقداری است (صفر چنانچه بنگاه روند ساخت عادی را طی کرده باشد و یک چنانچه بنگاه طی دوره مورد مطالعه راکد باشد) از تکنیک رگرسیونی پروبیت استفاده شده است. بنابراین در این مدل که به صورت ذیل قابل نوشتن است متغیر وابسته (Yt) تنها میتواند دو مقدار صفر و یک را اختیار کند.
در ادبیات اقتصادسنجی مدلهایی از این دست به مدلهای Binary معروفند. مقدار ۱=Yt است چنانچه بنگاه در طول زمان مورد بررسی به صورت راکد باشد و در غیر این صورت این مقدار مساوی صفر خواهد بود. متغیرهای توضیحی مدل شامل چهار متغیر اصلی (IMPPER، EMP، FIXCAP و DIST) و دو گروه از متغیرهای مجازی به شرح زیر است:
IMPPER: نمایانگر درصد پیشرفت فیزیکی بنگاه است و ادعا بر این است که راکد ماندن بنگاه را میتوان تابعی از درصد پیشرفت آن تا زمان مورد مطالعه فرض کرد. میتوان انتظار داشت که هر چه درصد پیشرفت بنگاههای تولیدی بیشتر شود، احتمال راکد ماندن آن و یا به عبارتی اختیار نمودن مقدار یک در Yt کمتر خواهد بود. به عبارتی میتوان بین درصد پیشرفت و احتمال تعطیل شدن بنگاه رابطهای معکوس و معنیدار را انتظار داشت.
علاوه بر درصد پشرفت بنگاه، اندازه بنگاه نیز، EMP، به عنوان دیگر متغیر موثر بر راکد ماندن بنگاه، در نظر گرفته شده است. بنگاههای بزرگ (با توجه به تعداد کارکنان) میتوانند در جریان تکمیل و یا به عبارتی در دوران اخذ مجوز تا اخذ پروانه بهرهبرداری با مشکلات متعدد و بیشتری مواجه شوند. بنابراین انتظار میرود تاثیر این متغیر بر راکد ماندن آن، تاثیری مستقیم باشد. از سوی دیگر با توجه به مشکلات عمده استان در بخش اقتصادی که میتوان بیکاری را یکی از آنها برشمرد، صاحبنظران استان و مدیران ارشد استان به واحدهایی که اشتغالزایی بیشتری دارند توجه ویژهای دارند و همچنین با حمایتهایی که از این واحدها میشود احتمال راکد ماندن این بنگاهها را طی دوره ساخت کمتر میکند. بنابراین در مجموع نمیتوان تاثیر اندازه بنگاه را در راکد ماندن آن پیشبینی کرد.
FIXCAP: سومین متغیر در نظر گرفته شده جهت تعیین عوامل موثر بر بسته شدن بنگاههای صنعتی طی برنامه سوم در استان یزد است. سرمایه ثابت مورد نیاز هر بنگاه نیز میتواند نمایانگر موانع متعدد تامین این سرمایه در جریان بهرهبرداری از بنگاه فرض شود. با این وجود چنانچه سرمایه ثابت شامل سرمایههایی شود که در مراحل اولیه تاسیس لازم است، انتظار میرود که این موضوع با تعطیلی بنگاه رابطهای معکوس پیدا کند. با این وجود چنانچه این سرمایه ثابت در جریان مراحل انتهایی بهرهبرداری مورد لزوم باشد بر امکان بسته شدن بنگاه تاثیری منفی خواهد داشت. با چنین رویکردی تاثیر خالص سرمایه ثابت بر امکان و احتمال بسته شدن بنگاه نیز تاثیری غیرقابل پیشبینی است.
DIST: نمایانگر بعد مسافت بنگاه تا مرکز استان نیز میتواند به عنوان عاملی موثر در موفقیت و یا عدم موفقیت و در این پژوهش راکد ماندن آن نقشی اساسی ایفا میکند. در کشوری که بخش عمدهای از مراحل ایجاد یک بنگاه اقتصادی از کانالهای اداری میگذرد طبیعی است که بنگاهها با قرار گرفتن در محل نزدیکتر به این کانالها میتوانند از منافع مکان بهرهبرداری کنند. به عبارتی انتظار میرود واحدهایی که در محلهای نزدیک به مراکز استان قرار گرفتهاند کمتر با مشکل راکد ماندن در مقایسه با واحدهای دور از مرکز استان مواجه شوند. از سوی دیگر نزدیکی به مرکز استان نظارتهایی از سوی سازمانها ناظر و ذینفع و مربوطه را به دنبال دارد. وجود این نظارتها را میتوان به عنوان مانعی بر سر راه آن بنگاه دانست که میتواند بر روند ساخت و مراحل تکمیل بنگاه تاثیرگذار باشد. با چنین رویکردی نمیتوان تاثیر مثبت و یا منفی فاصله بنگاه تا مرکز استان را بر راکد ماندن آن واحد پیشبینی کرد.
اگرچه عوامل درصد پیشرفت فیزیکی، تعداد کارکنان، سرمایه ثابت و فاصله بنگاه تا مرکز استان میتواند بر راکد ماندن بنگاه تاثیر گذارد اما راکد ماندن بنگاهها میتواند از صنعتی به صنعت دیگر تغییر کند. برای بررسی تاثیر نوع صنعت بر راکد ماندن بنگاهها از متغیرهای مجازی D15 تا D37 در مدل شماره ۱ استفاده شده است. به عنوان مثال D15 نمایانگر کلیه بنگاههایی است که در صنعت ۱۵ فعالیت میکنند.
علاوه بر تمامی متغیرهای فوق، محل قرار گرفتن بنگاه صنعتی (به غیر از فاصله) میتواند به عنوان عاملی تاثیرگذار بر راکد ماندن آن تلقی شود. با پذیرش چنین احتمالی، متغیرهای مجازی D1 تا D10 را برای بررسی تاثیر محل بنگاه بر راکد ماندن آن در نظر گرفته شده است.
با توجه به مجموعه متغیرهای مورد بحث (متغیرهای اصلی، متغیرهای مجازی برای صنعت و متغیرهای مجازی برای شهرستان)، مدل شماره ۱ با استفاده از تکنیک رگرسیونی پروبیت و با نرمافزار STATA تخمین زده شده است. نتایج نشان میدهد درصد پیشرفت بنگاه بر راکد ماندن بنگاه تاثیری معکوس دارد (در سطح اطمینان ۹۹ درصد) و واقع شدن در دو شهرستان تفت و یزد نیز احتمال راکد ماندن بنگاه را کاهش میدهد. بنگاههایی که در شهرستان بافق واقع شدهاند در مقایسه با سایر شهرستانها با احتمال بیشتری در معرض راکد ماندن قرار دارند. از سوی دیگر، فعالیت در صنایع ۱۷ (تولید منسوجات)، ۱۹ (دباغی و عمل آوردن چرم و ساخت کیف و چمدان و زین و یراق و تولید کفش)، ۳۰ (تولید ماشینآلات اداری و حسابگر و محاسباتی) در سطح اطمینان ۹۹ درصد دارای تاثیر مستقیم و معنیدار بر راکد ماندن بنگاههای صنعتی است. در همین راستا صنایع ۱۸ (تولید پوشاک- عمل آوردن و رنگ کردن پوست- خزدار)، ۲۷ (تولید فلزات اساسی)، ۲۸ (تولید محصولات فلزی فابریکی به جز ماشینآلات و تجهیزات)، ۳۴ (تولید وسایل نقلیه موتوری و تریلر و نیم تریلر)، ۳۵ (تولید سایر وسایل حملونقل) در سطح اطمینان ۹۵ میتواند باعث افزایش احتمال راکد ماندن بنگاه در دوره زمانی اخذ مجوز صنعتی تا اخذ پروانه بهرهبرداری شود.
جمعبندی و نتیجهگیری
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر راکد ماندن و توقف واحدهای صنعتی استان یزد طی برنامه سوم توسعه بوده و بر این اساس مدل رگرسیونی پروبیت برای بررسی تاثیر عوامل متفاوت بر راکد ماندن یا وضعیت عادی داشتن بنگاههای صنعتی به کار گرفته شده است. در مجموع نتایج این پژوهش نشاندهنده موارد ذیل است: درصد پیشرفت یک واحد صنعتی بر راکد ماندن آن تاثیری معکوس و معنیدار دارد. به عبارتی هر چه درصد پیشرفت یک واحد بیشتر باشد با احتمال کمتری با راکد شدن روبهرو است.علاوه بر ویژگیهای بنگاه، نوع صنعتی که بنگاه در آن فعالیت میکند نیز بر راکد ماندن آن تاثیرگذار است. موقعیت جغرافیایی بنگاه (مکان استقرار بنگاه) نیز میتواند بر راکد ماندن آن تاثیرگذار باشد. برخلاف انتظار، نتایج این تحقیق نشان میدهد متغیرهای اندازه بنگاه، سرمایه ثابت و فاصله بنگاه تا مرکز استان بر توقف واحدهای صنعتی استان طی برنامه سوم تاثیر معنیداری نداشته است.
* عضو هیات علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه یزد
ادامه دارد …
لطفاً براي ارسال دیدگاه، ابتدا وارد حساب كاربري خود بشويد